
به گزارش پایگاه خبری 598، بر اساس گزارشهای خبری اخیر، در ۲۶ دسامبر ۲۰۲۵، جنگندههای عربستان سعودی مواضع شورای انتقالی جنوب یا STC در استان حضرموت (مانند شهر سیئون و اطراف آن) را بمباران کردند. این حملات پس از آن رخ داد که STC از عقبنشینی از مناطق تصرفشده (که قبلاً تحت کنترل اتحاد قبایل حضرموت بود) خودداری کرد، علیرغم درخواست رسمی عربستان برای خروج. STC این حملات را تأیید کرده و آن را "حمله مستقیم" عربستان توصیف کرده است، در حالی که ریاض آن را رسماً تأیید نکرده، اما منابع یمنی آن را به عربستان نسبت میدهند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی، که هر دو بخشی از ائتلاف عربی علیه دولت انصارالله در یمن هستند، در سالهای اخیر رقابت فزایندهای در جنوب یمن داشتهاند. این رقابت عمدتاً بر سر کنترل مناطق استراتژیک، منابع نفتی و جهتگیری سیاسی آینده یمن است. عربستان به دنبال حفظ وحدت یمن تحت دولت به رسمیت شناختهشده آمریکا (مانند شورای ریاستجمهوری) است تا سلطهی خود را بر مرزهای جنوبی با یمن حفظ کند، در حالی که امارات بیشتر به حمایت از جداییطلبان جنوبی تمایل دارد تا یک دولت مستقل در جنوب ایجاد کند که جدای از منافع اقتصادی و امنیتیاش (مانند کنترل بنادر و مسیرهای دریایی)، احتمالا به عنوان معبر عملیاتی رژیم صهیونیستی علیه انصارالله عمل نماید.
این تنشها از سال ۲۰۱۹ تشدید شده و اخیراً با پیشرویهای شورای انتقالی جنوبی (STC) به اوج رسیده است.
نیروهای نیابتی وابسته به هر طرف از این قرار هستند:
عربستان سعودی- حمایت اصلی از نیروهای دولتی یمن (تحت شورای ریاستجمهوری) و اتحاد قبایل حضرموت. این نیروها کنترل بخشهایی از استانهای شرقی مانند حضرموت را داشتهاند و تمرکز آنها بر مبارزه با انصارالله است. عربستان از طریق کمکهای مالی، تسلیحاتی و آموزشی، این گروهها را تقویت میکند تا نفوذ خود را در برابر دولت انصارالله حفظ کند.

امارات متحده عربی- حمایت از شورای انتقالی جنوبی (STC)، که یک گروه جداییطلب است و به دنبال استقلال جنوب یمن (شامل استانهایی مانند عدن، حضرموت و سقطری) میباشد. STC حدود ۱۲۰ هزار نیرو دارد که توسط امارات آموزش دیده و تجهیز شدهاند. امارات همچنین از نیروهای محلی مانند ألویة العمالقة جنوب و کنترل بنادر کلیدی مانند عدن و سقطری حمایت میکند. هدف امارات، ایجاد یک ساختار امنیتی موازی با ادعای دروغین «تمرکز بر مبارزه با تروریسم» و حفاظت از مسیرهای دریایی (مانند بابالمندب) است، که عمدتا با همکاری و حتی هدایت رژیم صهیونیستی بوده است.

این نیروهای نیابتی اغلب در مناطق نفتخیز مانند حضرموت (که ۸۰ درصد ذخایر نفت یمن را دارد) با یکدیگر درگیر شدهاند، که رقابت سعودی-اماراتی را به یک جنگ نیابتی تبدیل کرده است.
جزئیات بمباران اخیر و تأثیر آن بر موازنه
بمباران مواضع مزدوران اماراتی توسط جنگندههای سعودی، که اولین اقدام نظامی مستقیم عربستان علیه نیروهای وابسته به امارات پس از درخواست دیپلماتیک برای عقبنشینی بود، به عنوان هشدار توصیف شده و نه حمله گسترده.
حملات در ساعات صبح جمعه ۲۶ دسامبر انجام شد. بر اساس گزارشها، حمله اول حدود ساعت ۸ صبح و حمله دوم حدود ساعت ۹:۱۵ صبح انجام گرفت.
منطقه وادی نحب در شرق حضرموت، نزدیک ناحیه غیل بن یمین، مرکز این حملات بود. این منطقه بخشی از نواحی نفتخیز و استراتژیک حضرموت است که اخیراً توسط STC تصرف شده بود.

هدف حملات
هدف اصلی بمباران، مواضع قوات نخبه حضرمی (Hadhrami Elite Forces)، که واحد ورزیدهی وابسته به STC و آموزشدیده توسط امارات است.
عربستان این حملات را رسماً تأیید نکرده، اما منابع متعدد (از جمله رسانههای وابسته به STC و گزارشهای خبری) آن را به جنگندههای سعودی نسبت میدهند.
این اقدام پس از درگیریهای روز پنجشنبه ۲۵ دسامبر رخ داد که در آن نیروهای STC در کمینهای مسلحانه توسط گروههای قبیلهای وابسته به عربستان (اتحاد قبایل حضرموت) قرار گرفتند و دو کشته و چندین زخمی دادند.
زمینه و اهداف عربستان
این حملات مستقیماً پس از رد درخواست عربستان توسط STC برای عقبنشینی از حضرموت و المهره (که در اوایل دسامبر تصرف شده بودند) رخ داد.
عربستان این پیشروی STC را "تشدید یکجانبه و غیرموجه" توصیف کرده و تهدید کرده بود که اگر عقبنشینی صورت نگیرد، عواقب ناخوشایندی خواهد داشت.

تحلیلگران این حملات را هشدار نظامی میدانند تا STC را تحت فشار قرار دهند، نه شروع جنگ تمامعیار. عربستان نیروهای خود را در مرز یمن متمرکز کرده و ممکن است گزینههای بیشتری (مانند حمایت بیشتر از نیروهای قبیلهای) در نظر داشته باشد.

STC حملات را "غافلگیرکننده و غیرقابل توجیه" خواند و گفت که این اقدامات "آنها را از ادامه مبارزه برای حقوق جنوب بازنخواهد داشت". همچنین آماده هماهنگی با عربستان برای امنیت جنوب است، اما بر عقبنشینی تأکید نکرد.
امارات بیانیهای صادر کرد و از تلاشهای عربستان برای ثبات یمن استقبال کرد، بدون اینکه حملات را محکوم کند (نشانه تلاش برای حفظ وحدت ظاهری).
دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش هشدار داد که این "تشدید خطرناک" میتواند شکافها را عمیقتر کند.
عمان به عنوان میانجی، خواستار گفتگو سیاسی و پرهیز از تشدید شد.
در کل، این حملات نقطه عطف در رقابت عربستان-امارات است و نشاندهنده تمایل ریاض به استفاده از ابزار نظامی برای محدود کردن نفوذ امارات در جنوب یمن است، اما بدون گزارش تلفات سنگین، به نظر میرسد بیشتر جنبه هشدار داشته باشد. با این حال، اگر STC عقبنشینی نکند، ممکن است تنشها به درگیریهای بیشتر منجر شود.
این بمباران تأثیرات زیر را بر موازنهی این رقابت داشته است:
غافلگیری و تضعیف امارات: امارات که STC را به عنوان ابزار اصلی نفوذ خود میبیند، از این حملات غافلگیر شده و تحلیلگران عرب آن را یک "شکست سخت" برای امارات توصیف کردهاند. این اقدام عربستان نشاندهنده تمایل ریاض به استفاده از نیروی نظامی مستقیم برای محدود کردن پیشرویهای اماراتی است، که میتواند اعتماد STC به امارات را کاهش دهد و منابع اماراتی را تحت فشار قرار دهد.

تغییر موازنه به نفع عربستان: این حملات میتواند STC را مجبور به عقبنشینی کند و کنترل مناطق کلیدی مانند حضرموت را به نیروهای وابسته به سعودی بازگرداند. عربستان با این اقدام، سیگنال میدهد که اجازه نمیدهد امارات(با هماهنگی رژیم صهیونیستی) یکهتاز مناطق جنوبی یمن باشد. همچنین، این رویداد شکافها در ائتلاف ضدانصاراللهرا برجسته کرده و ممکن است امارات را به سمت مذاکره یا کاهش حمایت از STC سوق دهد.
بعید است این تنش به جنگ مستقیم بین عربستان و امارات منجر شود، زیرا هر دو کشور روابط اقتصادی نزدیک (مانند اوپک) دارند و تحت حمایت آمریکا هستند. اما میتواند درگیریهای نیابتی را تشدید کند، حوثیها را تقویت کند (با بهرهبرداری از شکافها) و سلطهی هر دو کشور را بر جنوب یمن را بیشتر مختل کند. برخی تحلیلها پیشبینی میکنند که این رویداد امارات را وادار به تمرکز بیشتر روی مناطق تحت کنترل مستقیم خود (مانند عدن و سقطری) کند، در حالی که عربستان نفوذ خود در شرق یمن را تثبیت میکند.
جمعبندی
در کل، این بمباران نقطه عطفی در رقابت است که عربستان را در موقعیت برتر قرار میدهد. این که چرا نیروهای مزدور امارات/رژیم اسراییل، با این حملات هوایی به شدت غافلگیر شدند، ریشههایی در تحولات ماههای اخیر دارد.
تحلیل دستگاه اطلاعاتی امارات که با مشاورت و هماهنگی با رژیم صهیونیستی صورت میگیرد بر این واقع شده بود که محمد بن سلمان، به واسطهی اشتباهات راهبردی سالیان گذشته و البته فشارهای غربی-صهیونی، در موضع انفعال محض به سر می برد و توان اقدام میدانی را در برابر اشتهای زیاد حاکمان امارات برای نقشآفرینی در یمن و کل منطقه ندارد. پرواز جنگندههای صهیونی از روی عربستان در حمله به مقر استقرار سران حماس در دوحه و بیعملی مطلق ریاض(حتی استنکاف از اعتراض شفاهی)، احتمالا این گمانه را در حاکمان امارات(و هادیان اسراییلی) به شدت تقویت کرده بود.

این موضوع به ویژه پس از حمله موشکی رژیم صهیونیستی از فراز خاک عربستان به دفتر سیاسی حماس در دوحه قطر بیشتر خودش را نشان داد چرا که سعودیها با وجود آگاهی از مسیر این حمله، هیچ واکنشی نشان ندادند و حتی به رژیم صهیونیستی نسبت به تعرض به حریم هوایی خود اعتراض هم نکردند. این همان مسئلهای بود که امروز منجر به عملیات گسترده مزدوران امارات در یمن برای عبور از منافع و مصالح سعودی شده است.
با این حال ریاض هنوز اهرمهایی قابلاعتنا برای بازیکردن در اختیار دارد که یکی از آنها دهها هزار نیروی سازماندهی شده موسوم به «سپر وطن»(«ائتلاف قبایل» و «یگانهای حضرموت») که همراه با چند تیپ و گردان از اخوانیهای یمن تکمیل میشود. باید توجه داشت که با اشغال دو استان المهره و حضرموت توسط مزدوران امارات، مسیر دسترسی ریاض به اقیانوس هند به صورت کامل مسدود می شود و تازه احتمال تاسیس پایگاههای جاسوسی-عملیاتی رژیم صهیونی در این دو استان به شدت بالا می رود.
در واقع در ریاض نسبت به نیات رژیم صهیونیستی برای شکل دادن «خاورمیانه جدید» که طی آن عربستان باید به سه بخش تقسیم گردد (در این تقسیم بندی یکی از بزرگترین میادین نفتی سعودی بدون شک سهم اولاد زاید خواهد شد) مشکوک است. غافلگیری سعودی در دو هفته نخست حملات گسترده مزدوران اماراتی به استانهای المهره و حضرموت، ظن انفعال مطلق بنسلمان را در حاکمان امارات به شدت تقویت کرد، تا جایی که ظاهرا هیچ منافعی برای سعودی در این اشغالگری خود قائل نبودند. باید توجه داشت که دیگر کشورهای منطقه، از جمله عمان و همچنین قطر، هم قطعا از یکهتازی مزدوران امارات در جنوب یمن راضی نیستند و بعید نیست که با اقدام عربستان در بمباران مواضع مزدوران امارات همسو باشند.