کد خبر: ۹۷۷۴۴
زمان انتشار: ۰۰:۰۱     ۱۶ آذر ۱۳۹۱
به فاصله كمتر از دو هفته از مواضع افراطي محمد موسوي خوئيني‌ها مشهور به مرد خاكستري اصلاحات با اعضاي سازمان دانشجويي حزب اسلامي كار در ششم آذرماه كه در آن ضمن حمله به دستگاه قضايي و شوراي نگهبان، تمام‌قد به حمايت از سران فتنه برخاسته بود، روزنامه‌هاي جريان اصلاحات روز گذشته به استقبال آن بخش از سخنان اخير هاشمي‌رفسنجاني رفتند كه گفته است: امروز سخنان افراطيون چپ از حلقوم افراطيون راست شنيده مي‌شود.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام روز دوشنبه در ديدارجمعي از كارشناسان رسانه‌اي كشور درباره آفت تندروي و تفكرات افراطي ضمن دفاع از عملكرد دولت خود (به عنوان يك الگوي معتدل!) گفته بود: قبل از انقلاب ادبيات و تفكرات ماركسيستي، كمونيستي، منافقين، توده‌اي‌ها و فدائيان خلق در ادبيات انقلابي‌ها رسوخ كرده بود و پس از انقلاب نيز افراطيون چپ و راست حتي در دوران دفاع مقدس و عمدتاً با نيت خير در مسير پيشرفت انقلاب و امور كشور، مانع ايجاد كرده و مي‌كنند كه البته در مقاطعي اين تفكر جا عوض كرده و اكنون سخنان افراطيون چپ از حلقوم افراطيون راست شنيده مي‌شود.

اولين پيام منطقي كه مي‌توان از سخنان هاشمي‌رفسنجاني دريافت كرد و از قضا رسانه‌هاي دوم خردادي به خوبي آن را دريافت كرده‌اند، اين است كه جريانات اصلاح‌طلب (بخوانيد چپ‌هاي تندرو) اكنون در موضع اعتدال قرار دارند و آنچه امروز به عنوان افراط‌گرايي در جامعه از آن ياد مي‌شود، لابد جريان مقابل آنها يعني اصولگرايي (راست افراطي) است.

حال برگرديم به مواضع ششم آذر محمد موسوي خوئيني‌ها عضو برجسته و فعال مجمع روحانيون مبارز كه پس از اتخاذ مواضع ساختارشكنانه و افراطي خود و حزب متبوعش در فتنه سال ۸۸، مجدداً به ميز وعظ و خطابه بازگشته و ضمن ايجاد شبهه در برگزاري انتخابات آزاد، ادعا كرد: انتخابات آزاد يعني اينكه آقاي مهندس موسوي هم بتواند كانديدا شود.

 اگر انتخابات آزاد باشد ايشان بايد بتواند كانديدا شود. (البته آيت‌لله هاشمي‌رفسنجاني تصديق مي‌فرمايند كه گروه‌هاي چپ دهه ۶۰ همان دوستان و همفكران آقاي موسوي خوئيني‌ها و همراهان آنها در فتنه ۸۸ هستند و خط فكري آنها به صورت ماهوي تغييري نكرده ولو اكنون آنها را با اسامي جديدي مانند مشاركتي، دوم خردادي و. . . بنامند.)

موسوي خوئيني‌ها به صراحت تأكيد مي‌كند كه كانديداي اصلاح‌طلبان نبايد يك نيروي دست چندم (بخوانيد معتدل) باشد. بنابراين كانديداي مطلوب آنها كسي است كه مواضع افراطي و ساختارشكنانه تندرو‌ها را نمايندگي كند. اين در حالي است كه حزب منحله مشاركت روز گذشته در بيانيه‌اي به مناسبت چهاردهمين سال تأسيس خود كه با استقبال رسانه‌هاي اپوزيسيون و بي‌بي سي مواجه شد، اصولگرايان را متهم كرد كه به دنبال ايجاد اصلاح‌طلبان بدلي‌اند. سپس نتيجه‌گيري كرد كه در شرايط فعلي صندوق‌هاي رأي را تعيين‌كننده سرنوشت كشور نمي‌داند و اين يعني تحريم انتخابات.

حزب منحله مشاركت كه در دوران حاكميت خود در دولت و مجلس به دليل رفتارهاي قيم‌مآبانه همواره مورد انتقاد ساير گروه‌هاي اصلاح‌طلب بود، باز هم به همان سبك و سياق، خود را شايسته‌ترين تصميم‌گير جريانات اصلاح‌طلبي معرفي كرده و مي‌نويسد: «مردم به خوبي مي‌دانند كه مواضع اصلاح‌طلبي را از چه كساني بايد بشنوند و پي‌جويي كنند.»

بي‌بي‌سي هم نتيجه مي‌گيرد كه به نظر مي‌رسد اظهارنظر جديد اين تشكل اصلاح‌طلب، نوعي موضوع‌گيري در مقابل گروهي از منسوبين به جريان اصلاح‌طلبي (گروه‌هاي معتدل) است. اين افراد تمايل خود را به شركت در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، كه ۷ ماه ديگر برگزار مي‌شود، اعلام كرده‌اند. جبهه مشاركت با انتقاد شديد از اين گروه نوشته است: «شركت در هر انتخاباتي با هر قيمت و كيفيتي تنها از عهده كساني ساخته است كه از هيچ اصلي در سياست‌ورزي پيروي نمي‌كنند.»

به نظر مي‌رسد كه اعتراض موسوي خوئيني‌ها و مشاركت به كساني مانند محمد رضا عارف و مصطفي كواكبيان است كه رسانه‌هاي نزديك به اصلاح‌طلبان از آنها به عنوان كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري ياد مي‌كنند. عارف كه با وجود چهار سال معاون اولي دولت دوم خاتمي، گويي دل خوشي از افراطيون جبهه اصلاحات ندارد، عزم خود را جزم كرده تا وارد رقابت‌هاي انتخاباتي شود. چندي پيش قدرت الله عليخاني مشاور پارلماني هاشمي‌رفسنجاني نيز گفته بود: « آقاي عارف خودش براي ورود به عرصه انتخابات تصميم گرفته و جبهه اصلاحات بر روي افراد ديگري تمركز دارد ». اين در حالي است كه عارف در ديدار جمعي از حاميان خود گفته است: « بنده عزمم را براي ورود به انتخابات جزم كرده‌ام و هيچ فردي جز خاتمي نمي‌تواند مرا از اين كار منصرف كند.»

بنابراين بايد به جناب آقاي هاشمي گفت‌جريان‌هاي افراطي چپ به گواهي مواضع گفته شده در سطور پيشين از نمايندگان آنها، نه تنها نقش خود را به افراطيون راستگرا (به تعبير ايشان) نداده‌اند، بلكه با كمي ملاحظه مي‌توان گفت اين دو در افراط‌گرايي به هم رسيده‌اند.

ضمن آنكه بايد تأكيد كرد كه جريان اصيل اصولگرايي برخلاف اصلاح‌طلبان و فارغ از تعصب‌هاي كور جناحي هرگز خود را محدود به افراد نمي‌بيند و هرگاه ملاحظه كند كه انحرافي وجود دارد، بدون ملاحظه افراد، از آنها عبور خواهد كرد و اين عين تفكر اصولگرايي است كه اصالت را به تفكر و خط فكري مي‌دهد نه به اشخاص.

بنابراين از آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني انتظار مي‌رود با توجه به نقشي كه اصلاح‌طلبان امروز براي وي قائلند، از آنها بخواهد كه براي ورود به عرصه انتخابات و قرار دادن خود در معرض رأي مردم، از هر آنچه كه در فتنه سال ۸۸ توسط آنها رقم خورد اعلام برائت كنند و با عذرخواهي از مردم زمينه حضور خود را به درون نظام هموار سازند. از ياد نبرده‌ايم كه در عصر حاكميت اصلاح‌طلبان آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به شديد‌ترين شكل ممكن مورد هجمه افراطيون اين جريان قرار گرفت و با به كار‌بردن القابي مانند عاليجناب سرخ و خاكستري پوش و تخريب وي مانع راهيابي وي به مجلس ششم شدند و او در تقبيح افراط‌گرايي‌هاي اين جريان ترجيح داد سكوت كند!

اكنون اصلاح‌طلبان معتقد به نظام مي‌توانند در نخستين گام مواضع خود را نسبت به سخنان افراطي موسوي خوئيني‌ها به صورت صريح و شفاف اعلام كنند؛ سخناني كه به تعبير آيت‌الله حسن ممدوحي عضو مجلس خبرگان رهبري همسويي با ضد انقلاب است و سكوت اصلاح‌طلبان در قبال آن مي‌تواند به همسويي با اين سخنان تعبير و تفسير شود.

اصلا ح‌طلبان بايد بپذيرند آنچه در فتنه سال ۸۸ اتفاق افتاد، براندازي بود و بديهي است كساني كه در اين فتنه مشاركت داشته و هنوز از آن تبري نجسته‌اند نمي‌توانند در انتخابات شركت كنند.
چه آنكه قانون اساسي، جامعه، عقلا و عرف هم اجازه نمي‌دهد براندازان، اداره‌كنندگان جامعه شوند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها