کد خبر: ۱۹۰۱۰۴
زمان انتشار: ۱۸:۱۶     ۲۶ آذر ۱۳۹۲

از الزامات پیشرفت اقتصادی کشور توجه به ظرفیت های درونی و اقتصاد درون زا است که این مهم با کلید واژه اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر عزیر انقلاب یافت میشود. با توجه به تحریم های همه جانبه و تاکیدات رهبری موضوع اقتصاد دروزن زا از یک انتخاب خارج شده و به یک الزام گریز ناپذیر تبدیل شده. با این وجود به علت آنکه بدنه اقتصادی دولت،مجلس و دانشگاه‌ها گرایش به اقتصاد لیبرال و بازار گرا دارند شاهد آنیم که اقتصاد مقاومتی به فراموشی سپرده شده است.به همین خاطر گفتگویی داشتیم با دکتر "مهدی حسینی" استاد دانشگاه که متن آن برای مردم منتشر میشود.

برای مردم:آیا "اقتصاد مقاومتی" می تواند در کوتاه مدت برای کاهش اثر تحریم ها عمل کند؟

حسینی: کدام اقتصاد مقاومتی؟ شما از چی حرف میزنید؟ اینکه میگویید یعنی چه؟

برای مردم:اقتصاد مقاومتی یا همان اقتصاد درون زا که رهبر انقلاب بر آن تاکید دارند؟
حسینی: رهبر عزیز این مطالبه را مطرح کردند، اما وقتی کسی در بدنه اجرایی و قانون گذاری مملکت به آن اعتقاد ندارد، وقتی نخبگان و اساتید اقتصادی ما لیبرال و بازارگرا هستند؛ این مطالبه زمین میخورد، همانگونه که خورد. شما جستجو کنید، در چندماه گذشته که دولت جدید آمده چندبار کلمه اقتصاد مقاومتی یا مشابه آن تکرار شده است؟ یا چند سایت و روزنامه به آن پرداختند؟ هیچ؟ شما الان دارید درباره "هیچ" از من سوال میکنید!!

برای مردم:نظر شما درباره نگاه دولت جدید به این موضوع چیست؟

حسینی: نیازی به نظر من نیست! شما به تیم اقتصادی دولت نگاه کنید. به وزرا، به کارشناسان؛ همه طرفداران لیبرال سرمایه داری اند، کسی اصلا به بحث هایی مثل اقتصاد مقاومتی و توانمندسازی کشور از درون و... فکر نمی کند! همه تسلیم اقتصاد بازار گرا شدند.

من به شما بگویم، برخی آمدند می گویند که درب تولید را ببندید، ما امکان صادرات نفت را ایجاد می کنیم و میلیونها بشکه نفت خام در سال میفروشیم و از آن طریق کشور را اداره می کنیم. حتی پیمانکاران داخلی عسولیه را دارند اخراج و با بهانه هایی قراردادشان را لغو میکنند و به جایش پیمانکار خارجی جایگزین میشود.

یعنی نفت خام را خارجی استخراج کند و خارجی صادر کند و خارجی بیمه کند و خارجی بخرد و 4 دلار کف دست ما بگذارد، آن وقت آقایان با آن کشور را اداره کنند. آن هم چه اداره ای؟ با آن پول از همان کشور خارجی نیازمندی هایمان را وارد کنیم! از پرتقال و گندم گرفته تا ماشین زیر پای مردم را با پول فروش نفت خام از خارج وارد کنیم.

اینها داستان و افسانه و تاریخ زمان مظفرالدین شاه نیست. اینها اتفاقاتی است که همین الان در حال رخ دادن است!

برای مردم:خب، بودجه سالیانه و خیلی از قوانین واردات و صادرات و... توسط مجلس تصویب میشود، به نظر جنابعالی میتوان از این گلوگاه برای اجرای اقتصاد مقاومتی استفاده کرد؟

حسینی: خیر؛ الان مجلس دارد به چشم میبیند و هر روز گزارشات بدستش میرسد که چه بلایی بر سر عسولیه آوردند! چه وعده هایی در اپک دادند! و چه برسر کشاورزی و صنعت دارد می آید. اما سکوت کرده! چرا؟ چون قاطبه بدنه مجلس در حوزه اقتصاد دارای فکر لیبرالی و سرمایه داری اند! شاید در حوزه سیاسی با لیبرالیسم مشکل دارند اما در حوزه اقتصادی آن را پذیرفته اند. امثال آقای نادران انگشت شمارند.

برای مردم:در حوزه فرهنگ عمومی و مطالبه افکار عمومی چه برنامه ای میتوان داشت؟

حسینی: چه کسی افکار عمومی را میسازد؟ شما رسانه ها! رسانه ها هم که تابع "جو" اند نه "فکر". چرا رسانه ها در این مدت ساکت بودند و در این باره کار نکردند؟ چرا باید مدل مانتو دختر خانم اشراقی یک هفته تیتر اصلی روزنامه ها و سایت های سیاسی ما باشد اما مطالبه مهم رهبری و نیاز اساسی کشور، یعنی اقتصاد مقاومتی روی حتی خبر جنبی هم حساب نشود!

آن 4تا روزنامه ای هم که تخصصی در حوزه اقتصاد کار می کنند تکلیفشان روشن است، از طرف کسانی اداره می‌شوند که کاملا معتقد به اقتصاد بازار هستند و مروج همین فکر در جامعه اند.

برای مردم:فکر نمی کنید در این باره کمی سیاه نمایی کردید؟

حسینی: سیاه نمایی وقتی است که یک چیزی سفید باشد یا لاقل خاکستری باشد و شما بگویید سیاه است. اما اگر یک چیز سیاه را نشان دادید و گفتید سیاه است که به آن سیاه نمایی نمی گویند به آن میگویند واقع گرایی!

وضعیت کشور واقعا همین است و الا چرا 6 ماه است کسی درباره اقتصاد مقاومتی و مطالبه رهبری حتی حرف نمی زند، چه برسد عمل. در این مدت چندبار رهبری فرمودند که اولویت ما اقتصاد است و معلوم است که منظورشان چه اقتصادی است. اما چه کسی این موضوع را در اولویت قرار داد؟ مجلس؟ دولت؟ رسانه ها؟

برای مردم:شاید حرف شما درست باشد اما با این وضعیت چه میشود کرد؟ راه حل شما چیست؟

حسینی: قبل از راه حل شما باید بپذیرید که بحث اقتصاد مقاومتی یک بحث بسیار حیاتی برای نجات کشور است که به طور کلی رها شده و درواقع زمین خورده است. حال برای احیای یک بحث تخصصی در جامعه چه باید کرد؟

من فکر میکنم که روی دو نهاد باید سرمایه گذاری داشت.

یکی نهاد دانشگاه است. نخبه های اقتصادی و مسئولین آینده کشور در دانشگاه آموزش داده میشوند و فردا نیز آنچه را آموختند اجرا میکنند. تحول در علوم انسانی بسیار زمان بر است –هرچند واجب است- اما در کوتاه مدت باید با برگزاری سخنرانی، مناظره، ترویج افکار، انتشار نشریات دانشجویی و... اندیشه اقتصاد درون زا و الگوی اقتصادی انقلاب اسلامی را در ذهن دانشجویان و اساتید ایجاد کنیم. این حداکثر کاری است که فعلا در حوزه تخصصی میتوان کرد.

یکی نهاد مردم است. رسانه های حامی انقلاب باید فعال شوند و هرگونه عملکرد اقتصادی دولت را با شاخص اقتصاد مقاومتی نقد کنند. باید تحلیل ها و مصاحبه ها در این زمینه بیشتر شود، آنقدر که موضوع اقتصاد مقاومتی در جامعه جا بیوفتد و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.

حتی شاید لازم باشد اسم آن را عوض کنیم. چرا که با تبلیغات لیبرال ها، کلمه اقتصاد مقاومتی در نگاه عمومی معادل بدبختی و فشار و نابسامانی تلقی می شود، در صورتی که کاملا برعکس است. یعنی اقتصاد مقاومتی مانع ایجاد فشار بر مردم میشود و زمینه ساز رفاه درون زا برای همه مردم است. باید این نگاه را عوض کرد و آن را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرد که هم قشر تحصیلکرده و هم مردم کوچه و بازار خواستار آن باشند.

اگر این دو کار شد، میتوان امید داشت که در آینده جوانه های این درخت دوباره زنده شود و با گشایشی که انشالله خداوند ایجاد خواهد کرد، در حوزه های نظری و اجرایی این مهم اتفاق بیوفتد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها