کد خبر: ۴۳۴۵۸۱
زمان انتشار: ۱۱:۴۸     ۰۴ آذر ۱۳۹۶
بعد از 6 ماه دربه دری داخل چادر مجبور شدیم در کانکس هایی زندگی کنیم که در تابستان از شدت گرما آتش می گرفتیم.
به گزارش پایگاه 598، روزنامه شهروند در بخشی از گزارش خود درباره آثار زلزله در ورزقان پس از چند سال می نویسد: اسماعیل، شوهر عصمت خانم وقتی زلزله آمد، در یکی از بیمارستان های تبریز بستری بود. می نشیند و سرش را به متکای قرمز رنگ گوشه اتاق تکیه می دهد‌و می‌گوید:« ای کاش برای مردم کرمانشاه کانکس نبرند. همین کانکس‌ها ما را بدبخت کرد. مجبورمان کرد تا چهار سال در آن زندگی کنیم و حالا هم کانکس ها با زندگی مان گره خورده.

بعد از 6 ماه دربه دری داخل چادر مجبور شدیم در کانکس هایی زندگی کنیم که در تابستان از شدت گرما آتش می گرفتیم و در زمستان داخلش از سرما می‌لرزیدیم. گفتند برای ساختن خانه به ما وام می دهند اما ما پولی ندیدیم. سازمانی قرار شد ساخت و سازهای ما را بر عهده بگیرد. به ما دفترچه هایی دادند که در آن سهمیه هر کسی معلوم بود؛ مال بعضی ها بیشتر و مال بعضی ها کمتر. خلاصه اینکه بعضی ها زودتر خانه شان را ساختند و بعضی‌ها هنوز بی خانه مانده اند».
 
عصمت خانم ، چای را در استکان‌های کوچک ریخته و می آورد. منتظر می ماند تا شوهرش استکان چایش را تمام کند و در استکان او برای خودش چای می‌ریزد و می خورد. می خندد و می گوید:« ما این‌جوری انگار یک احترامی به شوهرمان می گذاریم». کیسه نایلون کنار در را باز می کند و چادرهای رنگی گل گلی را از داخلش بیرون می آورد. چندتا پتو نيز آن طرف خانه گذاشته، می گوید:« اگر کرمانشاه می‌روید، این ها را نيز با خودتان ببرید». هنوز خیال می‌کند که ما خیریه هستیم و برای کمک به زلزله‌زده‌ها آنجا رفته‌ایم. مردم روستا هنوز از یاد نبرده‌اند که چه دعواها و درگیری‌هایی برای گرفتن وسایل و کمک بیشتر در این روستا اتفاق افتاده‌است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها