
به گزارش سرویس سواد رسانه پایگاه خبری 598، همه ما در طول شبانهروز، ساعتهای قابل توجهی در معرض انواع و اقسام پیامهای رسانه ای هستیم و اطلاعات جدیدی از طریق آنها دریافت میکنیم که تنوع و تکثر آن ها نیز حائز اهمیت و در عین حال جالب توجه است. البته در بسیاری از مواقع، تأثیر رسانهها بر مخاطب به تعبیر کارشناسان به شکلی کاملاً ناخودآگاه است که از این حیث لازم است میزان و چگونگی این تأثیرگذاری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
درگیر کردن احساسات مخاطب؛ شگرد رسانههای امروزی
به تعبیر دکتر ️معصومه نصیری، مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای، ️درگیر کردن احساسات مخاطب یکی از اصلیترین سازوکارهای اثرگذاری توسط رسانههاست. وی معتقد است: این موضوع از آنجا مهم است که احساسات، مسیر تفکر منطقی را کوتاه میکند و باعث میشود مخاطب سریعتر واکنش نشان دهد یا تصمیم بگیرد.
وی همچنین گفت: رسانهها تعمداً خبرها یا موضوعاتی را انتخاب میکنند که بار عاطفی بالا دارند. وادث، بحرانها، خشونت، عشق، موفقیت، درد، ترحم، ترس و... استفاده از تیترهایی با بار هیجانی مثل فاجعهای تکاندهنده در قلب شهر یا افشای فساد مالی یا اخلاقی و... که هدفش جلب توجه سریع و افزایش درگیری روانی مخاطب است.
دوقطبیسازی و تحریک احساسات جمعی
این مدرس رسانه ادامه داد: یکی از قویترین ابزارهای درگیری احساسی تقسیم جامعه به ما و آنها، خوب و بد، قهرمان و دشمن، مصلح و جنگجو و... که این روش منجر به ایجاد حس تهدید یا افتخار جمعی خواهد شد و هدف این روش هم بسیج احساسات گروهی و افزایش وابستگی به رسانههاست.
وی افزود: از سوی دیگر باید توجه داشت که پلتفرمها، محتوایی را بیشتر نمایش میدهند که واکنش هیجانی شدید ایجاد کند (لایک، خشم، تعجب) درنتیجه مخاطب وارد چرخهی «احساسات افراطی» میشود و کمتر فرصت تفکر دارد. این همان چیزی است که از آن به عنوان اقتصاد توجه (Attention Economy) یاد میشود.
تکنیکهای زبانی در طرحهای رسانه ای
نصیری یادآور شد: استفاده از کلمات احساسی بهجای واژههای خنثی مانند «قربانی»، «وحشتناک»، «قهرمانانه» و... و. یکی از روشهای برانگیختگی احساسی توسط رسانههاست. در این روش هدف برانگیختن واکنش درونی و همدلی فوری توسط مخاطب است.
وی همچنین بیان داشت: از سوی دیگر رسانهها با بازپخش مکرر یک تصویر یا روایت، حس اضطراب یا هیجان را در مخاطب تثبیت میکنند، ضمن آن که در شرایط بحرانی همچون جنگ یا حادثه، این روش احساسات جمعی را تشدید میکند.
ایجاد حس فقدان یا اضطرار
وی خاطرنشان کرد: ایجاد حس فقدان یا اضطرار بهویژه در شبکههای اجتماعی و تبلیغات مورد استفاده قرار میگیرد؛ پیامهایی که القا کند که همه دیدن جز تو، یا الان یا هرگز یا آخرین فرصت و در واقع همه آنچه در قالب همه میگویندها و همه انجام میدهندها در فضای مذکور مورد توجه قرار میگیرد. در واقع تحریک ترس از عقب ماندن مورد هدف است و احساس اضطرار باعث میشود مخاطب بدون تفکر تصمیم بگیرد یا واکنش نشان دهد.
مدرس و پژوهشگر رسانه همچنین گفت: رسانهها گاهی عمداً ترکیبی از ترس و کنجکاوی، یا خشم و شوخطبعی را ارائه میدهند. مثلاً ویدیوهای شوخی با موضوعات سیاسی یا بحرانی. چون مغز انسان در برابر تضاد احساسی دچار درگیری میشود و نمیتواند بیتفاوت بماند.
وی اضافه کرد: به عنوان راهکار کوتاه، مخاطب باید قبل از واکنش احساسی، چند ثانیه مکث کند و از خود بپرسد «چه احساسی در من برانگیخته شد و چرا؟» همین آگاهی کوتاه، نخستین و مؤثرترین سپر در برابر دستکاری احساسی رسانههاست.
تأثیر رسانه را دست کم نگیریم
حجت الاسلام سید محمود موسوی حسب، پژوهشگر حوزوی و فعال فرهنگی نیز با بیان این که رسانهها از روشهای مختلفی به منظور تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی بهره میبرند، گفت: با گسترش نظام سرمایهداری، استفاده از تأثیر رسانه بر فرهنگ جامعه بیشتر شد و در این میان باید توجه داشت که شایعات، فیلمها و بازیها و حتی پیامهای تبلیغاتی از جمله روشهایی هستند که برای تأثیرگذاری روی طرز فکر مردم استفاده میشود. البته جهت دادن افکار مردم همیشه اتفاق ناخوشایندی نیست، بلکه مهم هدف و نیت و انگیزه در این راستاست.
وی افزود: در عین حال باید توجه داشت که در بسیاری از موارد، رسانههای اجتماعی از روشهای غیرانسانی و غیراصولی برای تأثیرگذاری بر ذهن مخاطب استفاده میکنند. در اینجا رسانهها باعث میشوند که مردم از قدرت قضاوت خود بهره نبرند و رفتارهای واکنشی و هیجانی نشان دهند. با این وجود نمی توان از اهمیت تأثیرگذاری رسانه در دنیای امروز غافل شد.
فعالیتی فراتر از کارکردهای سنتی
دکتر حمیدرضا مدقق روزنامهنگار و مدرس علم ارتباطات نیز ابراز داشت: اینگونه نیست که رسانههای ما در حالت سنتی باقی مانده باشند، بسیاری از مطبوعات و خبرگزاریهای ما در فضای مجازی نیز به خوبی فعالیت میکنند به عنوان مثال خبرگزاریهایی داریم که در کنار انتشار اخبار مکتوب همزمان به صورت صوتی و تصویری خبر را در سایت خود بارگذاری میکنند. در شبکههای اجتماعی نیز خیلی از خبرگزارها و مطبوعات ما فعال هستند همانطور که رادیو و تلویزیون ما به عنوان شاخه دیگری از رسانههای سنتی هم در فضای مجازی فعال است.
وی افزود: البته باید توجه داشت که بسیاری از رسانههای ما در برخی شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام، توئیتر و... آن طور که باید و شاید فعال نیستند زیرا این شبکه های اجتماعی یا بسترهایی که باید در آنجا فعال باشند به لحاظ قانونی در کشور ممنوع هستند. از همین رو، رسانهای که بخواهد در چارچوب قانون کار کند طبعا از قانون هم تبعیت میکند و وارد آن بسترها نمیشود اما اینکه بخواهیم با قاطعیت بگوییم رسانههای ما در فضای سنتی ماندند و هیچکدام پا به عرصههای مدرنتر کار خبری نگذاشتند، باید بگویم که اینگونه نیست.
مخاطب به دنبال خوراک خبری مختص خود است
این روزنامه نگار و منتقد سینما همچنین درباره دریافت خوراک خبری از سوی مخاطب گفت: وقتی رویدادی اتفاق میافتد طبیعی است مخاطبی که علاقهمند به آن رویداد و تحولات بعد از آن است بلافاصله به سراغ رسانهای که به آن رویداد پرداخته برود. وقتی متوجه شود رسانهای که انتخاب کرده اخباری از آن رویداد منتشر نکرده بسیار منطقی است که بلافاصله به سراغ رسانهای که آن رویداد را پوشش داده برود. ما میتوانیم اسم رسانه اول را رسانه رسمی بگذاریم و این احتمال وجود دارد که براساس تعریف شما مخاطب سراغ رسانهای میرود که غیررسمی است. این اتفاقات بسیار طبیعی است، وقتی نیازهای خبری مخاطب از سوی یک رسانه تامین نشود به سمت رسانههای دیگر کشیده میشود.
وی اضافه کرد: در چنین بازار رقابتی که بین رسانهها وجود دارد منطق میگوید رسانه چه رسمی و چه غیررسمی باشد سعی میکند اخبار و اطلاعات مربوط به رویدادها را سریع، صحیح و دقیق و مبتنی بر اصول اطلاعرسانی، خبرنویسی و خبرنگاری یعنی با در نظر گرفتن عناصر و ارزشهای خبری به شکل جذاب، خواندنی، دیدنی و شنیدنی برای مخاطب منتشر کند، اینگونه میتواند مخاطب را برای خود نگه دارد.
زنده بودن رسانه با وجود مخاطب است
وی با بیان این که هر رسانهای با مخاطب خود زنده است، گفت: رسانهای که مخاطبش را از دست دهد و مرجعیتی نداشته باشد طبعاً رو به زوال میرود. برای هر رسانهای اندوه بار است که دست به تولید و انتشار محتوایی میزند که مخاطب آن را نمی بیند، نمیخواند و نمیشنود و اساسا آن را قبول ندارد. این فاجعه ای بزرگ برای یک رسانه یا هر مجموعه رسانهای است.
مدقق همچنین اضافه کرد: فضای کار رسانهای در دنیا و نیز ایران در چندسال اخیر متحول شده است. رسانهای که بخواهد فقط خودش را محدود به انتشار کند مثلاً در قالب متن یا صوت و تصویری کار کند و از دیگر قالبها و بسترها غفلت کند با شکست مواجه است. در دورانی قرار داریم که به آن همپوشانی یا همگرایی میگویند، بدین معناست که تولید محتوای اطلاعرسان باید به چندشکل صوتی، تصویری و مکتوب صورت گیرد و رسانه از همه بسترهایی که برای انتشار محتوا وجود دارد استفاده کند.