کد خبر: ۳۱۱۳۹۳
زمان انتشار: ۲۱:۵۱     ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۴
عربستان سعودی در حالی اندک‌اندک وارد پنجمین هفته تجاوز خود علیه یمن می‌شود که به نظر کارشناسان امور استراتژیک منطقه، ۴ سناریو پیش روی این تجاوز وجود دارد.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، عربستان سعودی پس از ناکامی توطئه‌ها و فتنه انگیزی‌هایش در یمن روز ششم فروردین با روی آوردن به گزینه نظامی، تجاوز خود علیه این کشور را با همراهی تعدادی از کشورهای عربی منطقه آغاز کرد.

از آن تاریخ تاکنون مردم یمن آماج حملات گسترده هوایی ائتلاف سعودی قرار دارند و در این میان زمزمه‌‌های حمله زمینی این ائتلاف نیز به گوش می‌رسد.

روزنامه لبنانی «البناء» در تحلیلی توسط «امین حطیط»، کارشناس لبنانی امور استراتژیک به بررسی سناریوهای پیش روی این تجاوز پرداخت و در این‌باره نوشت: قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه یمن را در ابتدا باید پوششی برای تجاوز رژیم سعودی علیه یمن و سپس کاستن بخشی از یاس و ناامیدی این کشور جهت تحقق اهداف مورد نظرش از این حمله به شمار آورد.

در واقع سعودی‌ها در حمله به یمن به این اصل توجه نداشتند که آنها در واقعیت جریان دارد با آنچه تصور می‌شود، تفاوت دارد و در حالی‌که عربستان تصور می‌کرد، در این تجاوز جهان عرب و متحدان منطقه‌ای و بین المللی‌اش را پشت سر خود خواهد داشت، در عمل خود را تقریبا یکه و تنها در میدان می‌بیند تا هرآنچه بخواهد مرتکب جنایاتی شود که روزی دامانش را خواهد گرفت.

همان طور که گفته شد، سعودی‌ها هم اکنون از دو بُعد مایوس و ناامید هستند، یکی در عرصه میدانی و دیگری رابطه به کشورهایی که ریاض تاکنون آنها را هم پیمان خود به شمار می‌آورد. در حالی‌که ریاض به خوبی می‌داند، قطعنامه اخیر شورای امنیت علیه یمن دارای هیچ تاثیری بر تحولات جاری در میدان نیست و تغییری در واقعیت‌های موجود ایجاد نمی‌کند.

در عرصه میدانی با وجودی‌که عربستان سعودی ادعا می‌کند، حدود 1500 عملیات نظامی انجام داده و طی آنها بیش از 500 نفر از جماعت «انصار الله» را به قتل رسانده و انبارهای تجهیزات نظامی و مواضع و مقرها و پایگاه‌های نظامی این جماعت را هدف قرار داده و منهدم کرده است، اما بر همگان آشکار شد که مرتکب جنایات ضد بشری مانند کشتار غیر نظامیان و تخریب و نابودی ساختارهای زیربنایی یمن شده که از جمله ویژگی‌های جنایات جنگی است.

با این حال و با وجود ارتکاب تمام این جنایت‌ها باز سعودی‌ها نتوانستند، آسیبی به توانمندی و قدرت ارتش یمن و کمیته‌های مردمی و جنبش انصار الله بزنند و این موجب شد تا این نیروها به عملیات‌های خود در پاکسازی مناطق مختلف یمن از لوث گروه‌های تروریستی و آزادسازی آنها ادامه دهند، گروه‌هایی که عربستان سعودی با تکیه بر آنها تلاش داشت، پیکره امنیتی و دفاعی یمن را متلاشی کند.

به عبارت دیگر عربستان سعودی اگرچه اغلب مناطق یمن را مورد حمله قرار داد، با این حال نیروی رسمی و مردمی یمن حضور خود را در تمام مناطق کشور گسترش داده و به سعودی‌ها اجازه ندادند، دست بر منطقه‌ای بگذارند تا حکومت دست نشانده خود را در یمن روی کار آورد و حتی فراتر از آن سخنگوی ارتش یمن در سخنانی تاکید کرد که در زمان و مکان مناسبی که رهبران یمن آن را مشخص خواهند کرد، به جنایات عربستان سعودی پاسخ داده خواهد شد و این پاسخ بسیار دردناک و مافوق تصور سعودی‌ها خواهد بود، به گونه‌ای که مشابه آن را تاکنون تجربه نکرده‌اند.

در عرصه تشکیل ائتلاف سعودی جهت ادامه تجاوز به یمن، یاس و ناامیدی ریاض کمتر از نتایج گرفته در عرصه میدانی نبود، چون ائتلافی که سعودی‌ها به آن دل بسته بودند، توهم و خیالی بیش نبود و هیچ‌گاه محقق و تشکیل نشد.

به همین دلیل تصویری که هم اکنون مشاهده می‌شود، تاکید می‌کند که ائتلاف مورد ادعای عربستان برای اجرای عملیات «طوفان قاطع» اصلا تشکیل نشد و به همین دلیل با کسانی‌که می‌گویند، ائتلاف با مشکلاتی مواجه شده، اختلاف نظر داریم، چون بر همگان روشن و آشکار است که تشکیل هر ائتلافی دارای اصول و قوانین خاص خویش است و ائتلاف‌های معروفی که تاکنون در عرصه بین المللی تشکیل شدند، چنین بوده‌اند، در حالی‌که عربستان سعودی حتی به یک اصل تشکیل چنین ائتلاف‌هایی احترام نگذاشته است.

هر ائتلاف دارای سیستم، نظام، فرماندهی، اتاق عملیات، کمیته برنامه ریزی و اجرا و مرجعیت و استراتژی و خط مشی و خواست مشترک برای تحقق هدف مشترک است، در حالی‌که هیچ یک از موارد مذکور در ائتلاف موسوم به «طوفان قاطع» مشاهده نمی‌شود.

همچنین مشاهده نشده، حتی یک کشور مورد ادعای عربستان مبنی بر پیوسته به ائتلاف موضعی اتخاذ کند که بیانگر پیوستن جدی آن به ائتلاف باشد و مواضع و اظهارات کشورهای شرکت کننده درباره این ائتلاف متفاوت و گاهی متناقض بود و بین مشارکت سمبلیک با چند فروند هواپیما و ارسال تعدادی از نیروهای نظامی وابسته به این کشورها تا رد اقدام نظامی و دعوت به دستیابی به راه حل سیاسی برای این بحران در نوسان بود.

اینگونه بود که شاهد عدم مشارکت نظامی پاکستان در ائتلاف و مشارکت محدود مصر با 700 نظامی و 4 فروند جنگنده و شرکت سمبلیک و محدود اردن و تردید مغرب از پیوستن به ائتلاف سعودی بودیم تا عربستان خود را در باتلاقی ببیند که به خاطر محاسبات نادرست و نادیده گرفتن واقعیت‌ها و تصمیم گیری‌های اشتباه چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه میدانی و چه از حیث اتخاذ استراتژی‌های درست، در آن گرفتار آمده است.

در برابر این گرفتاری که آثار آن در رفتارها و برخوردهای رژیم سعودی و اظهارات مسئولان عربستانی به خوبی عیان است، می‌توان به تردید و نگرانی و بیم ریاض از آنچه در یمن دست به آن زده پی برد.

در راستای نبود افق‌های موفقیت و پیروزی پیش روی سعودی‌ها در یمن و عدم کارآیی قطعنامه شورای امنیت جهت ارائه یک راه حل برای خروج از بحران عربستان سعودی خود را در برابر چهار سناریو می‌بیند که باید به یکی از آنها تن دهد:

سناریو اول: توقف تجاوزات

اولین سناریو از اقدام عربستان در توقف حملات خود و یافتن میانجی مورد پذیرش طرف‌های یمنی برای برگزاری و اجرای مذاکرات و گفت‌وگوهای یمنی – یمنی و خروج از بحران و سپردن یمن به یمنی‌ها سخن می‌گوید.

بالطبع این سناریو، راه حلی منطقی است و از وارد آمدن خسارات و آسیب‌های بیشتر به تمام طرف‌های درگیر در بحران جلوگیری می‌کند. در این سناریو مردم یمن می‌توانند، به صورت مستقل برای آینده خود تصمیم گیری کنند و عربستان سعودی نیز به این طریق از پاسخ‌های آتی یمن در واکنش به حملاتش در امان خواهد بود.

اما با توجه به اینکه هدایت و فرماندهی عملیات طوفان قاطع را شاهزادگان بی‌تجربه و جویای قدرت سعودی بر عهده گرفته‌اند، بنابراین انتظار نمی‌رود، چنین سناریو امکان عمل و اجرا بیابد.

سناریو دوم: ورود شورای امنیت به عرصه

سناریو دوم از ورود شورای امنیت سازمان ملل به عرصه درگیری‌ها در یمن و اتخاذ تصمیم توقف درگیری‌ها و جنگ و فعال کردن مجدد فرستاده سازمان ملل در امور یمن و از سرگیری گفت‌وگوی داخلی با در نظر گرفتن تغییر و تحولات جدید رخ داده سخن می‌گوید.

بالطبع در این سناریو آنچه مد نظر است، دخالتی فراتر از آنچه پیش از این از سوی شورای امنیت شاهد آن بودیم و در صدور قطعنامه‌ای به درخواست عربستان سعودی نمود پیدا کرد، چون قطعنامه صادر شده توسط شورای امنیت ارائه دهنده راه حل نبود، بلکه از تجاوز عربستان سعودی به یمن حمایت می‌کرد.

در حالی‌که آنچه مد نظر است، ارائه راه حلی است که رضایت همه طرف‌ها را به همراه داشته باشد و مقدمه‌ای برای ورود به گفت‌وگو و مذاکره باشد، شاید طرح ایران برای پایان دادن به بحران یمن بتواند هسته چنین تصمیم و درپی آن قطعنامه باشد و موجب خروج عربستان سعودی از بحران بدون تحمل بیش از پیش خسارت‌ها و زیان‌ها باشد.

اما اجرای این سناریو نیز ممکن به نظر نمی‌رسد، چون متغییرهای میدانی تاکنون نشان داده‌اند، عربستان نتوانسته دستاوردی در یمن داشته باشد، در چنین شرایطی توسل به این سناریو به معنای ورود عربستان سعودی به مرحله جدیدی از رویارویی‌‌ها و درگیری‌ها در داخل این کشور است و این چیزی نیست که ریاض خواهان آن باشد.

سناریو سوم: ادامه حملات هوایی بدون ورود به جنگ زمینی

سناریو سوم ادامه حملات هوایی بدون ورود به جنگ زمینی در یمن را مطرح می‌کند و با توجه به شرایط سعودی‌ها این سناریو مناسب‌ترین برای خود ارزیابی می‌کنند، اما در عمل به آن پایبند نخواهند بود، چون آینده هیچ‌گاه همانند گذشته نخواهد بود، به ویژه با آغاز تدارک یمنی‌ها برای پاسخ به تجاوزات سعودی.

براین اساس پیش بینی می‌شود، اگر حملات هوایی عربستان ادامه یابد، ارتش یمن و هم پیمانانش پاسخ حساب شده‌ای را به عربستان خواهند داد، بدون آنکه درگیر هرگونه اقدامی شوند که ممکن است، اقدام تروریستی توصیف شود.

این باور وجود دارد، در صورت چنین واکنشی از سوی یمن، عربستان سعودی در معرض سرزنش‌های بسیار و خسارات سنگین قرار گیرد.

سناریو چهارم: ورود به جنگ زمینی

ورود به جنگ زمینی بدترین سناریو برای عربستان سعودی است، چون سعودی‌ها را وارد جنگی فرسایشی خواهد کرد که نابودی و تضعیف نیروهای نظامی این کشور و چشم پوشی از چالش‌های داخلی و به تبع آن افزایش و تشدید این چالش‌ها را به دنبال دارد که کوتاه ترین راه برای سرنگونی آل سعود و تقسیم کشور عربستان براساس نقشه‌های غرب است.

در نتیجه مشاهده می‌کنیم که عربستان سعودی ناتوان از تحقق پیروزی در یمن باید میان زیان مادی یا معنوی یا هردو یکی را انتخاب کند و کسی عاقل است که از سود و پیروزی چشم پوشیده، راضی به انتخاب بهترین گزینه برای کاستن از خسارات‌ها و زیان‌ها تا جای ممکن باشد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها