کد خبر: ۱۵۲۸۶۹
زمان انتشار: ۱۴:۰۹     ۰۷ مرداد ۱۳۹۲
یادداشت میهمان؛
محمدسعید ذاکری
اصول و بینّات فرمایشات امام راحل ملت ایران،‌ سالهاست که با رهنمودهای داهیانه رهبری فرزانه انقلاب اسلامی، نصب‌العین مردم بوده است. این اصول با عملکرد دقیق مقام معظم رهبری که طابق النعل بالنعل همچون امام خمینی(ره) انقلاب را به پیش برده، اساسا غباری بر آن ننشسته که امروز احتیاجی به زنگار زدایی از آن باشد. اینکه مقتدای جامعه اسلامی چندی است که بیش از گذشته بر تمسک به اصول امام و شناخت آن تاکید کرده و همگان را به یادآوری آن هدایت می کند، ناشی از چیست؟

« جهتگيرى را بايد درست انتخاب كنيم؛ اين قطب‌نما است...اگر چنانچه جهتگيرى را غلط انتخاب كرديم، ... تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتيجه نميرساند، بلكه ما را از راه دور ميكند. فرمود: «قل هل ننبّئكم بالأخسرين اعمالا. الّذين ضلّ سعيهم فى الحياة الدّنيا»؛ سعى و كوشش آنها در گمراهى واقع شده است؛ يعنى در جهت درست انجام نگرفته. ... قرائت امام - كه براى ما معتبر و حجت است – را شرح دادم. ... گاهى تفسير غلط از امام ميشود، تفسير غلط از جهتگيرى مورد نظر امام انجام ميگيرد؛ كه اين هم چيز بدى است و خطرناك هم هست. خوشبختانه بيّنات امام جلوى چشم ما است؛ ... جهتگيرى‌ها مشخص است. ما در شناخت جهتگيرى‌ها، هم مشكلى نداريم، ... اولين كار هر مديرى در هر بخشى اين است كه جهتگيرى درست را در نظر بگيرد. ... همه‌ى نيرو را بايد پاى كار آورد. اين جهتگيرى‌ها بايد به شكل سياستهاى عملى در بيايد. سياستهاى كلى، بخشى از اين سياستهاى عملى است؛ چشم‌انداز بيست‌ساله، بخشى از اين سياستهاى عملى است؛ سياستهاى اجرائى دولت در بخشهاى مختلف، بخشى از اين سياستهاى عملى است؛ برنامه‌هائى كه دولتها و مجلسها تصويب ميكنند و بناى بر اجراى آن ميگذارند، بخشى از اين سياستهاى عملى است. بايد در خلال اين سياستهاى عملى، آن اهداف كلى و آن جهتگيرى‌ها تبيين شود و نقش پيدا كند و برجسته شود».( رمضان ۹۲ در جمع مسئولان نظام)

 ایشان پیش از این نیز در جمع اعضای هیئت دولت دهم، بار دیگر همه را به خواندن وصیت نامه امام سفارش فرموده و آن را ملاک عمل انقلاب اسلامی دانستند. قبل از آن نیز در ۱۴ خرداد ۹۲ در فرمایشات خود به مناسبت سالگرد ارتحال امام راحل(ره) از لزوم شناخت صحیح اصول و نقشه راه امام و از انتظار امام از مسئولین و دولت ها برای عملی شدن این اصول سخن گفته و بیان داشتند: «در باور به خدا، امام مصداق اين آيه‌ى شريفه بود: «الّذين قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكيل». «حسبنا الله و نعم الوكيل» را امام با همه‌ى وجود ادا ميكرد و از بن دندان به آن معتقد بود. ...

در باور به مردم، امام بزرگوار، ملت ايران را به معناى حقيقى كلمه ميشناخت. امام اعتقاد داشت كه اين ملت، ملتى است با ايمان عميق، باهوش و شجاع؛ كه اگر پيشوايان لايقى در ميان آنها پيدا شوند، اين ملت ميتواند مثل خورشيد در ميدانهاى مختلف بدرخشد؛ ... ملت ايران را ميشناخت، به ملت ايران اعتماد داشت. ... مردم در چشم امام بزرگوار، عزيزترين بودند؛ دشمنان مردم، منفورترين بودند. ...در باور به خود - اعتماد به نفس - امام به مردم ايران «ما ميتوانيم» را تعليم داد. امام قبل از آنكه «ما ميتوانيم» را به مردم ايران تلقين كند و تعليم دهد، «ما ميتوانيم» را در وجود خود زنده كرد؛ ...هيچ كس در حرف و عمل امام بزرگوار ما، نشانى از افسردگى و ترديد و خستگى و وادادگى و تسليم‌طلبى پيدا نكرد. ....»

 استقامت بیش از پیش امام

«بيانيه‌هاى امام در سالهاى آخر عمر، حتّى از سخنان سال ۴۲ ايشان گاهى انقلابى‌تر بود، تندتر بود، قوى‌تر بود؛ پير ميشد، اما دل او جوان بود، روح او زنده بود؛ اين همان استقامتى است كه در قرآن كريم ميفرمايد: «و ان لو استقاموا على الطّريقة لاسقيناهم ماء غدقا».در آيه‌ى ديگر ميفرمايد: «انّ الّذين قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة».اين سه باور، امام را زنده نگه داشت؛ ...».

 بیّنات امام؛ نقشه راه ما

«نقشه‌ى راه هم در مقابل ما است. ما نقشه‌ى راه داريم. نقشه‌ى راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولى كه با تكيه‌ى بر آن توانست آن ملت عقب‌افتاده‌ى سرافكنده را تبديل كند به اين ملت پيشرو و سرافراز. اين اصول، اصولى است كه در ادامه‌ى راه هم به درد ما ميخورد و نقشه‌ى راه ما را تشكيل ميدهد. .. ما مفيد نميدانيم كه به اسم امام تمسك كنيم، اما اصول امام را به فراموشى بسپريم؛ اين غلط است. اسم امام و ياد امام به‌تنهائى كافى نيست؛ امام با اصولش، با مبانى‌اش، با نقشه‌ى راهش براى ملت ايران يك موجود جاودانه است. نقشه‌ى راه در اختيار امام است و آن را به ما عرضه كرده است؛ اصول امام مشخص است.در سياست داخلى، اصول امام عبارت است از تكيه به رأى مردم؛ تأمين اتحاد و يكپارچگى ملت؛ مردمى بودن و غير اشرافى بودن حكمرانان و زمامداران؛ دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت؛ كار و تلاش همگانى براى پيشرفت كشور.

در سياست خارجى، اصول امام عبارت است از ايستادگى در مقابل سياستهاى مداخله‌گر و سلطه‌طلب؛ برادرى با ملتهاى مسلمان؛ ارتباط برابر با همه‌ى كشورها، بجز كشورهائى كه تيغ را بر روى ملت ايران كشيده‌اند و دشمنى ميكنند؛ مبارزه‌ى با صهيونيسم؛ مبارزه براى آزادى كشور فلسطين؛ كمك به مظلومين عالم و ايستادگى در برابر ظالمان. ...در عرصه‌ فرهنگ، اصول امام عبارت است از نفى فرهنگ اباحه‌گرى غربى؛ نفى جمود و تحجر و نفى رياكارى در تمسك به دين؛ دفاع قاطع از اخلاق و احكام اسلام؛ مبارزه با ترويج فحشا و فساد در جامعه.در اقتصاد، اصول امام تكيه‌ى به اقتصاد ملى است؛ تكيه‌ى به خودكفائى است؛ عدالت اقتصادى در توليد و توزيع است؛ دفاع از طبقات محروم است؛ مقابله‌ با فرهنگ سرمايه‌دارى و احترام به مالكيت است - اينها در كنار هم - امام فرهنگ ظالمانه‌ى سرمايه‌دارى را رد ميكند، اما احترام به مالكيت، احترام به سرمايه، احترام به كار را مورد تأكيد قرار ميدهد؛ همچنين هضم نشدن در اقتصاد جهانى؛ استقلال در اقتصاد ملى؛ اينها اصول امام در زمينه‌ى اقتصاد است؛ اينها چيزهائى است كه در فرمايشات امام واضح است.»

 حقیقت چیست؟

نگارنده معتقد است که وجود جریان مسمومِ نفاق آلودِ نفوذ کرده در بدنه انقلاب و نظام اسلامی که خود را مالک و صاحب انقلاب می داند باعث شده تا این هشدارهای انذار گونه، اینچنین از سوی مرزبان و نگاهبان اصلی انقلاب اسلامی صادر شود. جریانی که خود را مرید امام راحل معرفی می کند اما کمترین تطابق فکری و روشی با امام راحل(ره) دارد. این جریان حتی نه اکنون که براساس نص خاطره گویی های خود از ایام قرابت فیزیکی اش با امام راحل(ره)، معتقد به خط دهی به امام و چانه زنی با پیر و مقتدای ملت ایران  بر سر تصمیم های تاریخی و مهم آن عزیز سفر کرده بوده است. این جریان که امروز مدعی است جنگ را بر اثر مشاهده یک صحنه فجیع از جنایت‌های صدام به یکباره تمام کرد ‌ و جام زهر را به امام ما نوشاند،‌ تمام قد معتقد است که تفسیر ارائه دهنده او از امام، همانی است که امام ما آن بوده است! اما امام ما کجا و اشرافیگری‌های این جریان کجا؟ امام ما کجا و فخر فروشی های شان به مردم و دوری اینان از پابرهنگان کجا؟ امام ما کجا و سازش ها و وادادگی های اینان در برابر غرب با اسامی دلفریبی نظیر تعامل با دنیا یا میانه روی کجا؟ امام ما دل در گرو امتش داشت نه همانند اینان که تنها مردم را برای رای دادن به ایشان و اشباع قدرت خواهی و جاه طلبی آنان و سوار شدن بر گرده های مستضعفین خواسته و در غیر اینصورت، رای آنان را پر ابهام، مساله دار، لگد کوب شده، غیر محترم و شایسته تجدید نظر و...میدانند.

امام ما اقتصاد را برای مردم و با اولویت محرومین، مستضعفین و پابرهنگان می خواست نه همانند ایشان که اقتصاد را برای پر کردن جیب فرزندان، اطرافیان، هم باندی ها و نوکران و چاکران درگاه می‌پسندند. وبالاخره آنکه فرسنگ ها فاصله میان امام راحل ملت ایران(ره) و آنچه ایشان از امام می‌نمایانند وجود دارد. امام ما متجلی در بیانات و صحیفه و وصیت نامه است. در بیّنات امام، پیمودن راه انقلابی او در پیروی از ولی فقیه زمان تجلی می یابد نه آنکه در ظاهر رهبری عشق ما معرفی شده اما در حقیقت همواره با گوشه و کنایه و نیش و طنز، ‌از فرامین او سرپیچی شود.  امام ما فقیه، عارف،‌ فیلسوف‌،‌ عمیقا مکتبی و معتقد به اسلام اصیل و فقه سنتی بود، او  در برابر مردم خاضع و در برابر دشمنان قاطع بود؛‌ اما امام مورد ادعای این جریان، امامی لیبرال، ضعیف النفس و تحت تاثیر و فرمانبردار از ایشان و فردی اباحه گراست که هیچ اعتقادی به ملزومات رفتاری و پای بندی های عادی شرعی نیز ندارد.

 الیوم یوم المباهله

مقتدای جامعه اسلامی امروز عَلَمِ لزومِ شناساندن امام حقیقی برای رنگ باختن امام های جعلی را برداشته تا انحراف از خط امام با ادعای امام گرایی به پایان رسد. مبنای امام حقیقی در بیانات و رهنمودهای او متجلی است و مدعیان دروغین امام، باید بر ادعای خود برهان اقامه کنند. آنان باید صراحتا برای ادعاهای خود سند ارائه کنند. بگویند که امام خاضع آنان در برابر غرب، ‌امام میانه رو، ‌امام اباحه گرا، امام اشرافیت گرا و امام متعامل با دنیا و...با کدامین سند از رفتارهای امام منطبق است. و بی شک بار دیگر ایشان بر ادعاهای خود سندی برای ارائه ندارند.

 دولت یازدهم و مناط امام

دولت یازدهم محل آزمون خوبی برای تمسک به اصول حقیقی امام یا دست یازیدن به اصول تراشی های خود ساخته از متوهمینِ خود خط دهندگان پندارها به امام است. این دولت البته چالشی در این بین در پیشاروی خود می بیند. از یکسو اگر بخواهد مسیر حقیقی امام را – همان که مردم و رهبری والبته خود امام انتظار دارد- طی نماید،‌ باید نبرد سنگین ایستادگی در برابر فشارهای متوهمین خود خط دهندگان پندارها به امام را تحمل نماید. اگر هم در این راه وا دهد مردمِ متمسک به اصول امام، در برابر او خواهند ایستاد. تجربه ثابت کرده که با ایستادگی مردم و رهبری،‌ انقلاب اما
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها