کد خبر: ۱۰۶۸۰۷
زمان انتشار: ۰۷:۰۱     ۲۶ دی ۱۳۹۱
به گزارش 598، حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
اوايل تابستان سال
1365 بود. جنگ تحميلي نه فقط در مرزهاي آبي، خاكي و هوايي ميهن اسلامي با بيشترين حجم تبادل آتش ادامه داشت، بلكه دامنه جنگ به شهرهاي دور از جبهه هاي نبرد نيز كشيده شده بود. رژيم بعثي عراق علاوه بر استفاده از بمب هاي شيميايي و مدرن ترين ادوات و تجهيزات جنگي در جبهه ها، به بمباران مناطق مسكوني و موشك پراني به شهرها نيز روي آورده بود و همه روزه افزون بر تعداد زيادي مجروح جنگي كه براي مداوا به پشت جبهه ها منتقل مي شدند، مجروحان ناشي از بمباران و موشك باران شهرها نيز به شمار آنها اضافه شده بود. هر دو ابرقدرت آن روز شرق و غرب، كشورهاي اروپايي و شيوخ عياش و ديكتاتور عرب، به طور رسمي و اعلام شده از صدام حمايت مي كردند و آخرين و مدرن ترين تسليحات روز را در اختيارش قرار داده بودند.

اكنون كساني كه آن روزها را نديده اند- نسل هاي سوم و چهارم انقلاب- حال و هوا و شرايط آن روز ميهن اسلامي را در ذهن خود به تصوير بكشند. كشوري برخاسته از يك انقلاب پيروز و درگير جنگي تمام عيار كه به قول «جيمز ولسلي» رئيس اسبق سازمان سيا؛ «جنگ ايران با همه قدرت هاي بزرگ دنيا بود». كشوري در محاصره- تقريبا- كامل اقتصادي. كارخانه ها و پالايشگاه هاي ويران شده، سرمايه هاي بلوكه شده در بانك هاي خارجي، تاسيسات بمباران شده و در همان حال فشارهاي بي وقفه سياسي و تبليغاتي عليه كشورمان در اوج بود، آمريكا سكوهاي نفتي ما را در خليج فارس بمباران مي كرد. عراق با هواپيماهاي سوپر اتاندارد فرانسوي و موشك هاي هدايت شونده ليزري «اگزوسه» كشتي هاي نفتي ما را منهدم مي كرد. هواپيماهاي آواكس و موشك هاي «سايد بايندر» آمريكايي، ميگ هاي پيشرفته و موشك هاي اسكادبي شوروي، بمب هاي شيميايي و تانك هاي لئوپارد آلماني، دلارهاي سعودي و كويتي و... همه براي از ميان برداشتن نه فقط ايران اسلامي، بلكه به قول «واين برگر» وزير جنگ وقت آمريكا، «براي نابودي ملتي به نام ملت ايران» به ميدان آمده بودند و... بديهي است كه يكي از ناگوارترين پي آمدهاي آن دوران، شمار فراوان رزمندگان مجروح شده اسلام- يعني برترين بندگان خدا و خيل عظيم اولياءالله- بود كه به مداوا و مراقبت هاي پزشكي نياز مبرم داشتند و اين، افزون بر نياز ساير بيماران به مداوا بود كه همگي پاره هاي تن ملت و پايگاه اقتدار مردمي نظام اسلامي بودند.

حالا و در اين حال و هوا، اگر جمعي از پزشكان كشور با سوءاستفاده از سلطه غيرقانوني خود بر سازمان نظام پزشكي و به بهانه هاي واهي و يا هر علت ديگر، دست به اعتصاب بزنند و بيماران و مجروحان نيازمند به درمان را در بيمارستان ها و مراكز بهداشتي به حال خود رها كنند، چه واژه اي جز خيانت، وطن فروشي، همكاري با دشمن و ده ها واژه پلشت ديگر مي تواند عمق جنايتي را كه مرتكب شده اند بازگو كند؟!...
روز 23 تيرماه 1365 و در شرايطي كه به آن اشاره شد، سازمان نظام پزشكي ايران از همه پزشكان، داروسازان و پيراپزشكان و پرستاران خواسته بود كه دست از كار كشيده و اعتصاب كنند. اين حركت سازمان نظام پزشكي كه خبر آن از چند روز قبل با آب و تاب و ذوق زدگي از رسانه هاي بيگانه اعلام شده بود، بعد از وقوع نيز بازتاب گسترده اي در رسانه هاي مورد اشاره داشت كه با تقدير و تشكر از گردانندگان وقت سازمان نظام پزشكي همراه بود. آن روزها تعداد پزشكان كشورمان بسيار كمتر از شمار مورد نياز بود تا آنجا كه در بسياري از مناطق، پزشكان خارجي- عمدتا هندي و بنگلادشي- به كار گرفته شده بودند. گفتني است يكي از بركات! آن ماجراي پلشت، تصميم نظام به گسترش كيفي و كمي دانشگاه هاي پزشكي بود تا آنجا كه امروزه به لطف خداي مهربان نه فقط به لحاظ كيفي در دنياي پزشكي امروز، يكي از مطرح ترين ها هستيم بلكه از نظر تعداد فراوان پزشكان نيز در رده هاي بالايي قرار داريم و در برخي از موارد نياز ساير كشورها را نيز تامين مي كنيم.

پزشكان و پرستاران و ساير كادرهاي درماني متعهد و پاكباخته كشورمان اما، با حضور يكپارچه و تلاش بي وقفه خود در مراكز درماني تودهني محكمي به مسئولان وقت نظام پزشكي زدند و شماري از كادرهاي همراهي كننده با گردانندگان بي صفت آن روز سازمان نظام پزشكي را خجالت زده كرده و به پشيماني كشاندند.

آن روزها، سازمان نظام پزشكي كه ساختار آن از دوران طاغوت دست نخورده باقي مانده بود امتياز صدور كارت نظام پزشكي، رسيدگي به تخلفات پزشكان و... را در دست داشت بي آن كه در مقابل مردم و نظام پاسخگو باشد از اين روي با سوءاستفاده از در اختيار داشتن امتيازات ياد شده، مي كوشيد كادرهاي پزشكي را وادار به اطاعت كند! مديريت بر اين سازمان در زمان طاغوت با گماردن نيروهاي مورد تاييد ساواك اعمال مي شد.

امروزه اگرچه ساختار سازمان نظام پزشكي تغيير يافته و با نمونه هاي مشابه در دنيا انطباق پيدا كرده است ولي اين سازمان كماكان از امتيازات و اختيارات فراوان و تعيين كننده اي برخوردار است كه براي تضمين و اطمينان از جهت گيري اين سازمان به نفع مردم، بايستي مديريت سازمان به افراد با صلاحيت، مردم دوست و مومن و متعهد سپرده شود كه خوشبختانه اين ساز و كار در سازمان نظام پزشكي پيش بيني و به صورت قانون درآمده است.

و اما، آنچه نگارش اين يادداشت را ضروري كرده است، تلاش سازمان يافته و ديكته شده عوامل وطن فروش فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 براي در اختيار گرفتن رياست و مديريت اين سازمان است. در اين پروژه تعداد اندكي از پزشكان كه مطابق اسناد موجود، در جريان فتنه 88، آشكارا از سوي مديريت بيروني فتنه به كار گرفته شده و كارنامه سياه و ثبت شده اي از خيانت به مردم وطن خويش دارند براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي در ششمين دوره انتخابات اين سازمان خيز برداشته اند. بي ترديد هيئت نظارت و بررسي كننده صلاحيت نامزدها كه از افراد مؤمن و انقلابي تشكيل شده است، با توجه به اسناد خيانت آشكار اين عده، صلاحيت نامزدهاي آنان براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي را رد مي كند و به چند نفري كه ده ها خيانت و جنايت عليه مردم وطن خويش مرتكب شده اند اجازه نفوذ در سازمان نظام پزشكي و در دست گرفتن بخش عمده اي از چرخه بهداشت و درمان كشور را نمي دهد. چرا كه خيانت آنان در جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 بارها از خيانتي كه سردمداران نظام پزشكي در اعتصاب تيرماه سال 1365 مرتكب شدند، زشت تر و نفرت انگيزتر بوده است. خودتان قضاوت كنيد. آيا كساني كه براي مقابله با نظام اسلامي و عليه هموطنان خود با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و كومه له و گروه عبدالمالك ريگي ائتلاف مي كنند، بيشتر آمادگي خيانت دارند يا فلان گروه پزشكان طاغوتي حاكم بر نظام پزشكي در سال 1365؟! آنها در سال 1365 دست از كار كشيدند و اينان با تروريست هاي منفوري نظير منافقين عليه مردم وطن خود همكاسه شدند.

 نتانياهو از آنان با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد كرد و اين چند نفر كه نام و امضاي آنها پاي چند بيانيه به حمايت از فتنه آمده است، نه فقط به رگ غيرتشان برنخورد، بلكه در بيانيه هاي مورد اشاره از فتنه رسما آمريكايي و اسرائيلي حمايت و به حمايت خود افتخار!! هم كردند. به نفع اسرائيل و آمريكا شعار دادند، به ساحت عاشورا اهانت كردند، مسجد آتش زدند، تصوير حضرت امام(ره) را پاره كردند، آدم كشتند و... اين موارد كه فقط اندكي از بسيارهاست كه قابل انكار نيست! هست؟! بنابراين سؤال اين است كه چگونه و با كدام توجيه منطقي و مردم دوستانه مي توان صلاحيت آنان - كه خوشبختانه در جامعه شريف پزشكي كشورمان تعدادي بسيار اندك هستند- را براي تصدي رياست سازمان نظام پزشكي كشورمان تاييد كرد؟! و چه تضميني هست كه اين چند نفر در بزنگاه هاي حساس به نفع دشمنان بيروني در چرخه سلامت و درمان كشور دست به اخلال نزنند؟! مگر در جريان فتنه 88 خيانتي بارها نفرت انگيزتر از آن مرتكب نشدند؟!


گفتني است كه قرار است ابتدا دو تن از اين چند نفر كه مي دانند صلاحيتشان رد خواهد شد، اعلام نامزدي كنند و بعد از رد صلاحيت با مظلوم نمايي! روي نفر سوم سرمايه گذاري كنند! قرار است نفر سوم به ظاهر از فتنه اعلام برائت كند ولي تا آنجا كه كيهان باخبر است اين نفر سوم نيز يكي ديگر از همين فتنه گران است كه نام و امضاي او پاي بيانيه هاي حمايت از سران و عوامل فتنه ديده مي شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
رضا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۳۳ - ۲۶ دی ۱۳۹۱
۰
۰
داش حسین بازم اولی و دومی و سومی کردی که همین اول و دوم و یا الف . د گفتن ها شد فتنه 88 دیگه رک و رو راست آبروی دشمنان و خیانتکاران نظام رو ببرید
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها