
به گزارش پایگاه خبری 598، رضا تقی پور، کارشناس و فعال رسانه نوشت: تحولات اخیر در عرصه بینالملل و بازگشت دوبارهی تهدید «مکانیزم ماشه» یا همان اسنپبک علیه ملت ایران، بار دیگر نشان داد که ماهیت حقیقی نظام سلطه هیچگاه تغییر نکرده و نخواهد کرد. هرچند طرف غربی بارها تلاش کرده با نقاب مذاکره و وعدههای پوشالی، ملت ایران را به سازش و عقبنشینی بکشاند، اما واقعیت این است که ذات این بازی، همان جنگافروزی و فشار برای به زانو درآوردن استقلال کشورهاست.
امروز که دوباره فعال شدن اسنپبک و بازگشت تحریمهای ظالمانه به گوش میرسد، ضروری است که این رویکرد نهتنها از زاویهی تهدید، بلکه از منظر یک فرصت تاریخی برای ملت ایران دیده شود؛ فرصتی برای پایان دادن به توهم «اعتماد به غرب» و گام نهادن در مسیر خوداتکایی واقعی.
اسنپبک؛ چماق همیشه آماده غرب
مکانیزم ماشه یا اسنپبک در توافق هستهای بهعنوان ابزاری حقوقی-سیاسی طراحی شد تا غرب هر زمان که بخواهد، بدون طی فرآیندهای پیچیده، تحریمها را بازگرداند. در حقیقت، اسنپبک تجلی بیاعتمادی غرب به ایران و نیز نشانهی زورگویی ساختاری در نظام بینالملل بود.
این ابزار، هرگز بهمعنای پایبندی به یک توافق برابر نبود؛ بلکه تضمینی بود برای آنکه ایران همیشه در معرض تهدید باقی بماند. حال که آمریکا و متحدانش، بار دیگر بهدنبال فعال کردن این مکانیزم هستند، نشان میدهند که حتی اندک روزنههای اعتماد هم واهی بوده است.
تحریم؛ ابزار کهنه اما همچنان مورد استفاده
تحریم علیه ملت ایران چیز تازهای نیست. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دشمنان بارها از این ابزار استفاده کردهاند. از تحریم تسلیحاتی دههی ۶۰ گرفته تا تحریمهای هوشمند ادعایی در دههی ۹۰، هدف اصلی همیشه یک چیز بوده: فشار بر زندگی مردم برای ایجاد نارضایتی اجتماعی و در نهایت تسلیم سیاسی.
اما تاریخ گواهی میدهد که تحریمها بهرغم خسارتهای فراوان، نتوانستهاند ارادهی ملت ایران را در هم بشکنند. ایرانِ امروز در حوزههای موشکی، هستهای، پزشکی و فناوریهای نوین، به سطحی رسیده که بسیاری از کشورهای مدعی توسعه هنوز در رؤیای آن به سر میبرند. این دستاوردها دقیقاً در شرایط تحریم بهدست آمده است.
مرگ یکبار شیون یکبار؛ چرا باید از توهم خارج شد؟
مثل قدیمی «مرگ یکبار شیون یکبار» بهخوبی وضعیت فعلی را توضیح میدهد. سالهاست که برخی جریانهای داخلی تلاش میکنند با بزک چهرهی آمریکا و اروپا، این توهم را زنده نگه دارند که شاید با مذاکره و امتیازدهی، بتوان فشارها را کاهش داد. اما بازگشت تحریمها و تهدید اسنپبک بار دیگر نشان داد که غرب، هیچ پایبندی به تعهدات ندارد.
پس چه بهتر که یکبار برای همیشه، این پردهی فریب کنار زده شود. اگر تحریمها قرار است بازگردند، پس ملت ایران نیز باید مسیر خود را بدون اتکا به غرب ادامه دهد. تجربهی موفق صنایع دفاعی، نانو، بیوتکنولوژی و حتی خودکفایی در بسیاری از حوزههای کشاورزی، ثابت کرده که راهِ عبور از بحران، نگاه به ظرفیتهای داخلی است نه چشمدوختن به بیگانه، زیرا ایران قوی میتواند در همه عرصهها توانمند باشد.
تهدید یا فرصت؛ انتخاب با ملت ایران است
تحریم، اگرچه بهظاهر تهدید است، اما در ذات خود میتواند فرصتی بینظیر برای شکوفایی باشد. همانگونه که تحریم بنزین، ایران را به سمت تولید بنزین یورو۴ و یورو۵ کشاند، و همانگونه که تحریم صنایع موشکی، کشور را به یکی از قدرتهای برتر منطقه در حوزهی بازدارندگی نظامی تبدیل کرد، تحریمهای جدید نیز میتوانند موتور محرک دیگری برای جهش علمی، اقتصادی و فناورانه باشند.
به بیان روشن، ملت ایران میتواند از این فشارها بهعنوان انگیزهای برای «جهش دوم انقلاب» استفاده کند؛ جهشی که استقلال اقتصادی و علمی کشور را تثبیت خواهد کرد.
غرب در تلهی خودش
واقعیت این است که ابزار تحریم، دیگر آن کارایی گذشته را ندارد. جهان در حال گذار به نظمی جدید است و یکجانبهگرایی آمریکا روزبهروز بیشتر با شکست مواجه میشود. کشورهایی چون چین، روسیه، هند، برزیل و حتی برخی متحدان سنتی آمریکا، دیگر حاضر نیستند تنها در چارچوب ارادهی واشنگتن عمل کنند.
بازگشت تحریمها علیه ایران، در عمل شکافی عمیقتر میان غرب و شرق ایجاد خواهد کرد. ایران نیز با تکیه بر ظرفیتهای منطقهای و پیوند با بلوکهای نوظهور اقتصادی، میتواند این فشارها را بیاثر کند. بهعبارت دیگر، هرچه غرب بر طبل تحریم بکوبد، بیشتر خود را از بازار بزرگ ایران و نیز از موقعیت ژئوپلیتیکی آن محروم خواهد ساخت.
تجربه برجام؛ درسی برای همیشه
یکی از مهمترین دستاوردهای این روزها، روشن شدن ماهیت واقعی توافق هستهای است. برجام، آزمونی بود که نشان داد اعتماد به غرب چه پیامدهای تلخی دارد. آمریکا بهراحتی از آن خارج شد، اروپا نیز تنها نظارهگر بود و در عمل هیچیک از وعدههای اقتصادی محقق نشد.
امروز که باز هم زمزمهی بازگشت تحریمها شنیده میشود، باید این تجربه بهعنوان چراغ راه آینده قرار گیرد:
ملت ایران هرگز نباید امنیت و پیشرفت خود را گروی امضاهای بیپشتوانه غربی بگذارد.
وظیفه جریان انقلابی و رسانهها
در چنین شرایطی، رسالت اصلی جریان انقلابی و رسانههای متعهد، روشنگری است. باید به مردم توضیح داده شود که فشارها ناشی از زیادهخواهی دشمن است. باید واقعیتها بهدرستی روایت شود تا افکار عمومی فریب تبلیغات رسانههای معاند را نخورد. همچنین لازم است دستاوردهای کشور در شرایط تحریم برجسته شود تا امید و باور عمومی نسبت به توان داخلی تقویت گردد.
پایان توهم، آغاز خوداتکایی
اسنپبک، اگرچه در ظاهر یک تهدید بزرگ است، اما در حقیقت میتواند پایانی باشد بر سالها امید واهی به غرب. ملت ایران امروز در جایگاهی قرار دارد که میتواند با تکیه بر تجربهها، ظرفیتهای عظیم داخلی، و پیوند با قدرتهای نوظهور جهانی، راه خود را بدون وابستگی به دشمنان ادامه دهد.
«مرگ یکبار شیون یکبار» یعنی اگر قرار است تحریمها بازگردند، بهتر است این بازگشت به نقطهی پایان توهمات بدل شود؛ توهمی که بارها فرصتهای کشور را سوزاند و انرژی ملت را هدر داد. حالا زمان آن است که ایران با قدرت، مسیر استقلال کامل اقتصادی و علمی را دنبال کند و به جهانیان ثابت سازد که فشار و تهدید، تنها ملتها را مقاومتر میسازد.