کد خبر: ۸۰۴۱۱
زمان انتشار: ۱۹:۴۵     ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
پایگاه 598 ، جـواد حجتي/ احمدي‌نژاد مديون است؛ آن هم دين بزرگي كه از عهده برآمدن آن، شايد امري محال باشد. اين دِين بزرگ نه به آن دسته از علاقه‌مندان سرخورده‌اي است كه تحقق پيش‌بيني نايب الامام را به عينه ديدند و نه به آن مردمي كه با طلوع خورشيد چهارم تيرماه سال 84 برق اميد گسترش افق ولايت در چشمان‌شان زده شد.
 
جنس بدهي احمدي‌ن‍ژاد نيز ريشه در مباني اقبال عمومي در سال‌هاي 84 و 88 به او دارد و همين است كه كار را براي جبران اين دِين بر او سخت مي‌كند. شرح اين "دِين بزرگ" البته نياز به مقدماتي دارد.
 
بي شك"علت محدثه و مبقيه" دُوَِل نهم و دهم هماني بود كه رهبر انقلاب در آخرين ديدار مرسوم با احمدي نژاد و يارانش در كابينه دهم از امتيازات دولت خواندند: "برجسته شدن ارزش‌هاي انقلاب"
 
ايشان همچنين يكي از عوامل گرايش مردم به دولت را نيز گرايش به حركت انقلابي، جهت‌گيري انقلابي، ارزش‌هاي انقلابي و مباني انقلاب توصيف كردند.
 
"يك بخش ديگر از اين نقاط قوّتى كه به نظر من روى آن بايد تكيه كرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزش‌هاى انقلاب است. در اين سال‌هابى كه دولت نهم و دولت دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چيزهائى كه امام به آن توصيه ميكردند و ما آنها را از انقلاب آموختيم، خوشبختانه كاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى مسئولان، استكبارستيزى، افتخار به انقلابيگرى. يك دوره‌‌اى بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابي‌گرى و اينها به انزوا افتاده بود؛ سعى ميكردند به عنوان يك ارزش منفى يا ضد ارزش، از اين چيزها ياد كنند؛ مقاله مينوشتند، حرف ميزدند، گفته ميشد. امروز خوشبختانه اينجور نيست، درست بعكس است؛ گرايش عمومى مردم و مسئولان كشور به حركت انقلابى، جهتگيرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. اين را توجه داشته باشيد كه يكى از عوامل گرايش مردم به دولت، همينهاست؛ يعنى مردم به اين ارزشها اهميت ميدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اينها خيلى چيزهاى مهمى است" (1) 
 
آنچه كه "ديده‌بان حكيم انقلاب" در بيانات خود به آن اشاره‌اي نداشتند، عامل اصلي استمرار اين روحيه انقلابي از سال 84 بود كه البته بايد ريشه اين عدم اشاره را در تواضع و فروتني امام المسلمين جست چه اينكه اگر بنا بر بيان عامل اصلي حفظ حركت انقلابي در دوران اخير بود، اول و آخر آن، تنها بايد نام حضرت آيت الله خامنه‌اي (دام ظله) برده مي‌شد.
 
رهبر معظم انقلاب پيامبرگون هم‌چون طبيبي "دوّار بِطبّه" (2) با مرهم‌هاي خود به جستجوي زخم‌هاي دولت برآمده از گفتمان اصيل انقلاب اسلامي پرداخت تا  آنها را مداوا كند. 
 
" تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمان‌ها ذره‌اى منحرف شود." (3)
 
اين بيان گوياي رهبر حكيم انقلاب نه با كنايه كه به تصريح بر نقش طبيب‌گونه معظم له در معالجه بيماري‌هاي آشكار و پيداي اركان نظام مقدس جمهوري اسلامي كه در راس آن دولت اسلامي است، اشاره دارد. 
اگرچه طيف حاشيه‌ساز نفوذ كرده در دل دولت، به مدد اذناب رسانه‌اي خود تلاش كردند تا با بهره‌برداري از فرمايشات مقام معظم رهبري، نقش ميكروبي‌شان در  آلوده كردن قوه مجريه و در نتيجه منحرف كردن جهت دولت از آرمان‌هاي اصيل نظام را انكار كنند، اما طبابت‌هاي آشكار "طبيب دوٌار انقلاب" از سال 84 تاكنون حكايت از وجود امراض و بيماري‌هايي در شاكله دولت داشت كه هربار قبل از كارگر شدن، به مدد تيز هوشي اين طبيب حاذق تاثير اصلي خود را از دست داد.
 
"در چنین شرایطی شایسته نیست که دولت خود را درگیر حاشیه‌ها کند که البته برخی اوقات، دولت با کم توجهی زمینه ساز این حاشیه ها می شود." (4)
 
در ماجراي اظهار نظر عجيب "دوستي با مردم اسرائيل" توسط اسفنديار رحيم مشايي، علي‌رغم بيان بي‌مبنايي اين نظر توسط صاحب‌نظران، دقيقا فرداي آن روزي كه اين نظريه از سوي بالاترين مقام اجرايي كشور موضع دولت خوانده شد، رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاي نماز جمعه نسبت به آن واكنش نشان دادند و اين اظهار نظر را غلط و غير منطقي خوانده و تاكيد كردند كه اين موضع جمهوري اسلامي نيست. 
 
در ارديبهشت سال 88، آن زمان كه دولت به فكر الحاق سازمان حج و زيارت به سازمان ميراث فرهنگي تحت مديريت اسفنديار رحيم مشايي افتاد، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي خطاب به نماينده وقت ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني نوشتند: "در باره جابجايي سازمان حج و زيارت به جناب آقاي رييس جمهور موكد تذكر داده شد كه الحاق اين سازمان به مجموعه گردشگري شايسته نيست مقرر گشت وضعيت به شيوه سابق باقي بماند لذا مقتضي است جنابعالي برنامه هاي خود را طبق روال سابق ادامه دهيد."
 
بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم و آن زمان كه مردم درگير فتنه فتنه‌گران بودند، رييس جمهور در تيرماه 1388 اقدام به انتخاب اسفنديار رحيم مشايي به عنوان معاون اولي خود كرد كه مقام معظم رهبري طی نامه‌ای اين انتخاب را بر خلاف "مصلحت احمدي‌نژاد و دولت" و "موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقه‌مندان به رييس جمهور" خواندند و اين انتصاب را لغو كردند.
 
موضوع ایرانی و ایرانی‌گری و توجه بی‌حد و حصر به پادشاهان قبل از اسلام از ديگر موارد انحرافي در دولت بود كه رهبر تيزبين انقلاب به آسيب‌شناسي آن پرداخته و راه صحيح را از طريق انحراف تبيين كردند: "اگر قرار است مسئله علاقه به ایران مطرح شود، یکی از مهم ترین راه ها، تحکیم و گسترش زبان و ادبیات فارسی است. در مورد علاقه به ایران، به جای تأکید بر ایران قبل از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تأکید شود زیرا افتخارات ایران بعد از اسلام در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران وجود نداشته است. رشد پیشرفت های علمی، هنری، فرهنگی و حتی نظامی در ایران بعد از اسلام بویژه در دوران دیلمی، سلجوقیان و صفویه به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران قبل از اسلام نیست.اگر می‌خواهید از ایران و ایرانی‌گری حمایت کنید، ایران بعد از اسلام، مستندتر و آشکارتر است". (6/6/1390)
 
چه بسا مهم‌ترين وجه اثبات جريان نفوذي در دل دولت كه ماجراي خانه‌نشيني معروف را به همراه داشت، به اتفاقات ابتداي سال 1390 بر مي‌گردد. آن زمان كه رسانه‌هاي دولتي خبر از استعفاي وزير اطلاعات و قبول اين استعفا از سوي رييس جمهور دادند. آن زمان اسفنديار رحيم مشايي در گفت‌وگو با پايگاه اطلاع رساني دولت به اظهار نظر در امور اطلاعاتي پرداخته و تاكيد كرده بود كه بايد ضعف‌های اطلاعاتی و ارتباطی جبران شوند. پس از آن رهبر معظم انقلاب دوباره خود وارد ميدان شده و در نامه‌اي به حيدر مصلحي او را در سمت خود به عنوان وزير اطلاعات ابقا كردند. 
 
موارد مذكور علاوه بر آنكه به روشني ناظر به حضور طيفي حاشيه‌ساز نفوذي در دل دولت است و سرنخ اين طيف نيز به فردي مي‌رسد كه در تمام اين موارد، نقش اصلي و يا فرعي را ايفا مي‌كرد، اثبات كننده "دين بزرگ" احمدي‌نژاد به شخص رهبر فرزانه انقلاب است كه همواره با هزينه كردن از خود، چنان پدري دلسوز، او و دولت برخواسته از گفتمان انقلاب اسلامي را از انحراف‌هاي "بنيان‌كن" و "بني‌صدر ساز" نجات داد. 
 
-----------------------------------------
 
(1) بيانات در ديدار رئيس‌جمهوری و اعضاى هيئت دولت‌ (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)
 
(2) "طبيب دوار بطبه" از اوصافي است كه اميرالمؤمنين عليه‌السّلام براي پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله به كار بردند. " طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أحْكَمَ مَراهِمَهُ وَ أحْمي مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذانٍ صُمٍّ وَ ألْسِنَةٍ بُكُمٍ مُتَتبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَواطِنَ الْحَيْرَةِ؛ رسول خدا، طبيبي است دوره گرد به همراه طبش، براستي مرهمها را محكم كرده و ابزار داغ را سخت گداخته است، آن را هر جايي كه نياز افتد قرار مي‎دهد ـ و درمان مي‎كند، درمان قلوبي كه ـ ازديدن حقيقت ـ كور و گوشهايي كه ـ از شنيدن سخنِ حق ـ كر و زبانهايي كه ـ از بيان حقيقت ـ لال مي‎باشند؛ او با دارويش جايگاههاي غفلت و بي‎خبري و مكانهاي حيرت و سرگشتگي را جستجو مي‎كند ـ تا درمان نمايدـ (نهج البلاغه نهج البلاغه، خطبه 108) 
 
(3) بيانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس  (۱۳۹۰/۰۲/۰۳)
 
(4) در ديدار با اعضاي هيات دولت (۱۳۹۰/۰۶/۰۶)
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها