کد خبر: ۵۴۹۳۹۱
زمان انتشار: ۱۴:۵۹     ۲۹ آذر ۱۴۰۴
یادداشت؛

خطر ترجمه بدلی از «وفاق ملی»

مریم غفاری

پایگاه خبری 598: به بهانه انتشار سخنان استاد علیرضا رحیم‌پور ازغدی درباره وفاق، وظایف مکلفین در دو واجب عینیِ نهی از منکر و همکاری با دولت، و آینده مخاطره‌آمیز ترک این تکالیف، لازم است مفهوم «وفاق» را دقیق‌تر بررسی کنیم.

«وفاق» به معنای همدلی، همکاری و همراهی است، اما در دل خود مفهوم دومی نیز دارد: عمل همگانی بر اساس یک «وفق» مشترک. وجود این «وفق» مقدمه وفاق است و نمی‌تواند نامحدود یا بدون کالبد باشد؛ زیرا اولاً محال عقلی است، ثانیاً دوام نمی‌آورد و ثالثاً تزاحم و نزاع می‌پروراند. مردم اگر ندانند بر سر چه چیز وفاق می‌کنند، از همان ابتدا پراکنده خواهند شد.

بنابراین، در دعوت به وفاق باید پرسید: وفاق بر وفق چه چیزی؟ تا به ضد خود تبدیل نشود و کارگشا باشد. در پاسخ‌های رایج سیاسیون، معمولاً می‌شنویم: وفاق بر وفق قانون اساسی، رهبری و... . با توجه به سابقه عملیاتی این مفهوم در کشور، می‌توان آن را معادل «وحدت» نیز دانست.

سؤال اصلی در «وحدت»، حول چه محور و مواضعی جمع شدن است؟ و در «وفاق»، وفق چه برنامه، اهداف و تفاهمی است؟ آیا وفق قانون اساسی، اعمال ولایت فقیه، قوانین نظام اسلامی یا اهداف خاص سیاسی-اقتصادی؟

اما خطر بزرگ، ترجمه جعلی و بدلی از وفاق است. در عمل، این مفهوم گاهی به معنای صرف «سازگاری و عدم مزاحمت» تقلیل یافته؛ مانند وفاق بر سر تقسیم کرسی‌های قدرت، بدون پرسش از سیاست‌ها و عملکردهایی که بازار ارز، طلا، بورس، امنیت اقتصادی و غذایی را به هرج‌ومرج کشانده است.

نتایج این ترجمه را در یک سال گذشته می‌بینیم: ثروت‌آفرینی بیشتر برای صاحبان ثروت، پرتاب اقشار کم‌درآمد به چاه فقر، تعطیلی برنامه‌های حمایتی از تولید و خودکفایی، عدم وصول ارزهای دولتی از مصرف‌کنندگان بزرگ، سیاست‌های تورم‌خیز و ناکارآمد. در سیاست خارجی نیز، جنگ ۱۲ روزه بود که ترمز سیاست تسلیم‌گرا و ذلت‌پذیر برجامی را کشید؛ وگرنه آنچه دشمن در ۴۴ سال به آن نرسیده بود، در حال تقدیم محترمانه بود.

تکلیف مردم، قوای سه‌گانه، جوانان و حوزه‌های علمیه چیست؟ اصول قانون اساسی در آزادی‌های فردی و اجتماعی و وصیت‌نامه نورانی امام خمینی (ره) به‌صراحت این تکالیف را مشخص کرده است: حفظ انقلاب در لوای قرآن و استقلال همه‌جانبه، واجب عینی است. هیچ وفاقی بر عدول از این میثاق ملی روا نیست.

چگونه در میانه چکاد شمشیرها و شیپور جنگ تمام‌عیار کفر، می‌توان زیر سیاست‌های وحدت‌شکن این کارگزاران عمل کرد؟ این وفاق‌طلبان که بر مرام کاپیتالیسم و لیبرالیسم رکاب می‌زنند، با چه ترمزی از سقوط سرمایه اجتماعی به دره نیستی بازداشته خواهند شد؟

ترجمان واقعی کمک و همدلی مردم با دولت – که رهبری معظم نیز بر آن تأکید دارند – به میدان آمدن مردم، برجسته کردن چهره مردمی نظام، تقویت حلقه‌های جهادی، مراقبت از صدای واحد ضداستکباری و نمایش قامت استوار ایران است. اوامر رهبری در حمایت از دولت چهاردهم، در آستانه نبرد سهمگین تمدنی، پراکنده نشدن نیروها و بیرون راندن ترس از دل دشمن است.

خطر ترجمه ناشیانه و بدلی از وفاق بسیار بزرگ است. وفاقی که باید بر حفظ موجودیت، هویت، عدالت و ساختن ایران قوی باشد، اگر به بایکوت صدای مردم، سکوت نخبگان، عدم شفافیت و پاسخگویی تبدیل شود، میوه‌اش وصله‌پینه‌های مدیریتی، باری‌به‌هرجهت‌کاری و ادامه چرخ معیوب اقتصاد خواهد بود.

در چنین شرایطی، دارایی‌های بانک‌ها، مصارف ارزی، درآمدها و تصمیمات مالی در سایه این سپر دفاعی به طفره رفتن و گردن‌انداختن معایب تبدیل می‌شود. نتیجه نهایی: ناترازی سفره مردم، ناترازی سرمایه اجتماعی و در بزنگاه‌های حساس، از دست رفتن دستاوردهایی که حتی دشمن در جنگ مستقیم به آن نرسیده بود.

وفاق حقیقی، همان است که ایران را به این نقطه قدرت رسانده و قادر است با اراده همین مردم و جوانان، مشکلات را بردارد – نه وفاقی که به ضد خود تبدیل شود و راه را برای ویرانی هموار کند.

نظرات بینندگان
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
آخرین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام