تبیین انحراف توسط کارشناس مذهبی
انحرافات در قالب یک جریان شبه معنویتگرا شکل گرفته است
انحرافات مشایی در قالب یک جریان شبه معنویتگرا شکل گرفته است.ایشان با بیان این که افکار مشایی را به عنوان یک جریان انحرافی میداند گفت: اگر کسی میخواست در این چند سال ارزشها و باورها و نمادهای ضد دینی، ضد خدا گرایی و شیطانی را در کشور ما ترویج کند، بیش از آنچه مشایی گفت و عمل کرد، نمیتوانست کاری انجام دهد.

به گزارش رصد رسانه ای بیگانه پایگاه 598 ؛ حجت الاسلام و المسلمین مظاهری سیف رئیس موسسه بهداشت معنوی در مصاحبه با رسا گفت:انحرافات مشایی در قالب یک جریان شبه معنویتگرا شکل گرفته است.
ایشان با بیان این که افکار مشایی را به عنوان یک جریان انحرافی
میداند گفت: اگر کسی میخواست در این چند سال ارزشها و باورها و نمادهای
ضد دینی، ضد خدا گرایی و شیطانی را در کشور ما ترویج کند، بیش از آنچه
مشایی گفت و عمل کرد، نمیتوانست کاری انجام دهد.انحرافات مشایی که در قالب یک جریان شبه
معنویت گرا یا شبه عرفانی شکل گرفته است، از سالها پیش مشخص شده بود،
هنگامی که این روند شکافی را میان دولت و رهبری ایجاد کرد و ماجرای دردآور و
فراموش نشدنی یازده روز خانهنشینی پیش آمد، دیدیم که موضوع حمایت از دولت
از چارچوب حفظ ارزشهای نظام اسلامی و مردم فاصله گرفته است. از این جا
بود که نقدهایی مطرح شد، تا نخبگان جامعه از تحیر خارج شوند، به همین دلیل
معمولاً این مباحث در جمعهای خاص دنبال میشد و به نظر میرسد که اکنون با
درخواست آقای مشایی که گفتهاند انحرافات ما چیست؟ زمان آن رسیده است که
این انحرافات آشکارا بیان گردد. همچنین سؤال جناب مشایی هم بی پاسخ نماند.
اساس انحراف ایشان چیزی است که با عنوان اومانیسم یا انسان گرایی
از سوی ایشان و دوستانشان مطرح شده و میگویند: «اگر انسان را حذف کنید
دیگر نیاز به حذف خدا نیست، خدا خودش حذف میشود.» و بر همین اساس، جایگاه
خداوند در عالم، نسبت انسان با خدا، نسبت انسان با طبیعت، موضوع انسان
کامل، انتظار، مهدویت و حکومت جهانی موعود نیز تحریف میشود و اساس تعالیم
دینی به نوعی سوء تفسیر و تحریف دچار میگردد.مشکل اصلی آقای مشایی این است که خدامحوری و خداگرایی اسلام و عرفان اسلامی
را به انسان گرایی تبدیل کرده است. فعلاً کاری با مشرکانه بودن این هستۀ
فکری انحرافی ندارم، عرضم این است که این تنۀ اصلی، شجرۀ خبثهای است که
زیباترین آموزه های دینی و معنوی را به تحریفی پلید میکشاند. بنابراین
پایۀ انحراف ایشان جایگزینی اولویت خداگرایی با انسان گرایی در معارف دینی
است.
ایشان از خداگرایی و دین گرایی و اسلام گرایی گذشته و همنوا با
استراتژیست های استکباری در باشگاه بوداپست نظیر ماکس هابرد و اروین لازلو
به دوره انسان گرایی رسیده است. البته پیش از اینها اگوست کنت به این دوره
رسیده بود و اکنون بیش از دو قرن است که از این حرفها میگذرد، اما اکنون
از سطح نظریات علمی فرو آمده و به استراتژیهایی تبدیل شده که امثال مشایی
در حال اجرای آن هستند.
چند روزی است حمایت از مشایی در دستور رسانه های ضد انقلاب قرار گرفته است تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا آشکارا از او نام برده است.