کد خبر: ۵۴۵۰۱۹
زمان انتشار: ۰۸:۲۴     ۰۱ خرداد ۱۴۰۴
تحلیل روز
الگوی مدیریتی و حکمرانی شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، فراتر از یک تجربه فردی یا حتی یک دوره مدیریتی، اکنون به موضوعی راهبردی برای آینده حکمرانی در ایران تبدیل شده است. آنچه این الگو را متمایز می‌کند نه صرفاً مجموعه‌ای از اقدامات اجرایی یا اصلاحات ساختاری، بلکه نوعی «نگرش سیستمی» به مدیریت است که قابلیت بازتولید و بومی‌سازی در شرایط و مقاطع مختلف کشور را دارد.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598-محمد مهدی بهداروند/ در سپهر سیاسی و مدیریتی جمهوری اسلامی ایران، نام شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از برجسته‌ترین و اثرگذارترین مدیران و سیاست‌مداران معاصر، با سه مقطع کلیدی و حساس مدیریتی گره خورده است. کمتر شخصیتی را می‌توان یافت که همزمان در سه جایگاه راهبردی و سرنوشت‌ساز یعنی تولیت آستان قدس رضوی، ریاست قوه قضاییه و ریاست جمهوری اسلامی ایران، چنین نقش‌آفرینی عمیق، تحول‌آفرین و ماندگاری داشته باشد.

شهید رئیسی در هر یک از این مسئولیت‌ها، نه‌تنها با رویکردی تحول‌گرا، عدالت‌محور و مردمی، منشأ تغییرات بنیادین و اصلاحات ساختاری شد، بلکه با تکیه بر اصول اسلامی، ارزش‌های انقلاب و ولایتمداری، توانست الگویی منسجم و الهام‌بخش از حکمرانی و مدیریت را به نمایش بگذارد که امروز به عنوان یک مدل موفق و قابل اقتباس، مورد توجه اندیشمندان و مدیران کشور قرار گرفته است.

بررسی عملکرد و سیره مدیریتی شهید رئیسی در هر سه مقطع، نشان می‌دهد که او همواره بر اصولی چون شفافیت، پاسخگویی، عدالت اجتماعی، کارآمدی، تحول‌گرایی، ساده‌زیستی و ارتباط مستقیم با مردم تأکید داشت. در دوره تولیت آستان قدس رضوی، با اصلاح ساختارهای مالی و اداری، شفاف‌سازی منابع و راه‌اندازی بنیاد کرامت رضوی، نه‌تنها اعتماد عمومی را به این نهاد احیا کرد، بلکه الگویی نوین از مدیریت جهادی و مردمی را در حوزه نهادهای مذهبی و اقتصادی کشور پایه‌گذاری کرد.

در قوه قضاییه، با شعار تحول و عدالت، مبارزه بی‌امان با فساد سیستمی و مردمی‌سازی عدالت، دستگاه قضا را از رکود و بوروکراسی به سمت کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی سوق داد و با برخورد قاطع با مفاسد کلان اقتصادی و حمایت از حقوق عامه، امید و اعتماد را به جامعه بازگرداند.

در جایگاه ریاست جمهوری، با حضور میدانی در مناطق محروم، سفرهای استانی، شفافیت در تخصیص منابع، حمایت از تولید داخلی و توجه ویژه به جوانان و نخبگان، دولت را به نهادی پاسخگو، مردمی و عدالت‌محور تبدیل کرد و با رویکرد فعال در سیاست خارجی، جایگاه ایران را در منطقه و جهان ارتقا داد.

الگوی حکمرانی شهید رئیسی، برخاسته از آموزه‌های اسلامی و سیره اهل‌بیت (ع) و ریشه‌دار در ارزش‌های انقلاب اسلامی بود. او با تأکید بر مردمی بودن، محرومیت‌زدایی، عدالت‌محوری، تحول‌گرایی، کارآمدی، ولایتمداری و ساده‌زیستی، نشان داد که حتی در شرایط دشوار و بحران‌های پیچیده، می‌توان با تکیه بر سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم، مسیر پیشرفت و عدالت را هموار ساخت.

مرور تجربه مدیریتی شهید رئیسی، نه‌تنها تصویری روشن از ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی او ارائه می‌دهد، بلکه راهنمایی الهام‌بخش برای مدیران و سیاست‌گذاران آینده کشور است تا با الگوگیری از این سیره، بتوانند بر چالش‌های بزرگ کشور فائق آیند و زمینه‌ساز تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی باشند.

این مقاله با هدف واکاوی ابعاد مختلف الگوی حکمرانی شهید رئیسی، به تحلیل و تبیین رویکردها، ابتکارات و دستاوردهای وی در سه مقطع آستان قدس رضوی، قوه قضاییه و ریاست جمهوری می‌پردازد و تلاش می‌کند نشان دهد چگونه یک الگوی واحد، ارزش‌محور و تحول‌آفرین، می‌تواند در سطوح مختلف مدیریت کلان، تحولی پایدار، عمیق و ماندگار رقم بزند؛ الگویی که امروز بیش از هر زمان دیگری، برای آینده حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران، الهام‌بخش و راهگشاست.


بخش اول: الگوی حکمرانی شهید رئیسی در آستان قدس رضوی

۱. تحول ساختاری و شفافیت مالی
شهید رئیسی با ورود به آستان قدس رضوی، نخستین گام خود را بر شفاف‌سازی و اصلاح ساختارهای مالی و اداری این نهاد بزرگ گذاشت. او با ایجاد سامانه‌های شفافیت، انتشار عمومی اطلاعات مالی و بازنگری در قراردادها، تلاش کرد تا منابع و درآمدهای آستان به‌صورت دقیق و عادلانه مدیریت شود. این اقدامات، نه‌تنها باعث افزایش اعتماد عمومی شد، بلکه الگوی نوینی از پاسخگویی و مبارزه با فساد را در میان نهادهای مذهبی و اقتصادی کشور پایه‌گذاری کرد. به‌ویژه، حذف رانت‌ها و نظارت دقیق بر اجرای پروژه‌های اقتصادی، سبب شد تا آستان قدس رضوی به نهادی پیشرو در شفافیت مالی بدل گردد.

۲. عدالت‌محوری و محرومیت‌زدایی
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مدیریت شهید رئیسی در آستان قدس رضوی، توجه ویژه به عدالت اجتماعی و محرومیت‌زدایی بود. او با تأسیس بنیاد کرامت رضوی، منابع آستان را به‌صورت هدفمند به سمت پروژه‌های عمرانی، آموزشی و بهداشتی در مناطق محروم هدایت کرد. سفرهای میدانی متعدد به روستاها و مناطق کم‌برخوردار، شنیدن مستقیم مشکلات مردم و تخصیص بودجه برای حل آن‌ها، نشان‌دهنده اهتمام جدی ایشان به رفع فقر و نابرابری بود. حمایت از بیماران نیازمند، دانش‌آموزان محروم و خانواده‌های بی‌بضاعت، بخشی از برنامه‌های عدالت‌محور او بود که موجب افزایش امید و سرمایه اجتماعی در جامعه شد.

۳. مردمی‌سازی و مشارکت اجتماعی
شهید رئیسی با رویکرد مردمی‌سازی، تلاش کرد تا مردم را در اداره امور آستان سهیم کند. او با گسترش فرهنگ وقف و امور خیریه، مردم را به مشارکت در پروژه‌های عام‌المنفعه دعوت کرد و شوراهای مردمی را برای تصمیم‌گیری و نظارت بر فعالیت‌های آستان تشکیل داد. این مشارکت گسترده، موجب افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به آستان شد و الگویی از حکمرانی مشارکتی را در کشور به نمایش گذاشت. همچنین، برگزاری جشنواره‌ها و برنامه‌های فرهنگی، زمینه‌ساز حضور فعال نخبگان و جوانان در عرصه مدیریت و توسعه آستان شد.

۴. ولایتمداری و پایبندی به ارزش‌ها
در تمامی تصمیمات کلان، شهید رئیسی بر ولایتمداری و تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب تأکید داشت. او مدیریت خود را بر مبنای ارزش‌های اسلامی و انقلابی سامان داد و تلاش کرد فرهنگ رضوی و سبک زندگی اسلامی را در جامعه ترویج دهد. هماهنگی با دفتر رهبری، اجرای برنامه‌های فرهنگی و مذهبی و توجه به آموزه‌های دینی، از جمله رویکردهای ثابت ایشان بود که موجب تقویت هویت دینی و معنوی آستان شد.

۵. نوآوری و هوشمندسازی
شهید رئیسی با درک اهمیت فناوری‌های نوین، حرکت به سمت آستان قدس هوشمند را آغاز کرد. او با راه‌اندازی سامانه‌های الکترونیک، تسهیل خدمات‌رسانی به زائران و به‌کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت، توانست خدمات آستان را به‌صورت گسترده‌تر و با کیفیت بالاتر به مردم ارائه دهد. توسعه زیرساخت‌های رفاهی، ایجاد سامانه‌های پاسخگویی آنلاین و افزایش کیفیت خدمات، موجب شد آستان قدس رضوی به نهادی مدرن و پیشرو در حوزه خدمات مذهبی و اجتماعی تبدیل شود.


بخش دوم: الگوی حکمرانی شهید رئیسی در قوه قضاییه

۱. تحول‌گرایی و مبارزه با فساد
شهید رئیسی با ورود به قوه قضاییه، شعار تحول و عدالت را سرلوحه کار خود قرار داد. او با راه‌اندازی سامانه ثبت اموال مسئولان، شفافیت در رسیدگی به پرونده‌های کلان اقتصادی و برخورد قاطع با مفاسد، مبارزه با فساد سیستمی را به‌صورت جدی آغاز کرد. رسیدگی به پرونده‌های دانه‌درشت‌ها بدون ملاحظه جایگاه و نفوذ افراد، پیام روشنی به جامعه و مسئولان داد که قانون برای همه یکسان است. این اقدامات، موجب افزایش اعتماد عمومی به دستگاه قضا و کاهش فساد ساختاری شد.

۲. مردمی‌سازی عدالت و دسترسی عمومی
در دوره ریاست شهید رئیسی بر قوه قضاییه، عدالت از حالت انتزاعی خارج شد و به سطح زندگی مردم آمد. او با برگزاری دیدارهای مردمی در استان‌ها، برگزاری دادگاه‌های علنی و توسعه دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، زمینه دسترسی آسان‌تر مردم به عدالت را فراهم کرد. این رویکرد، نه‌تنها موجب افزایش اعتماد عمومی شد، بلکه دستگاه قضا را از انزوا خارج و به نهادی پاسخگو و مردمی تبدیل کرد.

۳. کارآمدی و نتیجه‌گرایی
شهید رئیسی با اصلاح فرآیندهای قضایی و استفاده از فناوری اطلاعات، موفق شد زمان رسیدگی به پرونده‌ها را به‌شدت کاهش دهد و اجرای احکام را تسریع بخشد. نظارت دقیق بر اجرای احکام و پیگیری جدی پرونده‌ها، موجب شد عدالت به‌صورت ملموس در جامعه تحقق پیدا کند و مردم آثار آن را در زندگی روزمره خود ببینند.

۴. حمایت از محرومان و اقشار آسیب‌پذیر
دفاع از حقوق عامه، پیگیری پرونده‌های زمین‌خواری، فساد اداری و تضییع حقوق مردم، از جمله اقدامات عدالت‌محور شهید رئیسی بود. او با اجرای طرح‌هایی برای آزادی زندانیان جرایم غیرعمد و حمایت از خانواده‌های آنان، نشان داد که عدالت بدون حمایت از محرومان و اقشار آسیب‌پذیر، معنایی ندارد. این رویکرد، موجب افزایش امید اجتماعی و کاهش آسیب‌های اجتماعی شد.

۵. توسعه آموزش و ارتقای نیروی انسانی
شهید رئیسی با برگزاری دوره‌های آموزشی و ارتقای سطح علمی و اخلاقی قضات و کارکنان قوه قضاییه، کیفیت دستگاه قضا را ارتقا داد. تأکید بر اخلاق اسلامی و رفتار عادلانه، فضای جدیدی در دستگاه قضایی ایجاد کرد و موجب افزایش رضایت مردم از عملکرد این نهاد شد.


بخش سوم: الگوی حکمرانی شهید رئیسی در ریاست جمهوری

۱. مردمی بودن و ارتباط مستقیم با مردم
در دوره ریاست جمهوری، شهید رئیسی با سفرهای استانی و حضور میدانی در مناطق محروم، مشکلات مردم را از نزدیک شنید و برای حل آن‌ها برنامه‌ریزی کرد. او با برگزاری نشست‌های خبری منظم و ارائه گزارش‌های عملکرد، شفافیت و پاسخگویی را به‌عنوان اصل مدیریت خود قرار داد و الگویی از رئیس‌جمهور مردمی و پاسخگو ارائه کرد.

۲. عدالت‌محوری و مبارزه با فساد ساختاری
مبارزه با فساد، شفافیت در تخصیص منابع و عدالت در توزیع فرصت‌ها، از اصول اساسی مدیریت شهید رئیسی در دولت سیزدهم بود. او با راه‌اندازی سامانه‌های شفافیت، مقابله با رانت و توجه ویژه به اقشار کم‌درآمد، عدالت اقتصادی را در دستور کار قرار داد و تلاش کرد تا منابع کشور به‌صورت عادلانه میان همه اقشار توزیع شود.

۳. کارآمدی و تحول‌گرایی در مدیریت کلان
شهید رئیسی با تأکید بر تحول در ساختارهای اجرایی، تسهیل فرآیندهای اداری، کاهش بوروکراسی و تقویت دولت الکترونیک، کارآمدی را به‌عنوان شاخص اصلی دولت خود مطرح کرد. پیگیری پروژه‌های ملی و حل مشکلات زیرساختی کشور، از جمله دستاوردهای این رویکرد بود که موجب افزایش رضایت عمومی و بهبود شاخص‌های توسعه شد.

۴. وحدت، همگرایی و تعامل بین‌المللی
در عرصه سیاست خارجی، شهید رئیسی بر وحدت ملی، همگرایی منطقه‌ای و توسعه روابط بین‌الملل تأکید داشت. او با رویکرد فعال در دیپلماسی اقتصادی و سیاسی، تلاش کرد جایگاه ایران را در منطقه و جهان ارتقا دهد و روابط خارجی کشور را متوازن و چندجانبه کند.

۵. حمایت از تولید و اقتصاد مقاومتی
شهید رئیسی با اجرای سیاست‌های حمایت از تولید داخلی، کارآفرینان و صنایع دانش‌بنیان، اقتصاد کشور را به سمت خودکفایی و تاب‌آوری سوق داد. توسعه صادرات غیرنفتی، افزایش اشتغال و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، بخشی از سیاست‌های اقتصادی دولت او بود که موجب رشد اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی شد.

۶. توجه به جوانان و نخبگان
حمایت از جوانان، کارآفرینان و شرکت‌های دانش‌بنیان، گسترش آموزش‌های مهارتی و فنی و ارتقای توانمندی نیروی کار، از دیگر اولویت‌های شهید رئیسی در دولت سیزدهم بود. او با ایجاد بسترهای حمایتی برای نخبگان و جوانان، سرمایه انسانی کشور را تقویت کرد و زمینه‌ساز نوآوری و پیشرفت شد.


تحلیل تطبیقی و جمع‌بندی
افق‌های نوین حکمرانی با الهام از تجربه شهید رئیسی
الگوی مدیریتی و حکمرانی شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، فراتر از یک تجربه فردی یا حتی یک دوره مدیریتی، اکنون به موضوعی راهبردی برای آینده حکمرانی در ایران تبدیل شده است. آنچه این الگو را متمایز می‌کند نه صرفاً مجموعه‌ای از اقدامات اجرایی یا اصلاحات ساختاری، بلکه نوعی «نگرش سیستمی» به مدیریت است که قابلیت بازتولید و بومی‌سازی در شرایط و مقاطع مختلف کشور را دارد.

در این جمع‌بندی، به جای بازگویی دستاوردهای گذشته، به چند محور کلیدی برای آینده حکمرانی و مدیریت کشور با الهام از تجربه شهید رئیسی می‌پردازیم.

۱. ضرورت بازتعریف رابطه دولت و مردم در عصر جدید
یکی از مهم‌ترین درس‌های حکمرانی شهید رئیسی، ضرورت عبور از مدل‌های سنتی و سلسله‌مراتبی دولت و حرکت به‌سوی «حکمرانی مشارکتی» است. در دنیای امروز، که جامعه ایرانی با پیچیدگی‌های اجتماعی، فناوری و چندصدایی مواجه است، مدل‌های بسته و متمرکز مدیریتی دیگر پاسخگو نیستند.

الگوی شهید رئیسی نشان داد که حتی در ساختارهای رسمی و سنتی، می‌توان با ایجاد بسترهای واقعی برای مشارکت مردم، شفافیت و پاسخگویی، سرمایه اجتماعی دولت را افزایش داد.

در آینده، موفقیت دولت‌ها در گرو توانایی آن‌ها برای شنیدن صدای مردم، جذب نخبگان و میدان دادن به جامعه مدنی خواهد بود. این نگاهی است که باید در سطوح مختلف مدیریت کشور نهادینه شود.

۲. حکمرانی اخلاقی و معنوی؛ نیاز امروز جامعه ایرانی
جامعه ایران در دهه‌های اخیر، علاوه بر مشکلات اقتصادی و معیشتی، با چالش‌هایی در حوزه اعتماد عمومی، سرمایه اجتماعی و اخلاق عمومی روبه‌رو بوده است.

یکی از ابعاد کمتر دیده‌شده الگوی شهید رئیسی، تأکید بر حکمرانی اخلاقی و معنوی بود؛ مدیریتی که نه‌تنها به کارآمدی و عدالت، بلکه به سلامت نفس مدیران، صداقت، ساده‌زیستی و دوری از تجملات اهمیت می‌دهد.

در شرایطی که فساد، رانت و فاصله طبقاتی می‌تواند بنیان‌های اعتماد اجتماعی را سست کند، بازگشت به اصول اخلاقی و معنوی در حکمرانی، یک ضرورت راهبردی است.

الگوی شهید رئیسی نشان داد که می‌توان با شفافیت، صداقت و رفتار عادلانه، نه‌تنها کارآمدی بلکه مشروعیت و مقبولیت نظام را نیز ارتقا داد.

۳. تاب‌آوری ملی و مدیریت در شرایط بحران
ایران کشوری است که همواره با بحران‌های متعددی از جمله تحریم، فشارهای خارجی، بلایای طبیعی و چالش‌های اقتصادی روبه‌رو بوده است.

یکی از ویژگی‌های مدیریتی شهید رئیسی، قدرت تصمیم‌گیری و مدیریت در شرایط بحران بود.

او نشان داد که با تکیه بر روحیه جهادی، بسیج منابع ملی، استفاده از ظرفیت‌های مردمی و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، می‌توان تاب‌آوری جامعه را افزایش داد و از بحران‌ها فرصت ساخت.

در آینده، مدیران کشور باید بتوانند نه‌تنها به مدیریت روزمره، بلکه به ایجاد سازوکارهای تاب‌آور برای مواجهه با بحران‌های پیش‌بینی‌ناپذیر توجه کنند.

حکمرانی آینده ایران، بیش از هر چیز به مدیرانی نیاز دارد که همزمان با نگاه راهبردی، از جسارت و انعطاف لازم برای تصمیم‌گیری در شرایط عدم قطعیت برخوردار باشند.

۴. نوآوری، تحول‌خواهی و عبور از بوروکراسی
یکی از چالش‌های مزمن نظام اداری ایران، بوروکراسی فرسوده و مقاومت ساختاری در برابر تحول است.

تجربه شهید رئیسی نشان داد که تحول‌خواهی، صرفاً یک شعار نیست بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقا و پیشرفت کشور محسوب می‌شود.

در عصر فناوری و تغییرات پرشتاب، حکمرانی باید مبتنی بر نوآوری، استفاده از فناوری‌های نوین و دولت الکترونیک باشد.
مدیران آینده باید جسارت عبور از ساختارهای سنتی، تسهیل فرآیندها و پاسخگویی سریع به نیازهای جامعه را داشته باشند.

در غیر این صورت، فاصله دولت و مردم هر روز بیشتر خواهد شد و سرمایه اجتماعی نظام آسیب خواهد دید.

۵. نگاه منطقه‌ای و جهانی؛ دیپلماسی فعال و چندجانبه‌گرایی
جهان امروز، عرصه رقابت و هم‌افزایی قدرت‌هاست و هیچ کشوری نمی‌تواند صرفاً با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، جایگاه خود را در معادلات جهانی تثبیت کند.

الگوی مدیریتی شهید رئیسی، به‌ویژه در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، نشان داد که توسعه روابط منطقه‌ای، تنوع‌بخشی به شرکای بین‌المللی و حضور فعال در پیمان‌های منطقه‌ای و جهانی، می‌تواند قدرت چانه‌زنی ایران را افزایش دهد.

در آینده، حکمرانی موفق نیازمند رویکردی چندجانبه، هوشمند و منعطف در سیاست خارجی است؛ رویکردی که همزمان منافع ملی را تأمین و از فرصت‌های بین‌المللی برای توسعه کشور بهره‌برداری کند.

۶. سرمایه‌گذاری بر نسل جوان و نخبگان؛ آینده‌سازی پایدار
یکی از پیام‌های مهم تجربه مدیریتی شهید رئیسی، توجه به جوانان، نخبگان و نیروهای تحول‌آفرین جامعه بود.

ایران امروز با جمعیت جوان و تحصیل‌کرده، ذخیره‌ای عظیم از سرمایه انسانی دارد که اگر به‌درستی شناسایی، توانمندسازی و به‌کارگیری شود، می‌تواند موتور محرک توسعه و پیشرفت کشور باشد.

حکمرانی آینده باید مبتنی بر شایسته‌سالاری، میدان دادن به نسل نو و حمایت از نوآوری و کارآفرینی باشد.

در غیر این صورت، مهاجرت نخبگان و سرخوردگی جوانان، بزرگ‌ترین تهدید برای آینده کشور خواهد بود.

۷. حکمرانی آینده؛ نیازمند بازخوانی و نقد تجربه‌ها
در پایان، تجربه شهید رئیسی نشان می‌دهد که هیچ الگوی حکمرانی، حتی اگر موفق باشد، نباید به‌صورت کلیشه‌ای و بدون نقد و بازخوانی مورد اقتباس قرار گیرد.

مدیریت آینده ایران، نیازمند بازاندیشی مستمر، یادگیری از تجربه‌های گذشته، نقد منصفانه و تطبیق با تحولات زمانه است.

الگوی شهید رئیسی، با همه نقاط قوت و الهام‌بخشی، باید با نیازهای جدید، فناوری‌های نوین و خواسته‌های جامعه امروز به‌روزرسانی و تکمیل شود.

تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت ایران آینده، از حکمرانی کارآمد، عادلانه و مردمی برخوردار باشد.


سخن پایانی
الگوی حکمرانی شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، امروز نه فقط یک خاطره یا میراث، بلکه یک فرصت برای بازتعریف مسیر توسعه و مدیریت کشور است.

این تجربه نشان داد که با ترکیب اخلاق، مردمی بودن، عدالت، تحول‌گرایی، دیپلماسی فعال و توجه به جوانان، می‌توان بر بسیاری از چالش‌های بزرگ ایران معاصر غلبه کرد.

آینده حکمرانی در ایران، نیازمند مدیرانی است که با الهام از این تجربه، اما با نگاه نقادانه و آینده‌نگر، مسیر پیشرفت و عزت ملی را هموار سازند.

این جمع‌بندی، دعوتی است برای بازخوانی، نقد و تکمیل این الگو، به امید تحقق ایرانی کارآمد، پیشرفته و عادلانه.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
خدمات نصب و اجرای سیستم اعلام حریق در تهران
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام