
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598-مسعود براتی/ رهبر معظم انقلاب بر الگو بودن شهید رئیسی برای دولتها تاکید کردند. ایشان به دلیل نقاط قوتشان در دولتمردی میتواند الهامبخش و معیاری برای ارزیابی دولتمردان در زمانهای مختلف باشد. یکی از نقاط قوت مهم شهید رئیسی عدم معطل ماندن و معطل نگهداشتن امورات کشور نسبت به تحولات خارجی و اراده بیگانگان بود. این ویژگی زمانی بهتر درک میشود که آن را با رویکرد رئیس جمهور قبل از ایشان مقایسه کنیم. آقای روحانی بعد از شکست ایده برجام که شکست ایده مذاکره برای رفع تحریم بود، این اعتراف را کرد که «من بلد نیستم» کشور را بدون روابط خارجی اداره کنم. منظور او از روابط خارجی هم روابط با کشورهای غربی و رفع تحریمها بود. اما شهید رئیسی از همان ابتدا رویکرد خود را بر اساس واقعیتهای صحنه روابط بینالملل و سیاست خارجی بنا کرد و برای اداره کشور معطل و منتظر تحولات خارجی و ارادههای دیگران نماند.
تفاوت نگاه دولتهای روحانی و رئیسی در عمل مشهود بود. در دولت روحانی، تأمین واکسن کرونا با شکست مواجه شد و روزانه حدود ۷۰۰ نفر جان باختند؛ مشکلات به FATF و تحریمها نسبت داده شد. اما در دولت رئیسی، با دیپلماسی فعال و بدون تغییر در FATF یا تحریمها، مسئله واکسن حل شد. همچنین، در دولت روحانی، فروش نفت و میعانات گازی به دلیل تحریمها با مشکل مواجه بود و میعانات ذخیرهشده روی آب به بحران اقتصادی و امنیتی تبدیل شده بود. در دولت رئیسی، با تدابیر فعالانه، این مشکل رفع شد، فروش نفت افزایش یافت و تولید گاز برای زمستان تأمین شد.
عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای مورد دیگری است که خوب است بازخوانی شود. در سال ۹۹ وزیر خارجه وقت ادعا کرد که بدون حل مشکل FATF ایران نمیتواند در این سازمان عضو شود. این را یکی از نمایندگان مجلس در رسانهها مطرح کرد. اما شهید رئیسی بعد از استقرار در پاستور، با تعامل فعالانه با روسای جمهور کشورهای عضو سازمان خصوصا کشورهای چین و روسیه، زمینه عضویت ایران را در این سازمان ایجاد کردند و ایران به عضویت رسمی این سازمان درآمد. این عضویت پیامهای سیاسی روشنی برای کشورهای غربی و خصوصا آمریکا داشت. پیامش این بود که ارادهها برای نادیده گرفتن معادلات مطلوب آمریکا در حال تقویت شدن است. عضویت در گروه بریکس هم به همین اندازه مهم بود. سازمان شانگهای یک سازمان امنیتی با حاشیه اقتصادی است اما گروه بریکس اساسا یک نهاد اقتصادی است.
عضویت ایران در این گروه که متشکل از قدرتهای اقتصادی نوظهور است که این قدرتها آینده اقتصادی دنیا را شکل میدهند، در حالیکه هم تحریم است و هم در فهرست سیاه FATF است، یعنی اینکه حتی در مناسبات اقتصادی هم زور آمریکا دیگر نمیچربد. این واقعیت را شهید رئیسی توانست به خوبی استفاده کند چرا که نگاهش با روحانی فرق میکرد و باورش این بود که نه تحریم و نه FATF مانع کنشگری فعال ایران در صحنه جهانی و بهرهگیری از فرصتهای آن نیست.
مذاکرات در دولت شهید رئیسی برای احقاق حقوق مردم ایران دنبال میشد اما شهید رئیسی و دولت او معطل نتیجه مذاکرات نبود. به معنای واقعی کلمه شهید رئیسی این توصیه رهبر انقلاب را که مذاکرات یکی از دهها کار وزارت خارجه باید باشد و به همین نسبت یکی از صدها کار دولت باید باشد، اجرا کرد و دستآوردهای خوبی را نیز حاصل کرد. شهید رئیسی به این موضوع باور داشت. در زمان ایشان دیپلماسی فعال با کشورهای همسو و همسایه بسیار موثر بود.
توسعه روابط سیاسی و اقتصادی و احیای روابطی که در دور روحانی دچار مشکل شده بود، رقم خورد. روابط با ترکمنستان یکی از آنها بود. روابطی پر سود و فایده برای مردم ایران که در دولت روحانی بسیار آسیب دید. (در برخی مقاطع قبل از دولت روحانی، تجارت دو کشور به حدود ۴ میلیارد دلار رسیده بود که متاسفانه در دولت روحانی به حدود ۲۰۰ میلیون دلار سقوط کرده بود که دلیل آن اختلافات بدون مبنا در خرید گاز از ترکمنستان بود) در دوره شهید رئیسی علاوه بر حل اختلافات گذشته، روابط احیا شد و تجارت میان دو کشور در مسیر توسعه قرار گرفت. در نهایت باید گفت الگو شهید رئیسی باید الهام بخش و سرلوحه دولتمردان در دورههای دیگر باشد. چیزی که شواهد نشان میدهد از آن دور شدهایم. به هر میزان که از این الگو فاصله بگیریم، در تامین منافع ملی و منافع مردم بیشتر دچار مشکل خواهیم شد.
* عصرایرانیان