کد خبر: ۱۱۰۵۷۴
زمان انتشار: ۱۷:۱۳     ۱۱ بهمن ۱۳۹۱
فوتبال ملی - کارلوس کروش می گوید گاهی سکوتش برابر انتقادها برای بعضی این طور تصور می شود که او می ترسد اما ...

به گزارش 598،فرهاد عشوندی: کارلوس کروش در اوج انتقادات. او متهم است. متهم برای نتایج تیم ملی . تقریبا خیلی از منتقدان تیم ملی قطع امید کرده اند. ما با بازی مساوی فقط یک امتیاز از ازبکستان کمتر داریم اما وقتی تیم در تهران به ازبکستان می بازد دیگر خیلی نمی توان به آن امید داشت. 18 ماه از حضور کارلوس در تهران گذشته و شرایط فوتبال مان تقریبا همان است که بوده. این فرصت مناسبی است برای انتقاد از کارلوس. ولی سرمربی تیم ملی امید دارد. او می گوید هنوز دنیا به آخر نرسیده. این بار در ساعات پایانی یک روز کاری در دفتر کارش در آکادمی تیم های ملی رودرروی مان نشست و از تعامل سخن گفت. از تلاش برای موفقیت. از مسیری که ایران را می تواند جهانی کند. او دست یاری را به سوی همکارانش در تیم های لیگ برتری و مردم ایران دراز کرده. آیا می توان به عشق تیم ملی و جام جهانی یک بار دیگر او را باور کرد و در کنارش بود؟ این پرسش ماست از منتقدان کارلوس کروش که روزهای ابتدایی حضورش در تهران برای خیلی ها افتخاری بود تا کنارش عکسی به یادگار بگیرند و حالا همان ها خودشان را برتر از این مربی می دانند. سرمربی تیم ملی در این گفت و گوی مشترک با خبرآنلاین و خبرگزاری ایسنا از برنامه هایش برای رسیدن به جام جهانی می گوید.

* آقای تاج از توافق بین تیم ملی و لیگ خبر داد. اتفاقی که می تواند تردیدهای مان را در این روزهای ملتهب کم کند.
یکی از بزرگترین دغدغه های ما این بود که برنامه لیگ را از حالا تا آخر فصل بدانیم و با صحبت هایی که با سازمان لیگ داشتیم تقریبا اسکلت این برنامه را به ما دادند که با برنامه های تیم ملی تداخل نداشته باشد. ما الان با برنامه های لیگ و این اطلاعات می توانیم کار خود را پیش ببریم.
*این مینی کمپ ها به چه صورت خواهد بود؟ بازیکنان اصلی در آن حضور پیدا می کنند یا بازیکنان دیگری را تست می کنید؟
اگر از حالا برای مینی کمپ ها برنامه ریزی کنیم که کار بسیار دشواری است، فقط و فقط با در نظر گرفتن بازیکنانی که به آنها نیاز داریم و همچنین ضرر نزدن به برنامه باشگاه ها این کار را انجام خواهیم داد. حتی با نگاه به تقویم بازی های اروپایی در ماه های سپتامبر، اکتبر و نوامبر متوجه 5 یا 6 بازی ملی می شویم که در آن مقطع تیم های باشگاهی کار خود را متوقف می کنند اما به برنامه آنها لطمه ای نمی خورد چرا که تمام تمرینات تیم های ملی از کیفیت بالایی برخوردار هستند.
* برای آخرین کمپ خود با توجه به برگزاری بازی های آسیایی با باشگاه ها به توافق رسیده اید؟
این تصمیمی است که باید میان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ گرفته شود و فقط می توانم بگویم که بعد از جلساتی که با فدراسیون داشتیم تنها هدف ما هماهنگی کامل با سازمان لیگ و باشگاه ها است. در مقطعی که مشخص است خواهیم دید که چه تصمیماتی گرفته می شود که به سود فوتبال ایران باشد.
*مدام شاهد سوء برداشت میان شما و مربیان لیگ برتری هستیم .چرا رودررو با هم مشکلات را حل نمی کنید؟
من هم موافقم. ما تقریبا در آخرین مرحله رقابتهای انتخابی جام جهانی هستیم و زمانی برای از دست دادن نداریم. در آخرین مرحله دوی سرعت نباید وقت تلف کنیم و باید به جای اختلاف به تصمیم هایی برسیم که به سود فوتبال ایران است. صحبتی که من دارم این است که سال قبل برنامه ریزی کردیم و با هزینه های زیاد اردوهایی را ترتیب دادیم اما یکسری از بازیکنان مان را نداشتیم. می خواهم بپرسم آیا این منطقی است؟ برپایی اردو بدون بازیکنان یا بازیکنان بدون اردو به هیچ وجه منطقی نیست.
* به هر حال مردم حق دارند که از فوتبال ایران بازی زیبا ببینند. این هم فقط در فضایی آرام ایجاد می شود. فضای آرام میان شما و مربیان لیگی. واقعا حق مان دیدن بازی های مثل دربی نیست.
موافقم. باید همه تلاش کنیم. من هم نظرم درباره فوتبال مان همان چیزی است که همه می گویند اما هیچ وقت صحبتی درباره بی کیفیت بودن دربی یا بازی های لیگ انجام ندادم. نه اینکه نظری نداشته باشم اما خودم حرفی نزدم. با این حال حواسم به این بود که افکار عمومی درباره بازی ها می گویند.چه برای لیگ و جه برای تیم ملی. من هنوز بر سر حرفم هستم. تیم ملی ایران فرصت بسیار خوبی را برای رسیدن به جام جهانی در اختیار دارد و این همان چیزی است که من از روز اول گفتم. حرفی که می زنم 33 سال تجربه پشت آن است. من تجربه بسیار فراوانی در فوتبال دنیا دارم. چند بار در جام جهانی بوده ام و در لیگ قهرمانان حضور داشته ام و قهرمان شده ام. من با بازیکنانی نظیر فیگو، زیدان، دونادونی، باجو، کارلوس، گیگز، فان نیستلروی و رونالدو کار کرده ام و با همین تجربه می گویم اگر می خواهیم موفق شویم فقط کار و کار و کار است که ما را به جلو می برد(با صدایی مانند فریاد این جمله را می گوید). جز سخت کار کردن راه دیگری نداریم. من اینجا نیامده ام که به مردم ایران دروغ بگویم.
*اما خیلی ها مثل شما امیدوار نیستند؟
ما فرصت خیلی خوبی داریم و باید تمام تلاشمان را انجام دهیم و این تاسف وار است اگر نتوانیم به هدفمان برسیم چرا که مردم بزرگ ایران شایسته حضور در جام جهانی هستند. من حضور در خیلی از کشورها را تجربه کرده ام اما تماشاگران ایرانی بی نظیرند. همان هزاران نفر تماشاگری که روز داربی پشت در ورزشگاه آزادی ماندند برای پر کردن استادیوم کشورهای عربی مثل امارات و قطر کافی هستند.
*درست اما این تماشاگر پیروزی می خواهد ، ما از برد و موفقیت سئوال می کنیم. راه مان خیلی دشوار شده.
می خواهم این را خیلی شفاف بگویم که اگر من را به ایران آورده اید که به مردم ایران حرفهای غیر واقعی بزنم، اشتباه کرده اید ولی اگر تلاش کنید قطعا موفق خواهید شد و شانس خیلی بالایی برای حضور در برزیل خواهیم داشت. من برای یکی از مدیران باشگاه ها احترام زیادی قائلم اما ایشان گفته که با تیم ملی ایران با من راهی به جام جهانی نخواهد داشت اما باید به او بگویم من همان مربی هستم که بارها در مسابقاتی نظیر جام جهانی و لیگ قهرمانان حضور داشته ام و 2 بار قهرمان جهان شده ام و همین برای یک مربی کافی است اما درباره شما مطمئن هستم که هیچ وقت تیمتان با مدیریت شما یک بار هم در به جام باشگاه های جهان نمی رسد. برای من جالب است که درباره من با این همه سابقه صحبت می کنید اما نمی تواند برای تیم تان یک زمین درست و حسابی جور کنید. تا به حال احترام زیادی برای همه قائل بوده ام اما گویا سکوت من باعث شده بعضی ها فکر کنند این سکوت به خاطر این است که من آدن ضعیفی هستم. این دوستان باید بدانند که من هیچ ترسی از آنها ندارم و متاسفم که آنها واقعیت را به مردم نمی گویند. در پایان می خواهم این را بگویم که اگر ما با هم متحد نباشیم و برای یک هدف نجنگیم، هیچ وقت به منعفت نمی رسیم.
تصمیم مهدی رحمتی همه را شگفت زده کرد اما آن چیزی که بیش از همه باعث شگفتی مردم شد پاسخ کارلوس کروش بود . پاسخی که خیلی سریع داده شد.
به نظر من کمی از فضای فوتبال خارج شویم، فرض کنید یک نفر اعلام کند که می خواهد از خانواده اش جدا شود، در این میان چه کسی مقصر است؟ این یک مسئله بسیار جدی است که به تیم ملی ایران برمی گردد. وقتی یک بازیکن بسیار شفاف و به صورت عمومی از تیم ملی اعلام بازنشستگی می کند، وظیفه من این است که به کسانی اهمیت بدهم که می خواهند برای تیم ملی بازی کنند. شاید شما نخواهید از طرز فکر من در این مورد اطلاع داشته باشید، بهتر است که من این مسئله را رسانه ای نکنم. حتی از من سئوال شد که آیا از اینکه رحمتی از تیم ملی کناره گیری کرده اطلاع داری و من پاسخ دادم که اگر این تصمیم را گرفته به خاطر خدمت هایی که به تیم ملی کرده از او تشکر می کنم و برای او آرزوی موفقیت دارم.
*یعنی حتی نمی شد که حرف های مهدی رحمتی را بشنوید؟
وظیفه من به عنوان سرمربی تیم ملی این است که به همه نشان دهم که ما با وجود چنین مسائلی بازیکنانی در تیم ملی داریم که می خواهند خود را فدای این تیم کنند. این بسیار ساده است، این تیم من نیست تیم ملی ایران است. در ازای هر بازیکنی که از تیم ملی کناره گیری می کند ما 100 بازیکن داریم که می خواهند جایگزین آنها شوند. دیدم که در این مدت خیلی ها گفتند که من باید دلایل مهدی رحمتی برای کناره گیری را از او می پرسیدم، چه جوری می خواهید من این دلایل را از او بخواهم وقتی خود بازیکن نمی خواهد آنها را مطرح کند. این بازیکن به صورت خودجوش این تصمیم را گرفته. این تصمیم او مسئله دیگری را هم درون خود دارد که رحمتی نمی خواست برای تصمیمش با من مشورت کند. من حتی در مورد این مسئله از رئیس فدراسیون پرسیدم و گفتم شاید این تصمیم را با ایشان درمیان گذاشته باشد اما کفاشیان هم از این مسئله اعلام بی خبری کرد. حرف آخر من این است که ما کارمان را با بازیکنانی که می خواهند پیراهن تیم ملی را با افتخار بپوشند ادامه خواهیم داد.
*درسیستم آقای کروش جایی برای عذرخواهی و بازگشت وجود دارد؟
من از شما می پرسم. شما از کارتان استعفا می دهید و مدیرتان با این استعفا موافقت می کند. 200 نفر همکارتان هستند که خیلی های شان می توانند جای تان را پر کنند. وقتی شما بروید و بعد مدیرتان شما را برگرداند ، چه حسی به آنها دست می دهد وقتی دوستانت را در شرایط سخت تنها می گذاری؟ ایا آنها حق ندارند از تصمیم مدیرت برای برگشت تو ناراحت بشوند؟
*ولی مثلا دانیال داوری هم اعلام کرده به دلیل بازی تیم باشگاهی اش به تیم ملی برای این بازی نمی آید.
بگذارید تا قصه دانیال را از ابتدا برای تان شرح بدهم. ما این بازیکن را از خیلی وقت پیش در نظر داشتیم و روی او حساب می کردیم. مانند همه بازیکنانی که در خارج از کشور بازی می کنند یک سری مسائل ابتدایی بود که باید پیش از دعوت او آنها را حل می کردیم. دعوت دانیال داوری به تیم ملی مسئله جدیدی نیست، حتی برای بازی های غرب آسیا او را می خواستیم اما مشکلات حضور او در ایران حل نشده بود که حالا همه آنها حل شده. مشکل ما تداخلی است که میان بازی های روز فیفا و بوندسلیگا 2 وجود دارد، بنابراین هیچ شکی نیست که این بازیکن تصمیم به حضور در تیم ملی ایران را گرفته و همانطور که در مورد بازیکنانی مثل دژاگه و نظری به صورت جدی اقدام کردیم، سعی داریم که او را به اردو تیم ملی بیاوریم. اما شرایط بازی با لبنان برای او مشکل است چرا که 2 روز بعد از آن در تیم باشگاهی اش بازی دارد. البته ما در حال مذاکره با باشگاهش هستیم تا بهترین راه حل را پیدا کنیم. در مورد او چون با خودم صحبت شده ، کاملا شفاف است که این بازیکن سرشار از انگیزه است برای بازی در تیم ملی ولی مشکلی دارد که باید با رایزنی حلش کنیم.
*ولی با رفتن رحمتی و ماجرای داوری ، تیم ملی با بحران دروازه بان روبرو شده. الان 5 گزینه دیگر تیم ملی تقریبا دور از میدان مسابقه هستند!
سوال بسیار خوبی است و این مسئله مهمی برای فوتبال حال حاضر و آینده ایران است. این یک نمونه از کار ما است که از همان ابتدا سعی کردیم بهترین راه حل ها را برای هر پستی از تیممان پیدا کنیم اما دروازه بانی پست بسیار تخصصی است. همانطور که می دانید گلر اول تیم ملی 7، 8 سال است که این پست را در اختیار دارد و همچنین حدود 80 بازی ملی را در کارنامه خود دارد. ما سعی کردیم بعد از مهدی رحمتی و رحمان احمدی برای سومین انتخاب خود از دروازه بانان جوانی چون حقیقی، لک، مکانی و... استفاده کنیم اما هیچکدام از آنها حتی یک بازی ملی هم نداشتند. برای من خیلی راحت بود که به عنوان سرمربی تیم ملی برای هر بازی مهدی رحمتی را درون دروازه قرار دهم و نگرانی دیگری نداشته باشم اما مشکل اینجاست که اگر این بازیکن به صورت ناگهانی با مصدومیتی روبرو می شد و بر حسب اتفاق فردای آن روز هم باید به مصاف کره جنوبی می رفتیم، من باید چه می کردم؟ تمام شب را دعا می کردم؟ یا اینکه شروع به کار کردن کنیم و به دنبال راه حل بگردیم. وقتی برخی افراد صحبت هایی را در مورد مسئله دروازه بانی مطرح می کنند من نمی دانم به آنها بخندم یا گریه کنم. حالا ما با گلرهای جوان شروع به کار کنیم و حتی در دیدار های ملی هم به آنها بازی بدهیم اما با این شرایط ببینید که اینها چه وضعیتی دارند، فروزان که بازی نمی کند، حامد لک بازی نمی کند، سوشا مکانی بازی نمی کند، علیرضا حقیقی بازی نمی کند. این حقیقتی است که ما با آن روبرو هستم. حالا جواب من به افرادی که انتقاد می کردند که چرا علیرضا حقیقی با وجود دعوت شدن به تیم ملی درون دروازه قرار نمی گیرد این است که من پیش بینی چنین روزی را می کردم و حالا زمان تصمیم گیری برای انتخاب میان این چند نفر است. به هر حال من اطمینان زیادی به این گروه از دروازه بانان دارم و به زودی از میان شهاب گردان، دانیال داوری و صالح یکی از آنها را به تیم اضافه می کنیم. ما رحمان را داریم با سابقه بالا و حقیقی که مدت هاست در کنارمان بوده . گزینه سوم مان هم از میان گردان ، داوری و صالح انتخاب می کنیم.
*در مورد بازیساز یا پلی میکر که یکی دیگر از نکته های کلیدی تیم ملی است صحبت کنیم، شاید اگر اگر مجتبی جباری را در اختیار داشتیم وضعیت جور دیگری بود. در مورد محرم نوید کیا، بازیکنی که اگر دعوت تیم ملی را رد می کند به این خاطر است که توانایی تمرین پا به پای دیگر بازیکنان را ندارد اما همه می دانیم که محرم نوید کیا می تواند حتی برای دقایقی به تیم ملی کمک کند. آیا راهی برای حضور چنین بازیکنانی در تیم ملی وجود دارد؟
محرم نوید کیا شرایط خاص خودش را دارد، پس از بررسی پزشکی که کردیم متوجه شدیم که شرایط او با دیگر بازیکنان متفاوت است. واقعا تاسف آور است چون با وجود اینکه محرم محدودیت هایی در زمینه تمرین دارد اما یکی از بهترین بازیکنان ایران است. البته فقط در مورد تمرین نیست بلکه سفرهای مختلف و بازی های زیاد ملی و باشگاهی باعث شد که این تصمیم حرفه ای و صادقانه را بگیرد و من احترام خیلی زیادی برای این بازیکن قائلم. باید بگویم که من در مورد بحث کلی پست پلی میکر یا بازیساز برای تیم ملی خیلی موافق نیستم. تیم ملی ایران باید به سطحی برسد که هر 11 بازیکن به صورتی بازی کنند که هرکدام در روند کار تاثیرگذار باشند. در تیم پست های مختلفی هست اما برای من بازیکنی که در گوشه بازی می کند و قدرت حمل توپ دارد به اندازه یک پاسور خوب یا پلی میکر مهم است. پست بازیساز زمانی به وجود آمد که تیم ها با ترکیب 2-1-3-4 بازی می کردند و آن بازیکنی که پشت دو مهاجم بود این خاصیت پلی میکر را داشت اما حالا فقط تعدادی از تیم ها با این سیستم بازی می کنند. به نظر من این ترکیب یک دام بزرگی برای خود مربی است چرا که اگر این پلی میکر به هر دلیلی در زمین حضور نداشته باشد کل سیستم تیم به هم می خورد. در فوتبال مدرن دیگر چنین پست تخصصی وجود ندارد. وقتی ما بازیکنانی چون مجتبی جباری و محمد نوری داریم باید در زمین اثرگذار باشند و سرعت و جهت بازی را عوض کنند. شک نکنید که غیبت مجتبی جباری و عدم آمادگی علی کریمی ضربه بزرگی به ما زد.
*در مورد محرومیت سنگینی که فیفا برای شما در نظر گرفت، به نظر می رسید شما بیش از همه در مورد ضربه ای که این محرومیت به تیم وارد کرد آگاه بودید و پیش از دیدار با ازبکستان هم تلاش زیادی برای لغو آن کردید. شاید یکی از دلایلی که سختگیرانه با شما برخورد می شود، انتقادات صریحی است که از سیاست های فیفا می کنید...
الان نمی توانم خیلی راجع به این مساله صحبت کنم. اخلاقم این طور است که دوست ندارم راجع به مسائلی صحبت کنم که به توطئه بر می گردد چون ممکن است این حرفها سوءتفاهمی را به وجود بیاورد. نمی خواهم کسی بگوید من به دنبال بهانه هستم چون اصلا از بهانه گیری خوشم نمی آید، همان طور که دوست ندارم بازیکنان در آینده برایم بهانه بیاورند. شرایط برای تیم ملی بسیار حساس است. اگر زیاد درباره داوری صحبت کنم ممکن است این حرفها بهانه ای به بازیکنان بدهد. نمی خواهم ذهنیت بازیکنان مثل بعد از بازی با کره باشد که می گفتند "سعی می کنیم ازبکستان را ببریم". آنها باید ذهنیتشان طوری باشد که بگویند حتما می بریم. برای فوتبال ایران پیروزی در ورزشگاه آزادی نباید کاری داشته باشد. باید حریفان به این نتیجه برسند که در ایران 90 دقیقه جهنمی پیش رو دارند. هر چه پیروزی های ما بیشتر باشد پیغام رساتری به کل آسیا می دهیم که به جز باخت سرنوشت دیگری در تهران نخواهید داشت. به همین خاطر سعی می کنم راجع به اتفاقات اخیر و داوریها زیاد صحبت نکنم اما می خواهم به چند مورد اشاره کنم. برای من جای سوال دارد که چطور برای یک بازی حیاتی و کلیدی مثل دیدار ایران و کره جنوبی از یک داور کوچک سنگاپوری استفاده می شود و چطور این داور جلوی صد هزار تماشاگر هم مربی و هم بازیکن تیم میزبان را از بازی اخراج می کند. داور سنگاپوری به قدری کوچک بود که انگار می خواست بازی بین مجردها و متاهل ها را قضاوت کند و دوست داشت همه را با هم آشتی بدهد! یا چطور در بازی برابر ازبکستان داور یک اوت دستی را به یک ضربه ایستگاهی برای حریف تبدیل می کند. در همان زمان بازیکن شماره 17 ازبکستان با آرنجش بر روی پولادی خطا مرتکب شد. برای من سوال است که چطور وقتی توپ بیرون رفت، داور اعلام ضربه ایستگاهی کرد. اگر در اروپا این صحنه اتفاق می افتد و داور چنین تصمیمی می گرفت برای آن داور مشکل بزرگی ایجاد می شد. آن داور در بازی با ازبکستان در دو گل به ما ضرر زد. اگر صحنه اول جای بحث داشته باشد، در صحنه دوم و گل قوچان نژاد شکی وجود ندارد. در بازی با لبنان هم در چند صحنه وقتی توپ بیرون رفت، بازیکنان لبنان توپ را بیست، سی متر به هوا می زدند.
*به هر حال این اتفاقها در فوتبال آسیا چندان عجیب نیست. خیلی اتفاق های دیگر هم می افتد. ولی در مورد شما شاید یک نوع تلافی است چون معمولا فیفا نشان داده انتقاد پذیر نیست!
برایم جالب است که کنفدراسیون فوتبال آسیا به شرایط زمین سپاهان اعتراضکرد اما صحبتی درباره وضعیت چمن ورزشگاه لبنان نکرد! چند روز پیش از دیدار ما برابر لبنان، استرالیا در صیدا در زمینی بسیار خوب با لبنان ازی کرد اما وقتی قرار شد با ما بازی کند دیدید چه زمینی را انتخاب کردند. ما مجبور بودیم در ورزشگاهی با لبنان بازی کنیم که بیشتر شبیه مزرعه سیب زمینی بود. با این وضعیت نمی شود به تصمیماتی که گرفته می شود شک کرد؟ بازی دوستانه در زمینی خوب و انجام دیدار رسمی در مزرعه سیب زمینی! اینها نمونه هایی است که وجود دارد و من خواستم یادآوری کنم. اینها را نگفتم که بهانه به بازیکنانم بدهم، بلکه این مسائل را یادآوری کردم که به کادر فنی و بازیکنانم بگویم حتی اگر با یک گل هم از حریف پیش باشیم، کافی نیست و باید چند برابر آماده تر از تیمهای دیگر باشیم چون هیچ کس کار را برای ما راحت نخواهد کرد. بیشتر از این نمی خواهم چیزی بگویم چون می خواهم به کارم در مربیگری ادامه بدهم. محرومیت من همچنان سرجایش است و الان موقع اظهارنظر در این باره نیست چون هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده و بعد از تصمیم نهایی می شود درباره آن صحبت کرد.
 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها