مهدويت، یکی از اصول و پایه های دين اسلام، يک فکر فاخر، معقول و منطقی و
يک برنامه عظیم تاريخی و جهانی است که اساس همه اصلاحات اجتماعی محسوب
میشود.
بنابراين، باید مسئله فرهنگ مهدوی را در داخل کشور و چه در
ميان ملت های ديگر گسترش داد و جهانی کرد و دنیا را به آینده درخشان که
همان ظهور ولیّ الله و تحقق حکومت جهانی اسلام است، امیدوار ساخت.
فرهنگ
مهدويت، آينده را متعلق به اسلام میداند و دنيای مادی و استکباری را يک
فرهنگ غيرمستمر و زوال پذير معرفی می کند و به تعبیری، آینده را از غرب می
گیرد. هر حکومت و ملتی که دل در گرو آينده مهدوی دارد، هرگز به تمدن غرب
تکيه نمی کند و آن را ابزار سعادت دنیوی و اخروی خويش بر نمی شمرد.
شايد
نگرانی استراتژيسين ها و سياستمداران غربی از گسترش فرهنگ عاشورا و
مهدويت، همين مطلب باشد که ملت ها با تکيه بر عاشورا و حرکت به سمت مهدويت،
در واقع، با همه فلسفه ها، انديشه ها و آرمان ها و برنامه های تمدن غرب،
زاويه پيدا می کنند و راه نوينی را برای خود بر می گزينند که در عين
استفاده از برخی فرآورده های غربی، (اجمالاً يا تفصيلاً) به سبک جديدی از
زندگی و تمدن فکر می کنند و دل می بندند.
با توجه به نکته فوق،
بهترين طرح فرهنگی جمهوری اسلامی در کشورهای انقلاب شده عربی مثل مصر،
تونس، ليبی، يمن و بحرين، نفی روش های تروریستی و گفتمان های خرافی و
انحرافی موعودگرایانه، و تبليغ و ساماندهی فکر فاخر مهدويت با قرائت جمهوری
اسلامی است تا ملت های مسلمان را در مسير صحيح و صراط مستقيم قرار دهد و
آنها را به سرنوشت تاريخی انقلاب اسلامی گره بزند