کد خبر: ۱۵۶۲۰۶
زمان انتشار: ۱۲:۳۰     ۱۹ مرداد ۱۳۹۲
محمد بقایی ماکان با انتقاد از عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در واژه‌گزینی، می‌گوید، این نهاد پیش از واژه‌گزینی، به خانه‌تکانی نیاز دارد تا روح و فرهنگ ایرانی بر آن غالب شود.

این نویسنده و پژوهشگر در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره‌ی ضرورت واژه‌گزینی به جای واژه‌های بیگانه‌ای که وارد زبان فارسی می‌شوند، گفت: تقریبا در تمامی کشورها، نهادی برای تصفیه‌ی زبان ملی وجود دارد.

او ادامه داد: در ایران نیز از نزدیک به یک قرن پیش، این تشکیلات به وجود آمده و در چند دوره‌ی متفاوتی که داشته، گاهی خوب عمل کرده است، گاهی متوسط و گاهی هم بد، که گویا توالی این صفت‌ها هم از لحاظ زمانی به همین ترتیب بوده است. با توجه به نقدهایی که در خصوص این جریان می‌شود،‌ می‌توان نتیجه گرفت که ضرورت وجود آن هم مورد تأیید اهل نظر است. هر پدیده‌ای که مورد نقد قرار می‌گیرد، وجودش ضرورت دارد.

بقایی ماکان همچنین عنوان کرد: ایراد بزرگ فرهنگستان مانند بسیاری از سازمان‌ها و نهادهایی که در کشور وجود دارند، در این است که به دنبال اندیشه‌های مطرح در جامعه حرکت می‌کند و نه پیشاپیش آن‌ها؛ یعنی طلیعه‌دار افکار مطرح در جامعه نیستند.

او افزود: فرهنگستان فعلی درواقع مشمول چنین تعریفی است؛ زیرا به این اصل مهم توجه ندارد که هر محصول عینی، واژه‌ی مورد نظر خود را به جامعه‌ی مصرف‌کننده تحمیل می‌کند و تا فرهنگستان پس از گذشت چندین سال، به خود بیاید و معادلی برای آن برگزیند که غالبا هم با ذوق عامه و زیبایی‌شناسی زبان فارسی نمی‌خواند، چنان‌که نمونه‌های آن را در محصولات صادراتی فرهنگستان فراوان می‌بینیم‌، کار از کار گذشته است و همانند آبی که ریخته شده، دیگر قابل جمع کردن نیست.

این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: مثال روشن این موضوع، واژه‌ی «موبایل» است که پس از ورود به ایران، به کوچکی دستگاه مادی آن، در زبان فارسی کلمه‌ای رایج شد، ولی فرهنگستان معادل یا برابرنهاد آن را، «تلفن همراه» درنظر گرفت. شگفت این‌که فرهنگستان متوقع است جامعه لفظ بسیار ساده و آسان «موبایل» را بگذارد و از ترکیب «تلفن همراه» استفاده کند که نه تنها از حد معمول، کش‌دارتر و بلند‌تر است، بلکه بخشی از آن هم اصلا فرنگی است و سؤال این‌جاست که اگر قرار بر مصرف کلمه‌ی غیرفارسی است، چرا نباید از همان «موبایل» استفاده شود؟

او اضافه کرد: من بارها امتحان کرده‌ام و متوجه شده‌ام که ترکیب «تلفن همراه» در هیچ‌یک از بحور عروضی جای نمی‌گیرد و فقط می‌توان در شعر روحوضی آن را به کار برد و با ضرب بیان کرد، و نمی‌توان آن را در یک بحر مناسب عروضی مثل رمل‌، هزج، یا متقارب جا داد.

بقایی ماکان سپس گفت: نکته‌ی دیگر این است که فرهنگستان با سرمایه‌ی جامعه‌ی ایرانی کار می‌کند؛ اما شگفت این‌که در واژه‌گزینی برای این ایرانیان، از واژه‌های تازی استفاده می‌کند.

او ادامه داد: بنابراین دستگاهی به نام فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیش از آن‌که اقدام به واژه‌گزینی کند، به خانه‌تکانی نیاز دارد تا براساس روش‌هایی که روح و فرهنگ ایرانی بر آن غالب باشد، در هر بامداد سر از خواب بردارد.

بقایی ماکان همچنین عنوان کرد: نباید فراموش کرد که هدف غالب فرهنگستان‌های بزرگ جهان؛ از جمله فرهنگستان فرانسه، تنها تأکید بر واژه‌گزینی یا به اصطلاح، ملانقطی بودن نیست؛ زیرا توانایی و قدرت یک زبان، براساس به کار بردن واژه‌های خودی نیست، بلکه اهمیت زبان در آفرینندگی است. امروز در دیوان‌های بزرگ شعر فارسی، کلمات غیرفارسی فراوانی می‌بینیم، اما هیچ‌کس در جهان نمی‌گوید حافظ‌، سعدی‌، یا خاقانی ایرانی نیستند.

او اضافه کرد: موضوع دیگر این است که فرهنگستان گمان می‌کند باید همه کلمات را تغییر داد و گاه در اسم‌های خاص هم به دلیل نبود آشنایی با روش‌های جهانی، معادل‌یابی انجام می‌دهد؛ مثلا اسم خوراکی‌های خارجی؛ همچون «پیتزا» و «چیزکیک» را تغییر می‌دهد. این کار مثل این است که در ایتالیا، ترکیب «قورمه‌سبزی» را به واژه‌ای‌ ایتالیایی تغییر دهند. آن قورمه‌سبزی غذای دیگری می شود که حتا طعم قورمه‌سبزی ایرانی را هم نمی‌دهد.

بقایی ماکان درباره‌ی انتظاری که فرهنگستان از سایر نهادها و مردم برای پذیرش واژه‌های مصوبش دارد، گفت: در چنین دیدگاهی حداقل کمی خودنگری احساس می‌شود؛ زیرا اگر میزان رأی مردم است، مردم باید تکلیف این کلماتِ غالبا من‌درآوردی را روشن کنند.

او سپس تشریح کرد: مثال بارز نفی چنین دیدگاهی این است که 35 سال است در تقویم رسمی کشور، نام مفرح و مبارکی به نام «سیزده به‌در» را به هزار دلیل نامنصفانه و غیرکارشناسانه، تغییر داده‌ و به نام دیگری تبدیل کرده‌اند، اما به هیچ وجه گمان نمی‌رود حتا خود تأییدکنندگان این نظر، در شب سیزده به‌در به خانواده‌های‌شان بگویند «فردا می‌رویم روز طبیعت». یا به جای «کوپن»، واژه‌ی نخراشیده‌ی «کالابرگ» را ابداع کرده‌اند که به نظر نمی‌رسد خود ابداع‌کننده هم آن را به کار برده و به خواربارفروش محله‌ی خود گفته باشد «با کدام کالابرگ برنج یا روغن می‌دهد»؛ چرا که به کار بردن آن، فروشنده را به تبسم وامی‌دارد و باعث می‌شود که دست کم در دل به او بگوید «ما را گرفته‌ای؟».

بقایی ماکان در ادامه عنوان کرد: بیش‌تر کلمات جدید که در زبان فارسی معمول شده‌اند؛ مانند هواپیما‌، فرودگاه و امثال این‌ها، دقیقا ساخته‌ی فرهنگستان نیستند، بلکه پیش از آن‌که فرهنگستان‌های گذشته بر آن‌ها مهر تأیید بزنند، بر زبان مردم جاری شده بودند.

او ادامه داد: کلمه‌ی «دانشگاه» را اول بار مرحوم محمدعلی فروغی بی‌آن‌که در فرهنگستان آن زمان آمده باشد، به زبان آورد. در شعر بهار هم کلمه‌ی «دانشکده» بر وزن آتشکده ساخته شد. بنابراین در واژه‌سازی و پذیرش واژه، حتا در زمینه‌های فنی هم مردم نقشی مؤثرتر از فرهنگستان‌های گذشته و بخصوص فرهنگستان کنونی دارند.

بقایی ماکان اضافه کرد: اصطلاحاتی مانند سگ‌دست‌، کاسه نمد‌، میل فرمان و ... را مردم ساخته‌اند و از آن‌جا که ذوق جامعه، همیشه تعیین‌کننده‌ی جریان یک زبان است، بنابراین این کلمات به‌سادگی مورد پذیرش قرار گرفته‌اند و اکنون آن‌ها را به عنوان یک مدخل در فرهنگ‌های رسمی زبان فارسی مثل دهخدا، معین‌، سخن‌ و فرهنگ کلمات عامیانه‌ی جمالزاده می‌توان یافت.

او همچنین گفت: فرهنگستان در یک کلام، مصداق اتلاف سرمایه و وقت است. اگر قصد این نهاد، اعتلای زبان فارسی است، مهم‌ترین کاری که می‌تواند در فعالیت‌های خود بگنجاند، این است که تأکید را بر تولید بگذارد.

بقایی ماکان افزود: امروز فرستنده‌های خارجی بسیاری که به دلیل تفکر تجزیه‌طلبانه، با زبان فارسی و فرهنگ ایرانی عناد می‌ورزند، مانند گرگ‌هایی در اطراف میشِ زبان فارسی ایستاده‌اند و سعی می‌کنند با پراکندن سم، فرهنگ و زبان فارسی را دگرگون کنند. فرهنگستان به هیچ‌یک از این‌ها پاسخ‌گویی ندارد و در شبکه‌های تلویزیونی یا روزنامه‌های کشور، به آن‌ها پاسخی نمی‌دهد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها