کد خبر: ۳۳۶۷۴
زمان انتشار: ۱۱:۳۴     ۱۴ دی ۱۳۹۰
خیلی عصبی بودم. ثریا زندگی همه ما را نابود کرده بود. قبل از اینکه وارد اتاق شویم من چاقویی از بهنود گرفته بودم و پشت کمرم مخفی کرده‌ بودم. آن را بیرون آوردم و یک ضربه به ثریا زدم. فقط هم آن یک ضربه را زدم. بعد از اینکه خون را دیدم به همراه بهنود فرار کردیم.
روزنامه شرق نوشت:

حفظ آبرو بهانه‌ای شد تا زنی،‌خواهر جوانش را در یک مسافرخانه با ضربات چاقو به قتل برساند و جسد را همان‌جا رها کند. متهم که زنی 39ساله‌ است دیروز وقتی در برابر قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت اتهامش را قبول کرد و گفت از کرده‌اش پشیمان است.

در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفری‌استان تهران برگزار شد ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و جزییات کیفرخواست را برای حاضران خواند. او گفت: 17 آبان دو‌سال قبل مدیر یک مسافرخانه به ماموران گفت زنی 19‌ساله به نام ثریا در یکی از اتاق‌های مسافرخانه کشته‌ شده ‌است.

زمانی که ماموران به مسافرخانه رسیدند جسد ثریا را در حالی‌که غرق در خون بود پیدا کردند. آنها همچنین کودکی یک‌ساله را که روی تخت خوابیده‌ بود پیدا کردند. جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. با توجه به اینکه کودک بی‌سرپرست بود به شیرخوارگاه سپرده‌ و بررسی‌های پلیسی در مورد قتل ثریا آغاز شد.

وقتی مدیر مسافرخانه مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: «دقایقی قبل از قتل، یک زن و مرد به اتاق زن جوان رفتند و بعد از ساعاتی به سرعت خارج شدند و زنی که وارد اتاق ثریا شد ادعا کرد خواهر مقتول است. خود ثریا چند روز قبل به مسافرخانه من آمد و اتاقی اجاره کرد. او یک روز قبل از قتل به مسافرخانه نیامد و بعد از یک روز دوباره برگشت.

شبی که او در مسافرخانه نبود زن جوان به همراه مرد دیگری آمده ‌بود و سراغ او را می‌گرفت. با توجه به این اطلاعات و مدارک شناسایی که از مقتول به دست آمده ‌بود مشخص شد او از خانواده‌ای اهل جنوب است و مدتی از خانواده‌اش جدا شده ‌بود. پلیس بعد از چند روز بررسی توانست اعضای خانواده ثریا را پیدا کند و آنها تحت بازجویی قرار گرفتند.

پدر و مادر ثریا در همان تحقیقات اولیه اعلام کردند که از قاتل دخترشان شکایتی ندارند و ثریا باید می‌مرد. پلیس در ادامه متوجه شد قاتل، فرشته خواهر ثریاست. این زن از سوی مدیر مسافرخانه شناسایی شد. فرشته در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت با همراهی شوهرخواهرش برای کشتن خواهرش رفته بود.

نماینده دادستان تهران در ادامه گفت: با توجه به مدارک موجود در پرونده و به دلیل اینکه پدرومادر مقتول اعلام رضایت کرده‌اند و رییس قوه‌قضاییه هم به‌عنوان ولی‌قهری دختر یک‌ساله مقتول برای او درخواست دیه کرده ‌است من به‌عنوان نماینده دادستان تهران به لحاظ جنبه عمومی جرم درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم. همچنین درخواست دارم بهنود متهم ردیف دوم که متهم به معاونت در قتل است مجازات شود.

با توجه به اینکه اولیای‌دم اعلام رضایت کرده ‌بودند و در دادگاه حضور نداشتند، فرشته متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: خواهرم چند‌سال قبل از خانه فرار کرد و ما برای چندماهی از او خبر نداشتیم. وقتی برگشت مردی را با خودش آورد و گفت با او ازدواج کرده و می‌خواهند با هم زندگی کنند.

خواهرم به یکی از شهرهای اطراف تهران رفته‌ و همانجا با مرد جوان آشنا شده ‌بود. با توجه به اینکه آبروی خانوادگی ما در خطر بود اعضای خانواده دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم برای اینکه بی‌آبرویی پیش نیاید آن مرد را به عنوان داماد خانواده قبول کنیم. آنها عقد کرده ‌بودند. ما خانه‌ای برایشان اجاره کردیم و زندگی‌شان را شروع کردند و بعد از یک‌سال هم صاحب دختری به نام مینا شدند.

خواهرزاده‌ام شش ماهه بود که یک روز ثریا آمد و گفت شوهرش ناپدید شده و آنها را ترک کرده‌ است. ثریا در خانه من یا خواهرانم زندگی می‌کرد تا اینکه چند ماه بعد دوباره فرار کرد. دیگر از او خبر نداشتیم و نمی‌دانستیم کجاست.

زن جوان ادامه داد: چون ثریا بچه داشت، می‌دانستیم زیاد دور نمی‌شود. ضمن اینکه من شماره خواهرم را هم داشتم. دوباره با اعضای خانواده دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم او را برگردانیم اما ثریا به این راحتی حاضر نمی‌شد برگردد. به همین دلیل من با او تماس گرفتم و گفتم می‌خواهم مبلغی پول برایش ببرم و از او خواستم آدرسش را بدهد. او نشانی یک مسافرخانه را داد.

وقتی آدرس را گرفتم به همراه شوهرم به آنجا رفتم. آن شب خواهرم نبود. مدیر مسافرخانه گفت او امشب نیست اما برمی‌گردد. فردای آن روز با توجه به اینکه شوهرم نمی‌توانست همراه من بیاید با شوهرخواهرم بهنود رفتم. شوهرم راضی نبود اما من سعی داشتم موضوع ثریا را که خیلی مساله مهمی برای خانواده‌ام بود حل کنم. وقتی با بهنود مقابل مسافرخانه رسیدیم باهم بالا رفتیم.

فرشته گفت: وارد اتاق که شدیم مینا خوابیده ‌بود. به ثریا گفتم تا کی می‌خواهی به این وضعیت ادامه‌ دهی و من چرا باید مرتب دنبال تو باشم. گفتم تو آبروی خانواده‌ را برده‌ای و نباید مرتب از خانه فرار کنی. ثریا ناراحت شد و گفت می‌خواهد از این به بعد مستقل زندگی کند و دوست ندارد در خانه من یا خواهرانم باشد.

خیلی عصبی بودم. ثریا زندگی همه ما را نابود کرده بود. قبل از اینکه وارد اتاق شویم من چاقویی از بهنود گرفته بودم و پشت کمرم مخفی کرده‌ بودم. آن را بیرون آوردم و یک ضربه به ثریا زدم. فقط هم آن یک ضربه را زدم. بعد از اینکه خون را دیدم به همراه بهنود فرار کردیم.

در این هنگام قاضی از فرشته پرسید: روی بدن خواهرت اثر چندین ضربه چاقو وجود داشت که نشان می‌دهد تو به او ضربات بیشتری زده‌ای چرا این کار را کردی و چرا مدعی هستی فقط یک ضربه زدی؟

فرشته گفت: من فقط یک ضربه به خواهرم زدم و از این بابت هم خیلی پشیمان هستم. بهنود هم چاقو نداشت و بعد از زدن آن ضربه ما باهم از مسافرخانه خارج شدیم.

او در مورد آثار تعرض که در جسد وجود داشت، گفت: من نمی‌دانم او با کسی رابطه داشته یا نه و اصلا از روابط خواهرم خبر ندارم. او در مورد اینکه کسی مورد آزارش قرار داده‌ هم چیزی به من نگفت.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها