کد خبر: ۱۲۳۸۹۰
زمان انتشار: ۱۲:۲۳     ۲۰ فروردين ۱۳۹۲
محمد حسین جعفریان از دوستان شهید آوینی گفت: مرتضی از سینمای مورد نظر انقلاب به سینمای اشراق تعبیر کرد؛ در سینمای اشراق به شهود تأکید می‌شود تا به این طریق بتوان در ظرف سینما خواسته خود را به تصویر کشید.

محمدحسین جعفریان شاعر مستندساز، روزنامه‌نگار و خبرنگار جنگی در گفت‌وگو با خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس اظهار داشت: مرتضی سعی داشت آرمان‌هایی که در قلوب مردم جای داشت، در قالب هنر تعریف و ارائه کند؛ آرمان‌هایی که مردم برای آن سی و اندی سال پیش به خیابان‌ها ریخته بودند و به آن باور داشتند.

وی ادامه داد: مرتضی راهکار ایجاد سینمای انقلابی را تا اندازه‌‌ای یافته بود و برای خودش روشن شده بود سعی داشت شاگردانی تربیت کند و به آنان مؤلفه‌های هنر انقلابی و اسلامی را بیاموزند، در نهایت معدود افرادی که با شهید آوینی همراه بودند تلاش می‌کردند آن راهکارها را به آدم‌های دیگر بیاموزند و از افرادی که در زمینه آموزش هنر انقلابی بسیار موفق بودند، نادر طالب‌زاده است.

کارگردان مستند «سفر به جمهوری طالبان» ادامه داد: نادر طالب‌زاده زمانی دید از طریق آموزش رسمی فیلمسازی نمی‌تواند فیلم مناسب آرمان‌های انقلابی بسازد خودش آستین‌ها را بالا زد و در باغ فردوس گروه‌هایی را جمع کرد و آنها را آموزش داد.

وی گفت: دانش آموختگان هنر باغ فردوس که کلاس‌های طالب‌زاده را طی کرده بودند آثاری را آفریدند که تا زمان خلق آن فیلم‌ها، کمتر شبیه آن فیلم‌ها دیده شده بود نمونه‌های موفق از سینمای انقلاب به خصوص در عرصه مستند خلق کردند.

نویسنده کتاب «در پایتخت فراموشی» گفت: مرتضی از سینمای مورد نظر انقلاب به سینمای اشراق تعبیر کرد و در سینمای اشراق به شهود تاکید می‌شود تا به این طریق بتوان در ظرف سینما خواسته خود را به تصویر بکشیم. البته شهید آوینی توضیحاتی داشت که متأسفانه عمر ایشان کفاف نکرد تا به صورت کتاب یا جزوه آماده شود و در اختیار مخاطبان قرار گیرد.

* وقتی مرتضی «سبیل استالینی» داشت

وی در پاسخ به خاطره شخصی خود از آوینی گفت: مرتضی را آدمی شناختم که سیر تکوینی زندگی‌اش بسیار منظم بود و به هیچ روی گذشته‌اش را پنهان نمی‌کرد مانند بسیاری از رفتارهایی که امروز شاهد هستیم.

نویسنده کتاب «در پایتخت فراموشی» ادامه داد: آوینی در دست‌نوشته کوتاهی درباره زندگی نامه خود می‌‌گوید: سبیل استالینی می‌گذاشتم و برای اینکه مردم ببینند که چه کتابی می‌خوانم بدون اینکه کتاب را خوانده باشم کتاب «انسان تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را دست می‌گرفتم.

وی گفت: مرتضی آوینی بعد به نتایج حیرت‌انگیزی رسید که نمایش دانایی، جای دانایی را نمی‌گیرد و قدم به قدم به تکامل رسیده بود. آدمی بود که باورهای راستینش در او ته‌نشین شده بود، نقش بازی نمی‌کرد؛ این موهبتی بود که آوینی توانسته بود به دست بیاورد که اما متاسفانه در هنرمندان این سرزمین بیگانه است.

کارگردان مستند «لعل بدخشان» گفت: در حالی که آوینی در حوزه خودش سعی می‌کرد سرآمد باشد، بیاموزد و بیاموزند از اتفاق‌های جهان، کشورهای همسایه و مسایل داخلی بی‌خبر نبود.

وی ادامه داد: سال 1372 درگیری داخلی افغانستان شدت گرفت و من برای ساخت مستندی قصد سفر به افغانستان را داشتم و برای اینکه به قول امروزی‌ها رهنمودی بگیرم و خداحافظی با آوینی داشته باشم خدمت ایشان رسیدم. مرتضی به من توصیه کرد به شمال افغانستان بروم و درباره تاجیک‌هایی که به علت درگیری‌های داخلی در تاجیکستان به شمال افغانستان رانده شدند، گزارش تهیه کنم. با وجود مخالفت سفارت ایران در افغانستان، به شمال افغانستان رفتم و بعد علاقمند شدم و به تاجیکستان رفتم و جزو نخستین افرادی بودم که وضعیت پیچیده تاجیکستان در جهان را گزارش دادم.

وی در پایان خاطر نشان کرد: خاطرات دردناک من این است که در کابل بودم که خبر شهادت مرتضی را شنیدم، ان‌شاءالله هر جا که هست با بزرگانی که دوست داشت محشور شود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها