کد خبر: ۳۱۷۸۴
زمان انتشار: ۰۹:۳۳     ۰۳ دی ۱۳۹۰
نوشتاری از دکتر رحیم دلالی اصفهانی:
نهايتا باید اين اتفاق بيفتد كه مردم درست در مقابل عاملين اصلي قرار بگيرند. در وال استريت كمپاني هاي كوچك و سهام مردم هم حضور دارند كه اين ها همه لطمه مي خورند. گرچه وال استريت و مراكز بورس و مبادله در اين كشورها مقصر هستند و همچنين خود دولت ها و حكومت ها و حكمرانان مقصرند ولي اصل قضيه به دو گروه اصلي بانك داران و رباخواران يهودي صهيونيست و يوجنيكس ها (گروه برتري نژادي) بر مي گردد.
سرویس بین الملل پایگاه 598/ به اعتقاد من يكي از دلايل اصلي اتفاقاتي كه در حال حاضر در آمريكا و اروپا و غرب و به طور كلي نظام سرمايه داري در حال شكل گيري است مربوط به يك گروه خيلي اندك و در واقع همان افرادي هستند كه حاكميت پولي و مالي جهان را در اختيار دارند. اين گروه مطلقا يك درصد نيستند بلكه يك اپسيلون درصد هستند يعني فرض بگيريد حدود سه هزار، چهار هزار نفر در برابر چند صد ميليون نفر در آمريكا و چند ميليارد نفر در سطح جهاني اين گروه نه تنها حاكميت پولي و مالي آمريكا واروپا را در اختيار دارند بلكه به شكلي غير آشكار بر اقتصاد پولي و مالي جهان حكم فرمايي مي كنند و ابزارشان صندوق بين المللي پول (fmi) و بانك جهاني (knab dlrow) و بعضي از تشكلات علمي آكادميك و مراكز خبري و رسانه ها مي باشد اين گروه به طور خاص يهودي هستند و افراد بسيار سرشناس و اقتصاددانان برجسته اي از قبيل ميلتون فريدمن، جان مينارد كينز و رابرت بارو و ... نيز ذيل اين گروه قرار دارند.

بنابراين مطلقا اين گروه يك درصد نيستند بلكه چنان كه گفته شد يك اپسيلن درصد هستند و در سطح جهاني طبيعتا كمتر از اين هستند و ادعاي 1 درصد انحرافي است. كمپاني ها بزرگ در تسلط اين گروه مي باشند و مالكان آنها هستند و حاكميت تام دارند. اين ها انتخاب كننده اصلي هستند و سياست مداران و مدير كل ها و رؤساي سازمان هاي بين المللي و رئيس جمهور، تحت نفوذ اين گروه اقليت يهودي قرار دارند. اين گروه به حاكميت نژاد يهود بر جهان ايمان دارند و كل نظام پولي و مالي و قواعد و قوانين در گذشته و حال، توسط شاكله ي اين گروه صورت مي گيرد و در جهتي است كه اين حاكميت استمرار يابد.

گروه ديگري از اين اقليت محدود همان گروه يوجنيكس ها (انجمن اصلاح نژاد) هستند كه كمتر از آنها صحبت مي شود. اين گروه هم جزء گروه هاي صهيونيستي مي باشد دو گروه در برخي اوقات هر در يك تفكر را دارند ولي زمينه هاي كاري متفاوتي دارند.

بنابراين وال استريت سنگر يكي مانده به آخر است. در وال استريت كمپاني هاي بزرگ و كوچك هر دو با هم هستند و همچنين سهام داراني دارد كه خود مردم مي باشند. البته اينجا هم تحت استيلاي دو گروه فوق است؛ ولي از گروه هاي ديگر هم تشكيل شده است. اين گروه وقتي انقلاب و خيزش مردمي را تشخيص دادند آن را به سمت سنگريز وال استريت سوق دادند و حالا اگر مردم موفق بشوند كه از اين رهايي پيدا كنند (كه در حال موفق شدن هستند) و سراغ بانك هاي بزرگ بروند و حتي اگر دامنه ي اعتراض به كاخ سفيد كشيده شود، اين همه خاك ريزي است قبل از خاكريز آخر و خط مقدم سرمايه داري. بنابراين تفاوت ديدگاه اينجانب با همكاري ارجمندي از جمله آقاي دكتر درخشان و دكتر خوش چهره به رغم پذيرش نظرات ايشان، اين است كه يك قدم ديگر بايد رفت به جلو؛جايي كه گروه اصلي آنجاست.

ريشه هاي بحران

1. بحران زايي ذاتي نظام سرمايه داري: بدهي فزاينده

ولي چرا اين اتفاق رخ داده است؟دليل اول به ذات نظام سرمايه داري برمي گردد:در سال هاي اخير، مرتبا بدهي افزايش پيدا كرده است ولي در حال حاضر در جامعه اروپايي و خصوصا آمريكا بدهي از دارايي ها بيشتر شده است در اين هنگام پيش بيني دانشمند بزرگ و برنده جايزه ي نوبل، فريك سادي، به وقوع پيوسته است. وقتي بدهي هاي (يعني دارايي هاي مالي كه اصطلاحا ادعايي روي دارايي واقعي مي باشد) از دارايي واقعي پيشي گرفته است؛ وقتي ادعاها و دارايي هاي مجازي و اسناد بدهي بيش از دارايي هاي واقعي گردد؛يعني وقتي كه ثروت مجازي بيشتر از ثروت حقيقي شود اين اتفاق خواه ناخواه مي افتد. تلاش براي به تعويق انداختن اين فرايند امكان پذير نيست.در اين راستا در چند سال گذشته هر اقدامي نموده اند تا با شگردها و شيادي هاي مختلف دارايي مردم را چپاول كنند كه آخرين اقدام رياضت اقتصادي است كه از مردم ماليات بيشتري مي گيرند و از آن سو به بانك هاي خصوصي كمك مي كنند و قوانين را به نحوي وضع كرده اند كه از سلطه ي بانك ها دفاع نمايند. بنابراين به اعتقاد اينجانب اگر حتي مردم و اشغال كنندگان وال استريت موفق شوند باز هم گروه شيطاني فوق شروع مي كنند به چپاول اموال مردم در سرتاسر دنيا. اتفاقاتي كه در حال حاضر در جامعه ي اروپا رخ داده است و فشارهايي كه به يونان اسپانيا و ايتاليامي آيد همه دراين پروسه قرار دارد. مطلبي كه من به بيانات اين دوستان اضافه مي كنم اين است كه اين سنگر در نهايت شامل كمپاني هاي بزرگ مي شود ولي حلقه ي آخر باقي مانده است. حلقه ي آخر همان بانكداران شيطان سفتي هستند كه عامل بروز اين اتفاقات براي جامعه پيشرفته تكنولو‍ژيكي آمريكا و اروپا و بقيه مي باشند.

2. ظهور رقباي قدرتمند:

اقتصاد مقياس و برتري اقتصاي حاصل از رشد جمعيت علاوه برعامل فوق، عوامل ديگري مزيد بر علت شده اند و به شكنندگي اقتصادهاي اروپا و آمريكا دامن زده اند. مهم تر از همه پيشرفت كشورهاي شرق آسيا و يا كلا كشورهايي كه داراي اندازه جمعيتي بالا هستند، يعني پيشرفت كشورهاي CIRB (LIZARB، AISSUR، AIDNL، ANIHC) چين و هندوستان و روسيه و برزيل و... به اين نقطه ضعف نهايي نظام سرمايه داري دامن زده اند و باعث شكنندگي بيشتر آنها شده است. گرچه شبكه ارتباطي با هند و چين را تاحدي خود اين گروه فراهم مي كنند و امكان پيشرفت را برايشان ايجاد نموده اند؛ ولي اين پيشرفت در عرصه جهاني به ضرر آمريكا ولي به نفع آن گروه خاص است.

3. نقش امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي در بحران سرمايه داري

در اتفاقاتي كه مي افتد بت شكن بزرگ حضرت امام خميني حضرت امام خميني نقش بسياربزرگي دارد. از نظر سياسي عمدتا كشورهاي مسلمان دست پرورده ي قدرت هاي بزرگ هستند و منافع عظيمي به دامان نظام سرمايه داري ريخته اند. قيام حضرت امام خميني (ره) و شهادت بسياري از انسانهاي شريف شرايطي را هموار كرد كه اين كشورها از بسياري از منافعشان دست كشيدند يا در شرف دست كشيدن مي باشند و قيام مردمي اسلامي شكل گرفت. اين انقلاب هاي مردمي، نظام سرمايه داري و سركردگانش را درگير كرده است و شرايطي ايجاد شده است كه به ضرر نظام جعلي صهيونيستي اسرائيل است و موجب ايجاد وحشت در مورد مسئله ي اسرائيل شده است.

جمع بندي

نظام سرمايه داري به بيان فرديك سادي ذاتا براساس بدهي و براساس شيادي و بدهكار شدن يك سويه دولت ها و جامعه استوار است، و از آنجا كه خلق بدهي نهايتا حدي دارد و نمي تواند تا بي نهايت استمرار يابد و چنين امري امكان پذير نيست در نتيجه فرجامي جز شكست ندارد. از سوي ديگر حاكم شدن بازده فراينده به مقياس در اقتصاد به دليل افزايش مقياس جمعيت در كشورهاي رقيب نظام سرمايه داري از قبيل چين و اقتصاد شرق آسيا عرصه را بر كشورهاي اروپا و آمريكا تنگ نموده است. اين فرايند استمرار پيدا كرده است و به عيني كردن چالش ذاتي كه براي نظام سرمايه داري كمك نموده است و مخاطرات عظيمي براي نظام سرمايه داري داشته است و منجر به شكنندگي اين نظام شده است. بالاخره اينكه ان شاء الله نهايتا اين اتفاق بيفتد كه مردم درست در مقابل عاملين اصلي قرار بگيرند. در وال استريت كمپاني هاي كوچك و سهام مردم هم حضور دارند كه اين ها همه لطمه مي خورند. گرچه وال استريت و مراكز بورس و مبادله در اين كشورها مقصر هستند و همچنين خود دولت ها و حكومت ها و حكمرانان مقصرند ولي اصل قضيه به دو گروه اصلي بانك داران و رباخواران يهودي صهيونيست و يوجنيكس ها (گروه برتري نژادي) برمي گردد.

منبع: سوره اندیشه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
whavy
UKRAINE
۰۴:۲۹ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
جدیدترین اخبار پربازدید ها