کد خبر: ۵۴۹۴۴۶
زمان انتشار: ۰۹:۰۳     ۰۲ دی ۱۴۰۴
شکست پروژه ۲۲ ساله

گزارش تفصیلی مشترک واشنگتن‌پست و فرانت‌لاین: «کُشتن اتاق فکر»

گزارش تفصیلی مشترک واشنگتن‌پست و فرانت‌لاین با عنوان «کشتن اتاق فکر»، اگرچه با ادبیات پیروزمندانه غربی تنظیم شده، اما در بین سطور خود حامل اعترافی است که سال‌ها انکار می‌شد: تصمیم برای حمله به ایران، اجرای فاز نهایی یک پروژه بیست‌ساله بود.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، گزارش تفصیلی مشترک واشنگتن‌پست و فرانت‌لاین با عنوان «کشتن اتاق فکر»، اگرچه با ادبیات پیروزمندانه غربی تنظیم شده، اما در بین سطور خود حامل اعترافی است که سال‌ها انکار می‌شد:
تصمیم برای حمله به ایران، یک واکنش لحظه‌ای به بن‌بست دیپلماتیک دور جدید مذاکرات دوره دولت دکتر پزشکیان نبود؛ اجرای فاز نهایی یک پروژه بیست‌ساله بود.
یعنی همان دستکش مخملی مذاکره روی پنجه‌ی چدنی همیشگی. جنگ ۱۲ روزه خرداد ۱۴۰۴ ناگهانی نبود؛ فقط «لحظه صفر» طرحی قدیمی فرا رسید.

چندی پیش نیز، تصویری معنادار منتشر شد: دونالد ترامپ در کاخ سفید از خلبانانی که عملیات «چکش نیمه‌شب» (Midnight Hammer) را علیه تأسیسات هسته‌ای فردو اجرا کردند، تقدیر می‌کند. اما جمله‌ای که ترامپ در آن نشست نقل کرد، می‌توانست از انفجار بمب‌های ۳۰ هزار پوندی GBU-57 پرصداتر باشد:
«خلبانان به من گفتند ما ۲۲ سال است که این مسیر را تمرین می‌کنیم؛ سالی سه بار، برای بیست‌ودو سال.»

این عدد تصادفی نیست. ۲۲ سال دقیقاً با سال ۲۰۰۳ و آغاز پرونده هسته‌ای ایران هم‌پوشانی دارد؛ همان روزهایی که دیپلمات‌های اروپایی با واسطه از آمریکا به کاخ سعدآباد می‌آمدند و ایران ـ بنا به تشخیص دولتمردان وقت ـ به‌صورت داوطلبانه و موقت، فعالیت غنی‌سازی را تعلیق کرد، در حالی‌که در نیروی هوایی آمریکا، بمباران نطنز و فردو تمرین می‌شد.

گزارش واشنگتن‌پست تصریح می‌کند که سطح هماهنگی عملیاتی آمریکا و اسرائیل در «عملیات نارنیا» (ترور دانشمندان هسته‌ای در شب اول جنگ) بی‌سابقه بوده است. طبق این اسناد، طرح حمله نهایی در دیدار محرمانه فوریه ۲۰۲۵ میان نتانیاهو و ترامپ با بررسی «چهار گزینه» قطعی شده بود و مانورهای دیپلماتیکِ بعدی، از جمله «اولتیماتوم ۶۰ روزه»، صرفاً عملیات فریب برای کاهش سطح هوشیاری پدافندی ایران بوده است.

تحلیل‌های مؤسسه امنیتی–صهیونیستی JINSA نشان می‌دهد تا زمانی که رژیم صهیونیستی در محاصره نیروهای مقاومت بود، هیچ سناریوی حمله‌ای بدون ریسک نبود. سقوط دولت سوریه در ۱۸ آذر ۱۴۰۳ و تحت فشار قرار دادن حزب‌الله، دقیقاً همان متغیرهایی بودند که قفل دروازه‌های جنگ را باز کردند.
دشمن بیش از ۲۰ سال قصد و برنامه و حتی نقشه تمرین‌شده حمله داشت؛ اما فرصت و جرأت آن را نداشت.

تحمیل ده‌ها میلیارد دلار خسارت به اقتصاد رژیم صهیونیستی و عبور موشک‌های ایرانی از سد پدافند با نرخ اصابت بالا و مؤثر ـ که افسانه نفوذناپذیری گنبد آهنین را باطل کرد ـ نشان داد که ایران تعیین‌کننده میدان است. رهبر انقلاب در سخنرانی ۶ آذر ۱۴۰۴، این واقعیت را در یک جمله راهبردی خلاصه کردند:
«در جنگ دوازده‌روزه، ملت ایران هم آمریکا را شکست داد هم صهیونیست‌ها را... آمدند شرارت کردند و دست خالی برگشتند.»

هدف پنهان غرب در جنگ ۱۲ روزه، فشار به مردم، ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت و خالی‌شدن پشتوانه مقاومت ایران بود. اما نتیجه چه شد؟
گزارش محرمانه افشاشده از دیدار ژنرال شلومی بایندر (رئیس آمان) با مایک والتز (مشاور امنیت ملی آمریکا) اعترافی مهم را برملا کرد:
«ایران هنوز حدود ۲۰۰۰ موشک بالستیک سنگین در اختیار دارد.»

این یعنی پس از ۲۲ سال تمرین ارتش آمریکا و طرح‌ریزی موساد، ۱۲ روز بمباران سنگین و ترور ۱۱ دانشمند، و همدستی اطلاعاتی ارتش‌های غربی علیه ایران، ستون فقرات بازدارندگی جمهوری اسلامی دست‌نخورده باقی مانده است.

بی‌تردید این جنگ بی‌هزینه نبود؛ جان‌های عزیزی رفت و زیرساخت‌هایی آسیب دید. اما یک حقیقت بزرگ در حافظه منطقه حک شد:
راهبرد مقاومت هزینه دارد؛ اما راهبرد سازش و خالی کردن دست ایران از ابزارهای بازدارندگی، می‌توانست به قیمت حذف ایران تمام شود.

نظرات بینندگان
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
آخرین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام