به گزارش 598، روزنامه وطن امروز، امروز چهارشنبه 25/05/92 نوشت: یکم: !! آری، کم پیش میآید نوشتهای با علامت تعجب آغاز شود اما متحیرم از فهم کسانی که با ما سخن از «سوپر دو قطبی فتنه و انحراف» میرانند. ما «جنگ زرگری» شنیده بودیم، «سوپر دو قطبی تزویرگری» ندیده بودیم!! ما یک فتنه و یک انحراف نداریم. یک «فتنه و انحراف» داریم. انحراف به همان حرفی ختم میشود که فتنه با آن شروع میشود. انحراف... فتنه... «انحرافتنه»! اگر فتنه، انحراف از حق است، انحراف نیز، فتنه انداختن در جبهه حق است. آبشخور فتنه و انحراف، یکی است. منیتهای شیطانی است. «منم منم» و «بگم بگم» ریشه در نفوس اماره دارند. صلاحیت بعضیها برای آدم بودن رد است، وای به حال صلاحیتشان برای جلوس بر صندلی ریاست بر قوه مجریه. با عمل به «مر قانون» هم فتنه رد میشود، هم انحراف. ما گاهی با دشمن طرفیم، گاهی رسما با خود شیطان. به حضرات فتنه و انحراف برنخورد اما جفتشان از آدمیت مرخصی گرفته، تجسم شیطنت شیطان شدهاند. حقا که عجب بساطی پهن کرده شیطان! شیطان عزم کرده با کمک اعوان و انصارش مچ امید ما را بخواباند. مچ حماسهسازی ما را بخواباند. مچ غرور ما را بخواباند. مچ وحدت ما را بخواباند. شیطان عزم کرده انرژی منفی تزریق کند به بچههای انقلاب. شیطان است دیگر! قسم خورده، هم مچ آدم را بخواباند، هم مچ آدمیت را، هم مچ بصیرت را، هم مچ انقلاب اسلامی را. شیطان که برای انحراف و فتنه نقشه نمیکشد! ابلیسکها آنقدر نفس مساعدی دارند که شیطان نزده، اینها میرقصند! و علامت پیروزی نشان میدهند! فتنه و انحراف حتی چشمک شیطان را هم نمیخواهند! رام شیطاناند. آرام شیطاناند. شعبه شیطاناند. جلوه شیطاناند. بیبیسی، الکی از آمدن کسی ذوق نمیکند! انقلاب اسلامی اما همان انسان خداباور و عارفی است که شیطان برای به دام انداختنش با بزرگترین غل و زنجیر خود آمده. غل تفرقه، زنجیر تنش و دعوا و ناکارآمدی. این البته ناشی از ضعف انقلاب نیست؛ قوت انقلاب را نشان میدهد. شیطان با فتنه و انحراف، انقلاب اسلامی با خدا، البته که مکر خدا بالاتر است. مکر خدا، یعنی فکر خدا، یعنی همین حلول ماه رجب. قسم به «این الرجبیون»، خدا دارد حرف میزند با بچههای انقلاب... «اگر شیطان به جنگ شما آمده، من خداوند، دستهایم را به سوی شما دراز کردهام... از رجب بهتر، چه ماهی؟... بگیرید!» چه ماه به موقعی! در مصاف با ابلیس، چه به موقع خود را نشان دادی خدا! کور بودیم، نمیدیدیمت! کر بودیم، نمیشنیدیمت! باید خودت کاری میکردی! باید خودی نشان میدادی! انقلاب ما از محراب تو شروع شد... شیطان، ماه را میزند که الله را بزند! انقلاب ما را میزند که خدا را بزند! اگر شیطان، شیطان است، خدا هم خداست! اگر شیطان به میدان آمده، به خط زدن خدا دیدنیتر است. خرمشهر، خیلی از محورها لو رفته بود اما فرمانده خدا بود. آمد و آزادش کرد. ضعف از ما نیست که حرف از خدا میزنیم؛ بیچاره کسانیاند که پناه به شیطان میبرند! ما مچ هیچ شیطانی را نتوانستهایم بخوابانیم الا از کانال دعا و تضرع و راز و نیاز با خدا. نقطه قوت ما اصلا در همین ناحیه است. «ناحیه مقدسه اشک». «جامعه کبیره خشوع». در کوران هم آغوشی فتنه و انحراف، و هماندیشی شیطان با دشمن، نه عجب که ماه زیبای رجب به دادمان رسیده. صورتهای بارانی، بیشتر مستعد بصیرتاند. شانههای لرزان، نشانههای بصیرتاند. اگر بعضیها پنهانی با شیطان میبندند، ما اما بیمی نداریم از این حرفها. ما آشکار و هویدا میگوییم که با خدا بستهایم. ما افتخار میکنیم که انقلاب اسلامی، سنت فراموش شده اعتکاف را احیا کرد. اعتکاف، ائتلاف با خداست. رفتن به جبهه نماز شب شهداست. هم سنگری با رزمندههاست. ما بیم نداریم که علنی از خدا حرف بزنیم؛ نگونبخت کسانیاند که پنهانی با شیطان میبندند! الی بیتالمقدسیها 2 اسلحه داشتند؛ یکی درب و داغان که در دستشان بود، دیگری گریه و اشک که در مشکشان بود... و خدا به این دومی، بیشتر عنایت کرد. روحالله هم اخلاق خدایی داشت. جماران، به بسیجیها میگفت: «من به این چهرههای نورانی شما غبطه میخورم.» فقط کدخدای آنهایی آمریکاست، که الله را در محاسباتشان راه نمیدهند. بعضیها همچین با ابلیس بستهاند که انگار خدا رفته است! نخیر جانم! خدا هست! خدا نرفته است! طلوع آفتاب برای ما تکراری نشده! آیتالله ما «حضرت ماه» است! بعضیها با طمع و آز میبندند، خداباوران با نماز و راز و نیاز. خط ما خط خود نیست، خط خداست. خط منیت نیست، خط بصیرت است. «ما منهای خدا» حریف آسانی هستیم برای خودنویس و روز آنلاین و بیبیسی. «ما منهای خدا» اما اصلا وجود خارجی نداریم! شکست ما آنجاست که خود را از خدا پررنگتر ببینیم. اینگونه نخواهد شد! ما کدخدا نداریم، و جهان را «دهکده جهانی» نمیدانیم. ما را ناخدای با خدایی هست که علیالدوام میگوید؛ «خدا»... و نشانی خود را به ما نمیدهد، حرف از «خدا» میزند. او از خود گذشته است که «دست قدرت خدا» را میبیند.
دوم: بسماللهالرحمنالرحیم! نه فتنه و نه انحراف، هیچکدام سلیقه سیاسی انقلاب نیستند و قطعا شامل «همه سلایق سیاسی» نمیشوند. فتنه و انحراف، سلیقه سیاسی بیبیسیاند! سلیقه سیاسی شیطاناند! استغفرالله که ما نامزدهای انتخابات جمهوری اسلامی را «شیطان» بخوانیم! هنوز شورای نگهبان، نامزدی را تایید نکرده، امر بر بعضیها مشتبه نشود که نامزد انتخابات ریاست جمهوری جمهوری اسلامیاند! شورای نگهبان یک «مر قانون» دارد و بس. کسانی که ریگ فتنه و انحراف در کفششان است، تا ما سخن از «مر قانون» میرانیم، ناگهان دوستدار «آقا» میشوند! «ریگ فتنهایها» سخن از «مصلحت» میگویند و «ریگ انحرافیها» حرف از «حکم حکومتی» میزنند! سلمنا! ما هم حکم حکومتی را قبول داریم، هم مصلحت را. بالاترین حکم حکومتی، نیز والاترین مصلحت، «عمل به مر قانون» است. «مر قانون» نه فتنه را تاب میآورد، نه انحراف را. این «مر قارون بیبیسی» است که هر 2 را با هم تصدیق میکند! بعضیها نیامدهاند که نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوند؛ آمدهاند به نیابت از بیبیسی، بلکه شیطان بر جمهور، ریاست کنند. حالا یا «شیطان اشراف» یا «ابلیس انحراف». این، با قوانین جمهوری اسلامی نمیخواند. کسانی که التزامی به نتیجه انتخابات ندارند و کسانی که ثبتنام نکرده، عناوین مجرمانه در پروندهشان درج میشود، بر اساس «مر قانون»، صلاحیت نشستن بر صندلی ریاستجمهوری را ندارند. آزادی در جمهوری اسلامی اگر آنقدر موسع و گل و گشاد است که حتی فتنهگران و منحرفان را وسوسه به ثبتنام میکند، آن اندازه نیز حرمت دارد که شورای نگهبان، صلاحیتشان را رد کند. این مهم، بیش از آنکه حق شورای نگهبان باشد، وظیفه این شوراست.
سوم: در آستانه هر انتخاباتی، رهبر انقلاب، مثل امام راحل، به جای معرفی مصداق، از «شاخصهها» سخن میگویند. شاخصهها و ملاکهای «آقا» مال امروز و دیروز نیست، به قد انقلاب قدمت دارد. مردمی بودن، سادهزیست بودن، انقلابی بودن، محکم بودن، قانونمداری، دشمن ستیزی، مقاومت و... همه و همه مداقههای عمیق و قدیمی علمدار انقلاب است. در هر انتخاباتی اما ناظر بر مسائل روز، تاکید رهبر انقلاب روی بعضی شاخصها بیشتر میشود. معطوف به همین امر است که میبینیم رهبر انقلاب میفرمایند؛ «نامزدهایی که وارد صحنه شدهاند بدانند مدیریت اجرایی کشور یعنی چه» این جمله یعنی همین تاکیدات خاص رهبر انقلاب روی شاخصه کار، کارآمدی، کارآیی و توانمندی. عمل به این ملاکها ممکن نیست الا به رعایت 2 ضرورت؛ اولا، پرهیز از تنش و اختلاف و چند دستگی، ثانیا، نگه داشتن حرمت قانون. ضرورتهایی که میبینیم و میشنویم این روزها مهمترین امهات رهبر انقلاباند.
چهارم: در هر انتخاباتی دوگانهای شکل میگیرد. در راهاندازی دوگانهها باید هوشیار بود و دقیق. بعضی دوگانهها اگر چه وجود خارجی دارند و بسی آرمانیاند اما نمیتوانند و نباید تبدیل به دوگانه انتخابات ریاست جمهوری شوند که یک امر درون خانوادگی است. طبعا ما منکر «دوگانه سازش- مقاومت» نیستیم، لیکن مگر بیبیسی هم داخل بازی است که اصولا گانهای به نام «گانه سازش» داشته باشیم؟! انتخابات، انتخاب میان خیر و شر یا حق و باطل یا دوست و دشمن نیست که بخواهیم از این دوگانهها داشته باشیم. انتخابات، انتخاب میان خیرالموجودین داخل خانواده نظام از همه سلایق سیاسی انقلاب اسلامی است. بنابراین ما از دوگانهای سخن میگوییم که یک طرف بر کار و قانون و کارآمدی و پیشرفت و حرافی کمتر و وحدت و عدالت و روحیات مردمی اما غیرپوپولیستی تاکید دارد، طرف دیگر بر ازدیاد دعواهای داخلی، تنش، تفرقه، خط و خطوط و حالگیری. و مردم مخیرند به «کار و کارایی» رای دهند یا «تنش و دعوا». در این کارزار، هم نیاز انقلاب واضح است، هم نیاز مردم؛ «بیشتر شدن کار» یا «بیشتر شدن حرف»؟!
پنجم: بعله! انقلاب اسلامی اصلا آمده برای دعوا اما دعوا با شیاطین، نه دعوا با خودش!! ما اتفاقا برای برد فزونتر در جنگ با دشمن، چارهای نداریم الا اینکه از دنده خدا و خدمت به خلق خدا بلند شویم. به خود مشغول شدن ما، شیطان را به همه ما مشغول، بلکه مسلط میکند. حرف حسابم این است؛ مهمترین سم آرمانگرایی و انقلابی بودن، کاریکاتور کشیدن از آرمانگرایی و انقلابی بودن است! مُهر را برای سجده گذاشتهاند، نه پرتاب!... و «محراب» هم که از ریشه حرب آمده، سنگر جنگ خداباوران با هم نیست؛ سنگر سنگاندازی به سوی ابلیس رجیم است. تو برای خدا کار کن، چشم شیطان کور میشود. خیلی هم نیازی به سنگ نیست! فیالحال سنگ ما و اسلحه ما و جهاد ما، از کوی خدمت میگذرد. مباد که با تنگنظری بن بست کنیم راه خدمت را.
***
دوستان! خواهران و برادران! در مصاف ما با شیطان و دشمن و ایادیاش، خدا دارد با «ایامالله رجب» با ما سخن میگوید. خدا ما را تنها نگذاشته! دست خدا همچنان هوای ما را دارد! دست خدا بر سر ماست... .
*یادداشت: حسین قدیانی