کد خبر: ۳۹۲۱۶۸
زمان انتشار: ۱۴:۴۹     ۱۵ شهريور ۱۳۹۵
«برجام؛ بی‌برجام»؛ منتظر دستاورد نباشید!/
اکنون و در ماههای پایانی دولت روحانی مردم باید درباره کارنامه اصلی‌ترین دستور کار دولت روحانی این طور بشنوند که تمام وعده‌ها درباره ارزانی، اشتغال، رفع تحریم‌ها و غیره بادِ هوا بوده و گویا قضایای دیگری در جریان است!

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، شاید روزی که صادق زیباکلام پس از توافق هسته‌ای لوزان در ابتدای سال 94، زبان به نکوهش مردم گشود که «ناآگاه‌اند و برای همین به خیابان نمی‌آیند تا جشن هسته‌ای برگزار شود»![1] هنوز مثل مردم به پشت پرده توافق هسته‌ای دولت روحانی با غرب پِی نبرده بود.

و از طرف دیگر، روزی هم که «محمود سریع‌القلم»، مشاور رئیس‌جمهور روحانی در اشاره به توافقات هسته‌ای دولت اظهار کرده بود که این رفتارها به راننده‌های تاکسی و لبو فروش‌ها و در یک کلام به مردم ربطی ندارد! نیز شاید ناخواسته و بر عکس زیباکلام در جهتی تلاش کرده بود تا کسی از پشت پرده توافقات دولت روحانی با کشورهای غربی مطلع نشود!

با تمام این اوصاف اما اکنون و با گذشتن 3.5 سال از نخستین دستور کار دولت روحانی یعنی «تعامل با غرب»، حقایق برجام یکی پس از دیگری برای مردم منکشف می‌شوند.

حقایقی که البته در کنار مسئله «بی‌دستاوردی برجام» حقیقت فرعی محسوب می‌شوند اما همچنان و هر روز، شکل‌های جدیدی از آنها هویدا می‌شود.

*برجام بی‌برجام؛اصلی‌ترین هدف برجام لغو تحریم‌ها نبود!

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه دولتی ایران جمله‌ای عجیب را درباره برجام به زبان آورده است.

جمله‌ای که مشخص نیست آیا ظریف حاضر بود آنرا بعد از توافق موقت ژنو در سال 92، بعد از توافق لوزان در ابتدای سال 94 و در روزهای اعلام عقد برجام در تیرماه 94 هم آن را بیان کند یا خیر؟!

ظریف در بخشی از اظهاراتش به ایران گفته است:

«البته هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریم‌ها نبود بلکه حفظ عزت کشور، توانمندی‌های فنی و لغو قطعنامه‌های شورای امنیت بود که اتفاقاً هیچ یک از تحریم‌های اقتصادی در آن قطعنامه‌ها نبود.»[2]

در واقع اکنون و در چند ماه مانده به پایان دولت روحانی، این مردم ایران هستند که باید درباره کارنامه اصلی‌ترین دستور کار دولت روحانی بشنوند که تمام وعده‌های علنی و تلویحی درباره ارزانی، اشتغال، رفع تحریم‌ها، سکوی پرش اقتصادی بودن برجام و ... بادِ هوا بوده و گویا قضایای دیگری در پشت پرده در جریان است!

*انکار وعده‌ها همراه با چاشنی تناقض و بی‌دستاوردی

محمدجواد ظریف البته در حالی گفته است که هدف عمده مذاکرات برداشتن تحریم‌ها نبود که شاه‌بیت اصلی سخنان وی و هم‌قطارانش در 3 سال گذشته مسئله «تحریم‌ها» بوده است.

و مثلا هم او بود که در صبح روز امضای توافقنامه موقت ژنو در سال 92 طی پیامی توییتری به مردم ایران خبر داد که «تحریم‌ها در سراشیبی قرار گرفته است»!

و پس از آن نیز حتی تا همین امروز، یگانه چیزی که مردم از افواه دولت و اصلاح‌طلبان در زمینه برجام می‌شنوند؛ مگر چیزی غیر از «تحریم» است؟!

از سوی دیگر ظریف، در مصاحبه خود با «ایران» توضیح نداده است که مگر قبل از دولت روحانی عزت کشور یا توانمندی‌های فنی ایران دچار نقض بوده است که این مقوله از نظر ستاد برجام جزو اهداف اصلی توافق بوده است؟!

همچنین آیا الآن و پس از گذشت 3 سال از توافقات و مراودات هسته‌ای؛ اینکه رتبه پاسپورت ایران در دنیا کاهش یافته، به گزینه پیشنهادی دولت برای نمایندگی در سازمان ملل روادید ارائه نمی‌شود،  در رآکتور اراک را گِل گرفته‌اند، وزیر فرهنگ دولت از ورود به یک کشور دسته چندم عاجز است و... آیا جملگی از نظر ستاد برجام به مثابه دستاورد تلقی می‌شوند؟!

البته در این میان ماجرای اصلی‌تری هم وجود دارد.

ستاد برجام طی 3 سال گذشته دائما در مقابل مردم تأکید داشته است که اولاً تناقض‌گویی نمی‌کند و ثانیاً هرچه کرده بر اساس منویات رهبر انقلاب بوده است!

اکنون آیا این حرف‌ها تناقض‌گویی نیست؟! و ایضاً اینکه مثلاً حمید بعیدی‌نژاد، عضو تیم آقای ظریف چندی قبل عنوان کرد که برجام اساساً یک تفاهم اقتصادی نبوده است![3] و در مقابل اکبر ترکان، دستیار رئیس جمهور به شرق اینطور می‌گوید که اصلاً کل برجام یک تفاهم اقتصادی بوده است...[4]

ستاد برجام درباره منویات رهبری هم اصلاً کارنامه روشنی ندارد.

خاصّه آنکه یا شروط 9گانه رهبر انقلاب پیرامون برجام را رعایت نکردند، یا در کلام رهبر فرزانه انقلاب شنیدیم که آقایان از برخی خطوط قرمز هم عبور کرده‌اند.

ماجرای اصرار دولت بر مسئله تحریم‌ها نیز تا آن اندازه بوده که حتی رهبر انقلاب هم به آن اشاره کرده و علی‌الدوام به دولت یادآوری کرده‌اند که وعده اصلی‌اش درباره برجام یا همان «لغو تحریم‌ها» را از یاد نبرد.

*دستاوردهای برجام برای «ستاد برجام»

صحبت‌های ظریف مبنی بر اینکه لغو تحریم‌ها هدف اصلی برجام نبوده است البته پس از حدود یک و نیم سال دستاوردتراشی و مقصرنمایی برای برجام و توافقات هسته‌ای دولت روحانی رخ داده است.

یک و نیم سالی که ستاد برجام از یکسو مقولات زیادی را بعنوان دستاورد برجام جلوه داد و از سوی دیگر در کلام کسانی از اعضای همین ستاد دیدیم که اگر مردم دستاورد برجام را احساس نمی‌کنند به دلیل این است که «آن عده» نمی‌گذارند![5]

مسئله «اجباری سازی لمس دستاوردهای برجام» نیز مقوله‌ای بوده است که دولت و سمپات‌هایش نسبت به آن علاقه نشان داده‌اند.[6]

دولتی‌ها البته درباره اینکه «دستاوردهای برجام مثل آفتاب تابان است» و یا باید «شکرگذار برجام» باشیم راستش را می‌گویند اما نه تمام راست را.

یعنی اشاره آنها به دستاوردهایی است که به زعم دولت، دستاورد بوده نه به زعم مردم.

شاید افکار عمومی چندان در جریان نباشند که طی ماه‌های گذشته مقولاتی مثل «حضور در اجلاس تصمیم‌گیری برای سرنوشت سوریه» و «عبور ایران و آمریکا از ذهنیت سرد» از جانب سمپات‌های اصلاح‌طلب دولت بعنوان دستاورد برجام معرفی شده‌اند.

همچنین بر اساس تحلیلی که در ادامه خواهید خواند، به نظر می‌رسد که از نظر ستاد برجام، مقولاتی مثل «پیاده‌روی ظریف و کری»، «تماس تلفنی روحانی و اوباما»، «حضور مقامات ارشد دولت در CFR»(شورای روابط خارجی آمریکا) و عکس یادگاری ظریف و کری در مقابل پرچم ایران و آمریکا همگی از دستاوردهای توافقات روحانی و البته از دستاوردهای اصلی آن بوده است!

*هدف برجام «اقتصاد» نبود، «جهانی‌سازی» بود...

در اوایل آغاز به کار دولت روحانی، چند نفر از تحلیلگران اصولگرا با انتشار مطالبی تأکید کردند که اصرار دولت بر چیزی به نام «توافق با غرب» با چاشنی وعده‌های اقتصادی؛ اساساً یک بازی دوگانه است که در رویه‌ی اصلی آن نه تنها قرار نیست هیچ دستاورد اقتصادی رخ دهد بلکه هدف، «گلوبالیزاسیون» یا جهانی‌سازی و انقیاد از کدخدای دهکده جهانی یعنی آمریکاست.

فرایندی که البته حلقه انحرافی در دولت سابق هم به دنبال آن بود اما توفیقی نیافت.

تحلیلگران بر همین مبنا هشدار دادند که این توافق بی‌دستاورد در منتهی‌الیه خود به سمت فرایندهایی مثل مقصّرتراشی، دستاوردسازی و انکار سوق پیدا می‌کند؛ ضمن اینکه پرونده حکماً ابعاد امنیتی نیز پیدا خواهد کرد و «شبهِ موسویان‌ها»ی سال 84 در برجام روحانی نیز یکی پس از دیگری رخ‌نمون خواهند شد.(کما اینکه شدند)

این تحلیل، اگرچه آنطور که باید دیده و شنیده نشد اما گذشت زمان، رخدادهای این روزها و صحبت‌های ظریف در مصاحبه با روزنامه ایران، فی‌الواقع سرتاپای قضیه را ممهور و تأیید می‌کند.

و اکنون به نظر می‌رسد که دولت روحانی و ژنرال‌هایی مثل محمدجواد ظریف در یک دوراهی بزرگتر قرار گرفته‌اند...

بخش گفته نشده آن تحلیل 3 سال پیش این است که اگر تشت بی‌دستاوردی برجام از بام افتاد و از طرفی ستاد برجام هم اِبا و خجالتی از بیان هدف پشت پرده خود نداشت که ندارد؛ آنگاه مردم و نظام اسلامی چه تعاملی با پروژه برجامی دولت خواهند کرد؟!

پروژه‌ای که البته فقط با برجام شناخته نمی‌شود و اولاد نامشروعی همچون توافق ضد امنیتی FATF، عدم حمایت از تولید داخلی و «اقتصاد مقاومتی»، نحیف‌سازی محور مقاومت و رکن اصلی آن یعنی ایران، استحاله در فرایندهای جهانی سازی که فرهنگ انقلابی و اسلامی را هدف گرفته‌اند و ... نیز از ارکان آن محسوب می‌شود.

این نحوه تعامل، سؤالی است که پاسخ آن حکم باطل‌السحر را خواهد داشت و روزگاری ستاد برجام را در دادگاه واقعیت‌ها قرار خواهد داد.

مسلم آن است که نه نظام اسلامی قصدی برای تحمل بی‌دستاوردی برجام و بدعهدی‌های آمریکا را دارد و نه مردم پروژه‌هایی مثل «انکار وعده‌ها» و «مقصّرتراشی» برای بی‌دستاوردی برجام را باور خواهند کرد...

 

***

 

1_ http://www.khabaronline.ir/detail/407078/Politics/parties

2_ http://www.irinn.ir/news/174879

3_ http://fna.ir/6TUL27

4_ http://sharghdaily.com/News/101605

5_ http://www.farsnews.com/13940922001522

6_ http://www.farsnews.com/13950509000536


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها