کد خبر: ۴۸۶۴۲۲
زمان انتشار: ۱۱:۲۰     ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰
عباس موزون، مجری و پژوهشگر «زندگی پس از زندگی»؛
شاید بتوان گفت که موضوع «زندگی پس از زندگی» درباره عالم غیب و تجربه‌های زندگی پس از مرگ و اعتقاد به عالم دیگر و اینها باشد اما واقعیت این است که این برنامه درباره زندگی است. زندگی‌ای که ادامه دارد و مرگ تنها یک توقفگاه است و پس از آن هم زیستن ادامه خواهد داشت.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، عباس موزون، مجری  و پژوهشگر «زندگی پس از زندگی» گفت‌وگویی با روزنامه جام جم انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

اگر تا پایان عمر بنده روی این موضوع کار شود، تجربه‌گر هست
- واقع امر این است که اگر تا پایان عمر بنده و دیگرانی پس از بنده بخواهد روی این موضوع کار شود، تجربه‌گر هست.

- مرگ جسم و زندگی متعالی‌تر روح یک رودخانه در جریان است که سدی جلوی آن وجود ندارد.

- همین الان که ما در حال گفت‌وگو هستیم این تجارب در حال رخ‌دادن است و همین یک ثانیه قبل و همین یک ثانیه بعد.

۱۳ درصد از کسانی که به کما می‌روند تجربه مرگ را دارند
- طبق آمارگیری‌هایی که در چند کشور مثل اروپا، آمریکا، استرالیا، آلمان، هلند و... انجام شده، طبق میانگینی که من گرفتم حدود ۱۳ درصد از کسانی که دچار ایست قلبی می‌شوند و به کما می‌روند این تجربه را دارند. یعنی از هر صد نفر، ۱۳نفر.

۶۰ مؤلفه برای اشتراکات تجربه‌گران واقعی داریم
- ما الان حدود ۶۰ مؤلفه برای اشتراکات تجربه‌گران واقعی داریم و این رقم سال بعد به بیشتر از اینها می‌رسد و این نشان از گستردگی موضوع دارد.

- با وجود این می‌گویم همه اینها را فراموش و اصلا فکر کنید اشتراکات همان خروج و مشاهده بدن، پرواز در تونل و مرور زندگی است اما این را هم نمی‌خواهم و هدف من در این برنامه فقط اثبات غیب نیست بلکه بازخورد امر است. من می‌خواهم از مرور زندگی به تغییر درسبک زندگیبرسم.

- در این ۳۰ شب تجربه‌گرانی را چیدیم که هر کدام لااقل یک آموزه اخلاقی یا یک اثر مثبت برای سبک زندگی ما داشته باشد، مثلا یک برنامه درباره مهربانی با همسر است، برنامه‌ای ویژه پدر و مادر است و موارد دیگری که برخی از آنها عمق خیلی زیادی دارد.

اصلا در مورد معاد حرفی نمی‌زنیم
- این برنامه در مورد خروج از بدن و درک برزخ است و ما اصلا در مورد معاد حرفی نمی‌زنیم که بخواهیم در مورد معاد جسمانی یا معاد روحانی صحبتی کنیم.

- تجربه‌هایی که می‌بینیم به نظرم معادهای کوچکی هستند یعنی روح از بدن خارج شده و دوباره به بدن بازگشته‌است با این حال یک خبر برایتان دارم و آن هم این‌که ما در یکی از برنامه‌ها به طریقی در مورد معاد جسمانی هم خواهیم‌پرداخت.

- در مورد سکرات موت هم همین‌طور است. برخی می‌گویند چرا فرد آن چیزهایی را که در مورد مرگ می‌گویند، تجربه نکرده است؟ پاسخ این است که فرد اصلا فوت نکرده بلکه فقط تجربه‌ای نزدیک به مرگ را درک کرده‌است.

 ماموریت من باوراندن غیب است
- من در مورد معاد و مرگ برنامه نساخته‌ام و ماموریت من باوراندن غیب است. مهم‌ترین چیزی که در طرح اصلی برنامه هم نوشتم «یومنون بالغیب» است.
- همه ارتباط ما با خداوند از طریق قرآن برقرار می‌شود. در همان ابتدای قرآن خداوند فرموده این کتاب برای هدایت پرهیزگارانی است که ایمان به غیب داشته باشند. یعنی اگر کسی غیب را قبول نداشته باشد دیگر نمی‌تواند با قرآن سر و کار داشته باشد.



به‌دنبال هالیوودی‌بازی نیستم
- مردم معمولا علاقه ودوست دارند موارد هیجان‌انگیز و عجیب در برنامه ببینید و بشنوند، مثلا فکر می‌کنند این تجربه‌گرها باید کارهای خاصی کنند یا آینده را ببیند و.... در صورتی که من اصلا به دنبال هالیوودی‌بازی نیستم.

- چیزی که در برنامه گفته می‌شود یعنی موضوع غیب آنقدر عظیم است که هیچ‌کدام از این چیزها در برابر آن ارزشی ندارد.

غم نابینایی اذیتم می‌کند
- چند روز پیش به همکارانم می‌گفتم اگر فردی با نگاه کردن بتواند مانیتور پیش رویم را از جایش بلند کند هیچ تاثیری در من ندارد. دردی که می‌کشم از این است که چرا نمی‌توانم حقایق را ببینم؟ این کوری نسبت به حقایق عالم خیلی من را اذیت می‌کند.

- تجربه‌هایی که از تجربه‌گرها می‌شنوم دیگر من را تکان نمی‌دهند، بلکه حسرت و دلتنگی زیادی در وجود من ایجاد می‌کنند. دلم برای پدر و مادر حقیقی‌مان یعنی امیرالمومنین و حضرت زهرا(س) تنگ است و آرزو دارم زودتر به خانه واقعی‌ام بروم و در محضر ایشان باشم.

سه نفر به من گفتند با دیدن برنامه شما از خودکشی منصرف شدیم!
- یکی از خاطرات تلخم در برنامه مربوط به خانمی است که تجربه سهمگینی داشت و جسدش را به سردخانه هم برده بودند و دوباره برگشته بود اما همسرش به او اجازه نمی‌داد این خانم مقابل دوربین بیاید و آنچه دیده را برای مردم بگوید.

- خاطره تلخ دیگرم مربوط به فردی است که حق‌الناس به گردن داشت و حتی دفن هم شد و برای این موضوع شاهدان زیادی وجود دارد اما حاضر نمی‌شود ماجرا را عمومی نقل کند. تلخ‌ترین خاطراتم هم وقتی است که مخاطب می‌گوید روح فردی از جسمش خارج شده و دوباره بازگشته که اتفاق خاصی نیست، داستان‌های جذاب‌تر تعریف کنید.

- یکی از خاطرات شیرینم هم وقتی بود که خانمی به من زنگ زد و گفت سه نفر که از مدرسه‌مان سرقت می‌کردند بعد از سال‌ها با دیدن این برنامه آمدند و حلالیت گرفتند و دین‌شان را ادا کردند.

- سه مورد به من گفتند می‌خواستیم خودکشی کنیم. برنامه شما را دیدیم و منصرف شدیم.

- با دیدن این پیام‌ها من هر بار سجده و خدا را بابت این لطف شکر می‌کنم. این موارد را اجمالی اشاره کردیم که اگر مایل بودید بتوانید به گزیده‌ای از آن سری بزنید.

با تجربه‌گری در ارتباطم که اگرتجربه‌اش را بگوید زلزله خواهد بود!
- خودم با تجربه‌گری در ارتباطم که اگر بیاید و تجربه‌اش را بگوید واقعا زلزله خواهد بود اما نمی‌آید. خود فرد هم بخواهد تجربه منفی‌اش را بگوید، خانواده‌اش راضی نمی‌شوند.

- من تجربه‌گر منفی را راضی کرده‌ام که بیاید صحبت کند اما همسرش مانع شده و حتی کارشان به دعوا کشیده که ماجرا را برای عموم نقل نکنند.

- به نظرم باید هم حق داد و فکر می‌کنم مهم‌ترین سؤال این است که چطور ۹ نفر در فصل اول برنامه حاضر شدند از تجربه منفی‌شان بگویند؟

- به عنوان یک پژوهشگر شیعی کسی باید به من مجوز دهد که بگوید اظهار گناه ثواب است و در شرایطی که این مجوز وجود ندارد در همین مقدار هم برای بیان آن، ریسک دنیوی و اخروی کرده‌ام.

می‌توانم کتاب خوشمزه بنویسم که بار هفت نسلم را ببندم اما نمی‌کنم
- من اگر بخواهم کتاب خوشمزه که همه خوششان بیاید بنویسم، می‌توانم بار هفت نسلم را ببندم اما اگر سرم را ببرند هم این کار را نمی‌کنم، حالا برخی هر چه می‌خواهند می‌توانند بگویند.

- می‌دانید چقدر افراد متوهم پیش من می‌آیند اگر آنها را بیاورم با ایده‌های هالیوودی که دارند برنامه به قولی می‌ترکاند اما راستی آزمایی می‌کنم و می‌گویم خداحافظ.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۳
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها