کد خبر: ۱۹۹۲۰
زمان انتشار: ۱۳:۳۴     ۲۱ شهريور ۱۳۹۰

محمد نبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي است؛ حزب با سابقه‌اي كه بر خلاف ساير احزاب كه معمولاً در مشت يك يا چند نفر هستند، جامعيت بيشتري از حيث خرد جمعي دارد. خبرنگاران رجانيوز در گفت‌وگو با وي، موارد مهمي مانند علت ورود جامعيتن به بحث انتخابات، توجيه نماينده قاليباف و لاريجاني در كميته موسوم به 8+7، مواضع باهنر؛ تمكين نكردن او از نظر جامعتين در انتخابات رياست جمهوري دهم و مواضع وي به نفع سران فتنه، ديدار با هاشمي رفسنجاني و مواضع مؤتلفه در قبال نقش او و خانواده‌اش در فتنه، اظهارنظرهاي برخي اعضاي حزب مؤتلفه عليه جبهه پايداري به گفت‌وگو نشستند.

محورهاي اصلي اين مصاحبه در ادامه آمده است

حبيبي در پاسخ به سؤال در مورد علت حضور جامعتين در اين انتخابات، با توجه به اينكه در مجلس هشتم حضور نداشتند و مشكلي نيز در فرآيند وحدت و پيروزي اصولگرايان پيش نيامد، گفت: حدود 10 ماه قبل از انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلامي، مجموعه جبهه پيروان خط امام و رهبري، هم با آيت‌الله مهدوي‌كني، هم با مجموعه جامعه مدرسين ملاقات داشتيم. به‌خصوص در ملاقات با جامعه مدرسين، مطالبه جبهه پيروان خط امام و رهبري از جامعه مدرسين اين بود كه در موضع پدري اصول‌گرايان، چتري را بگسترانند كه احتمال نزديك شدن اصول‌گرايان به هم بيشتر شود. موقعي هم كه نوبت به خود من رسيد، من همين موضوع را عنوان كردم. آن روز رئيس مشترك جلسه ما آيت‌الله يزدي رئيس جامعه مدرسين بودند و گفتند كه ما به عنوان جامعه مدرسين، قصد‌ معرفي نامزد در نقاط مختلف كشور را نداريم.

وي در بخش ديگري افزود: البته به نظر من سفر مقام معظم رهبري به قم در سال گذشته و اينكه ايشان به‌صراحت خواستند كه سازمان روحانيت، بالاخص جامعتين، حضور مؤثرتري در مسائل روز هم داشته باشند، يك اشاره كارساز براي حضور پررنگ‌تر جامعتين در به عهده گرفتن محوريت اصول‌گرايان بود.

دبيركل حزب مؤتلفه درباره نحوه تشكيل كميته سه نفره (عسگراولادي، ولايتي و حدادعادل) نيز توضيح داد: چند هفته قبل از تشكيل اين جلسه، بنده و آقاي عسگراولادي ملاقاتي با آقاي دكتر احمدي‌نژاد داشتيم. پيشنهاد بنده در آن جلسه سه نفره اين بود كه شما به هر حال يك آقاي محمود احمدي‌نژاد هستيد، يك رئيس‌جمهور اصول‌گرا هم هستيد، بنابراين ما فكر مي‌كنيم براي ايجاد وحدت بين اصول‌گرايان، شما مي‌توانيد نقش مؤثري داشته باشيد... آقاي احمدي‌نژاد از اين موضوع استقبال كردند. آن جلسه معروف به 30 نفره ـ‌كه البته 25، 26 نفر بودندـ تشكيل شد. در آن جلسه آقاي عسگراولادي، آقاي ولايتي و آقاي حدادعادل با پيشنهاد آقاي احمدي‌نژاد و در واقع پذيرش آن جمع، قرار شد آن جلسات را ادامه بدهند.

وي در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه مصباحي مقدم اعضاي اين گروه سه نفره را مرتبط با جريان انحرافي دانست و از اظهارات خود عذرخواهي هم نكرد، بيان داشت: هيچ كدام از اشخاص منتسب به جريان انحرافي در بين آن 30 نفر حضور نداشتند... راجع به منشأ تشكيل هيئت سه نفره هر چيزي غير از اينكه من ادعا مي‌كنم و غير از اينكه من دارم مي‌گويم، ادعا بشود، درست نيست.

در ادامه اين مصاحبه از حبيبي در مورد توجيه حضور نماينده قاليباف و لاريجاني در كميته موسوم به 8+7 علي‌رغم تأكيد رهبري مبني بر رعايت احترام انتخابات و دخالت نكردن قوا، پرسيده شد كه وي گفت: تصميم براي دعوت از نماينده آقاي قاليباف و آقاي دكتر لاريجاني در بحث و مذاكرات تشكل‌هايي كه الان وابسته به 7+8 هستند، مطرح نبوده است. نمي‌گوييم مخالفتي وجود داشته، اما مي‌گوييم چنين بحثي مطرح نبوده. دعوت از نمايندگان آنها در واقع يك تصميم اتخاذشده از طرف خود جامعتين است... اينكه جامعتين نظر مشورتي جمع را مي‌گيرند، اما وقتي مي‌گوييم محوريت با آنهاست، اتخاذ تصميم با خود آنهاست. حالا اينكه چطور شد كه در مباحثات جامعتين قرار شد آقاي لاريجاني و آقاي قاليباف نماينده معرفي كنند، من خودم چون در آن مباحثات نبودم، ترجيح مي‌دهم به اين سئوال، سخنگوي جامعتين كه در حال حاضر آقاي سالك هستند، پاسخ بدهند.

خبرنگار رجانيوز با يادآوري پاسخگو نبودن جامعتين در اين زمينه، اين توجيه را كه برخي مي‌گويند "آقاي لاريجاني و آقاي قاليباف چون تشكيلات سياسي دارند، قدرت و پول دارند نماينده دارند" بيان كرد و نظر حبيبي را جويا شد كه او گفت: اين من خودم انگيزه جامعتين را براي استفاده از پول و قدرت آقاي قاليباف و آقاي لاريجاني اصلاً قبول ندارم و جامعتين را خيلي فراتر از اين سطحي كه اين‌گونه مطالب راجع به آنها گفته شود، مي‌دانم... من معتقدم در محوريت جامعتين، حرف نهايي را خود آنها خواهند زد. با روحيه‌اي كه در آيت‌الله مهدوي كني و آيت‌الله يزدي وجود دارد، ما آنها را فصل‌الخطاب مي‌دانيم و معتقد نيستيم كه به علت فشار ما و يا به علت خداي نكرده سهم‌خواهي ما يا هر علت ديگري، آنها تصميمي مي‌گيرند كه خلاف نظرشان باشد.

حبيبي در پاسخ به اين سؤال كه آيا عمل كردن بر خلاف نظر صريح رهبري، حرام بيّن نيست، افزود: من اعتبار تشخيص آيت‌الله مهدوي‌كني را براي تشخيص حلال و حرام خيلي بالاتر از تشخيص خودم مي‌دانم و معتقدم در جايي كه قرار است تشخيص حرمت و حليت در ميان باشد، اگر قرار باشد بنده و شما به اين تشخيص برسيم، يك سطحي از تشخيص را داريم، ولي يك وقتي اين تشخيص را به آيت‌الله كني و آيت‌الله يزدي واگذار مي‌كنيم و آنها حتماً اين نگراني من و شما را رعايت مي‌كنند و صاحب تشخيص هم هستند و از تقواي سياسي كامل هم برخوردارند.

خبرنگار ما از نحوه انتخاب باهنر به‌عنوان نماينده جبهه پيروان در 8+7 سؤال كرد و يادآور شد كه آيت‌الله مهدوي‌كني بر حضور داشتن حبيبي تأكيد داشته‌اند اما باهنر اين نظر را در جلسه جبهه پيروان اعلام نكرده است، كه وي اظهار داشت: آيت‌الله مهدوي كني و آيت‌الله يزدي خواسته بودند كه جبهه پيروان خط امام و رهبري چهار نفر را معرفي كنند تا از بين آنها دو نفر انتخاب شوند. در جلسه‌اي كه 15 تن از مسئولان تشكل‌هاي اصو‌ل‌گراي جبهه پيروان خط امام و رهبري حضور داشتند، اين رأي‌گيري به عمل آمد. آقاي مهندس باهنر در آن رأي‌گيري 11 رأي آوردند، بنده 10 رأي، آقاي متكي 10 رأي و يك نفر از دوستان ديگر هم 8 رأي؛ بنابراين اين 4 نفر به عنوان نمايندگان جبهه پيران خط امام و رهبري به روحانيت معرفي شدند و واگذار كردند كه خود روحانيت از بين اين 4 نفر، هر دو نفري را كه مايل هستند انتخاب كنند، مورد قبول جبهه هم هست. واقعاً هم همين‌طور بود، يعني همه ما با قبول اينكه از بين اين 4 نفر، هر 2 نفري كه از طرف روحانيت انتخاب شوند، قبول كرده بوديم، چه رأي ما بالا باشد چه پايين باشد... روحانيت در يك مقطعي تصميم گرفتند كه كار را به خود جبهه واگذار كنند، يعني از تصميم قبلي‌شان كه ما قبول هم كرده بوديم كه هر دو نفري را كه آنها قبول كردند، ما مي‌پذيريم و به رأي هم كاري نداريم... پيغام دادند كه ما آن دو نفر را انتخاب نمي‌كنيم، يعني ضمن اظهار لطفي كه به من شده بود، گفته بودند براي انتخاب آن دو نفر، ما تصميم نمي‌گيريم... قرعه‌كشي شد و اسم آقاي متكي در آمد، بنابراين آقاي باهنر و آقاي متكي به عنوان نظر جمع جبهه پيروان خط امام و رهبري معرفي شدند.

در ادامه خبرنگار ما نظر دبيركل حزب مؤتلفه را درباره برخي از مواضع محمدرضا باهنر به‌عنوان نماينده جبهه پيروان جويا شد و اينكه چرا وي در انتخابات رياست جمهوري دهم بر خلاف نظر جامعتين عمل كرده است كه حبيبي اظهار عقيده كرد در آن مورد، جامعتين دستور نداشتند، بلكه توصيه بوده، به‌ويژه كه اساساً نظر جامعه روحانيت بر سكوت بود و آيت‌الله مهدوي‌كني اظهارنظر شخصي كرده است.

از حبيبي پرسيده شد اينكه آقاي باهنر گفته با لاريجاني اختلاف‌هايي داريم، بنابراين او بايد در 8+7 نماينده جداگانه داشته باشد، اين اختلاف‌ها چيست. وي گفت: من هر هفته در جلسه جبهه پيروان شركت مي‌كنم و تا به حال در جلسه‌اي كه در قسمتي از آن راجع به اختلافات ما و آقاي لاريجاني بحث شده باشد، چنين جلسه‌اي وجود نداشته است.

دبيركل حزب مؤتلفه به بيان جزئياتي از نحوه تصميم‌گيري اين حزب براي حمايت از احمدي‌نژاد نيز پرداخت و در مورد فتنه، در پاسخ به اين سؤال كه " كساني كه در پروژه كشته‌سازي و تهمت تجاوز نظام همراهي كردند تكليف‌شان چيست؟"، بيان داشت: آنها را كه اصلاً خواص بودن‌شان را منكر هستم، مردود بودن‌شان كه قطعي است. بنده هر كسي را كه با فتنه 88 به هر شكلي همراهي كرده باشد، از سران فتنه مي‌دانم. حالا ممكن است يكي در مقطعي اشتباه كند، بعد هم بيايد و صريح بگويد، نه اينكه قبلاً كاري را كرده باشد كه همه مطلع شده باشند، اما از دومي خودداري كند. اگر كسي واقعاً در مقطعي از آقاي مهندس موسوي حمايت كرده و حتي فكر كرده تقلب شده، اما بعد به اين نتيجه رسيده كه اين‌طور نيست، بايد بيايد و صريحاً اعلام كند كه من در مقطعي عقيده‌ام اين بوده، ولي حالا نيست.

حبيبي در بخش ديگري از اين مصاحبه بيان داشت: 10 روز پس از انتخابات، مقام معظم رهبري به مهندس موسوي يك ملاقات دادند. معلوم است كه نيت ايشان چه بوده. مي‌خواستند اين آدم لجوج يكدنده را هدايت كنند. ايشان شايسته اين هدايت نبود و بعد از ملاقات هم كارهايش را تشديد كرد. ما هم از خدا پنهان نيست، از شما هم پنهان نباشد كه جمعي از ما هم در هفته سوم بعد از انتخابات تصميم گرفتيم با آقاي مهندس موسوي ملاقات كنيم، يعني احساس كرديم حالا كه آقا ملاقات مي‌دهند، معلوم مي‌شود ما هم ولو به احتمال خيلي ضعيف بتوانيم مهندس موسوي را از موضع نادرستي كه در مقابل آقا گرفته، برگردانيم، بايد اين كار را بكنيم. در آن ملاقات آقاي عسگراولادي، آقاي باهنر، آقاي كوهكن، آقاي مهندس ميرسليم بودند و آقاي آل‌اسحاق. پيغام جمع ما اين بود: شما كه مي‌گوييد قانون‌گرا هستم، قانون راه گذاشته. راه هم اين است كه رأي‌ها بازشماري شود و اگر هزاران صندوق هم ايراد دارند، نماينده معرفي كن كه بروند رأي‌ها را دوباره بشمرند. ايشان در آن جلسه مي‌پذيرد و شب كه خبر شديم پذيرفته، خيلي خوشحال شديم، اما يكي دو روز بعد يك بيانيه داد كه معلوم شد مشاورينش رأي او را زده‌اند. يكي از علامات چندگانه عمل كردن مهندس موسوي، به نظر من همين ملاقات است. از يك طرف مي‌گويد من قانون‌گرا هستم. از آن طرف مي‌گوييم بفرستيد با حضور نماينده شما بازشماري شود او بجاي تمكين در مقابل قانون آن دروغ بزرگ تقلب را القا كرد. البته بعداً وقتي ديد تقلب، بار حقوقي دارد، گفت در مهندسي انتخابات چنين و چنان شده... ما در موضعي سئوال كرديم آقاي مهندس!، مهندسي مربوط به قبل از رأي‌گيري است. شما اگر واقعاً به اين مهندسي پي برده بوديد، چرا شب انتخابات نيامديد و نگفتيد كه مهندسي انتخابات طوري است كه من انتخاب نمي‌شوم، كس ديگري انتخاب مي‌شود و من منصرف شده‌ام. اين علامت اين است كه كلمه مهندسي را كه بار حقوقي آن كمتر است به‌جاي تقلب به كار مي‌برد.

خبرنگار ما مواضع برخي اعضاي مؤتلفه مانند آقايان غفوري‌فرد و عباسپور در تقليل دادن توطئه براندازانه فتنه 88 و نقش خاتمي را يادآور شد كه دبيركل اين حزب تأكيد كرد: ما قبول داريم كه گاهي اوقات از طرف اعضاي مؤتلفه اظهارنظرهايي شده كه در چهارچوب سياست‌هاي كلي مؤتلفه هم نبود. ما اين را قبول داريم. ما البته به آنهايي كه در غير چهارچوب‌هاي مؤتلفه، اظهارنظر مي‌كنند، اين ايراد را داريم، چون هر كس كه مخصوصاً عضو شوراي مركزي مؤتلفه باشد، وقتي اظهار نظر مي‌كند، پاي مؤتلفه نوشته مي‌شود، اما من هم براي خبرگزاري شما مي‌گويم و هم براي ديگران كه موضع رسمي حزب مؤتلفه اسلامي همان مواضعي است كه دبيركل هر هفته اعلام مي‌كند.

يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي مصاحبه رجانيوز با دبيركل حزب مؤتلفه مربوط به ديدار انتقادبرانگيز اعضاي اين حزب با هاشمي رفسنجاني و بحث در مورد واضع وي و خانواده‌اش در جريان فتنه بود كه حبيبي ديدار 26 خرداد سال جاري را در چارچوب ديدارهاي خانواده شهداي 26 خرداد با مقام‌ها برشمرد كه از رئيس‌جمهور نيز درخواست وقت شده بود اما وي پاسخ نداد ولي هاشمي وقت داد.

حبيبي در توضيح علت قطع ارتباط نكردن مؤتلفه با هاشمي علي‌رغم مواضع وي و خانواده‌اش در فتنه 88 گفت: شايد يك هفته يا حدود ده دوازده روز بعد از انتخابات رياست جمهوري، يعني بعد از آن نامه آقاي هاشمي و بعد از خطبه‌هاي 29 خرداد مقام معظم رهبري، بنده و آقاي بادامچيان با آيت‌الله يزدي ملاقاتي داشتيم. بنده در اين ملاقات خصوصي اين مطلب را به آيت‌الله يزدي عرض كردم كه آقاي هاشمي سه چهار روز قبل از انتخابات، نامه‌اي به مقام معظم رهبري نوشتند كه ما نه تنها هيچ قسمتي از اين نامه را تأييد نمي‌كنيم، بلكه كل آن را رد مي‌كنيم. شما به عنوان رئيس جامعه مدرسين مصاحبه‌اي كرديد و عليه اين نامه موضع گرفتيد و ما موضع شما را تأييد مي‌كنيم. سئوال ما از شما (آيت‌الله يزدي) اين است كه ما در برابر همين آقاي هاشمي با همين مشخصاتي كه چند روزه پيدا كرده، بايد چگونه موضع‌گيري كنيم؟

ما آيت‌الله يزدي را از بزرگان انقلاب مي‌دانستيم و مي‌دانيم. گفتيم ما مي‌توانيم به اين دليل و دلايل ديگر، ارتباطمان را كلاً با آقاي هاشمي قطع كنيم و مطلقاً هيچ ارتباطي با ايشان نداشته باشيم و تلاش هم بكنيم كه آقاي هاشمي زودتر از خيمه انقلاب بيرون برود و كمك كنيم كه منتظري دوم داشته باشيم. راه دوم اين است كه با آنكه مواضع آقاي هاشمي را در اين موارد اصلاً قبول نداريم و نه تنها قبول نداريم كه نسبت به آنها اعتراض داريم، ارتباطمان را با آقاي هاشمي قطع نكنيم با اين نيت كه شايد تأثير داشته باشد. هيچ قطعيت هم ندارد كه تأثير داشته باشد. اگر كسي از ما بپرسد كه شما صددرصد مطمئن هستيد كه تأثير مي‌گذارد؟ مي‌گوييم: نه، احتمال مي‌دهيم كه تأثير داشته باشد. اگر اين احتمال را مي‌دهيم، راه دوم اين است كه ارتباطمان را با آقاي هاشمي قطع نكنيم، اما در ارتباط اولاً اصولمان را حفظ كنيم و اگر اعتراضي هم داريم صريح بگوييم و نگوييم آقاي هاشمي! شما هر كاري كرديد خوب است. اگر در مواضعي موضع خوب مي‌گيرند، بگوييم اين موضع شما خيلي خوب بود، اگر موضع نادرست مي‌گيرند، بگوييم بد است و هيچ محذوري براي اعتراض ما وجود نداشته باشد، بنابراين اولين راه قطع ارتباط است و دومين راه اين است كه ارتباط داشته باشيم، اصولمان را حفظ، اگر كار خوبي انجام مي‌دهند تأييد و اگر نادرستي انجام مي‌دهند، اعتراض كنيم. پرسيديم: شما چه فكر مي‌كنيد؟

نكته مهم اين است كه ما داريم اين سئوال را از آيت‌الله يزدي مي‌كنيم كه آن مواضع روشن را عليه آقاي هاشمي دارند. مخصوصاً هم پيش آيت‌الله يزدي رفتيم، چون ايشان را قبول داريم. آقاي يزدي در همين ملاقات گفتند: «آقاي حبيبي! مگر شما ترديد داريد كه دومي درست است؟ من هم نبايد ارتباطم را با آقاي هاشمي قطع كنم. حرف‌هايمان را به آقاي هاشمي مي‌گوييم و اميدواري هم داريم كه ان‌شاءالله تأثير داشته باشد.»

در اينجا جمله‌اي را بگويم كه ما آن آقاي هاشمي را قبول داريم كه 1) زير خيمه انقلاب باشد. 2) پشت سر رهبري باشد. ما نه آقاي هاشمي كه هر كسي را با اين ملاك مي‌سنجيم. اول داخل خيمه انقلاب باشد و بيرون نرود، دوم پشت سر مقام معظم رهبري باشد. اگر كسي اين ادعا را هم بكند كه من در كنار رهبري هستم، ما آن ادعا را هم قبول نداريم، بايد پشت سر رهبري باشد. اين شخصيت براي ما فرق نمي‌كند، مي‌خواهد هاشمي باشد يا احمدي‌نژاد يا هر كس ديگري.

بنابراين اينكه ما ارتباطمان را با آقاي هاشمي قطع نكرديم كه آخرين آن همين سالگرد 26 خرداد است، فقط در اين چهارچوب قابل تفسير است، اما در همان ملاقات كه دو بخش عمومي و خصوصي داشت، در بخش خصوصي به مطالبي كه ايشان در اسفندماه سال 89 اظهار كردند. در همان جلسه چند نفره‌اي كه در اسفند 89 با ايشان داشتيم به ايشان اين تذكر را داديم كه آقا! شما راجع به 25 بهمن صحبت كرديد و قبول است كه ايراد هم داشتيد، ولي محكوم نكرديد. ما از رئيس تشخيص مصلحت نظام مي‌خواهيم كه 25 بهمن را محكوم كند، نه اينكه آن را يك تخلف عادي تلقي كند. استثنائاً اين تذكر ما اثر داشت و ايشان چند روز بعد در سخنراني در مجمع تشخيص مصلحت، كلمه محكوميت را به كار برد.

در ملاقات 26 خرداد گفتيم آقاي هاشمي! شما در ملاقات قبلي با ما و جاي ديگري گفتيد كه من سر سه موضوع با كسي معامله نمي‌كنم: نظام اسلامي، ولايت فقيه و شخص آيت‌الله خامنه‌اي. ما پشتيبان صددرصد اين حرف‌ها هستيم و ماهيت حزب مؤتلفه هم اين را نشان مي‌دهد و ما در بحران‌ها نشان داده‌ايم كه از اين مواضع عدول نمي‌كنيم. كاري هم نداريم كه به نفع و ضررمان هست يا نيست؟ خسارت دنيوي دارد يا ندارد؟ خداوند مي‌داند كه ما هيچ وقت روي اين چيزها حساب نكرده‌ايم. اگر يك كمي به عقب برگرديم، مؤتلفه واقعاً به اين اصول پايبند بوده كه در رژيم شاه به خاطر چنين عقايدي آدم مي‌كشتند، حالا كه دم زدن از ولايت خيلي مشكل نيست. به هر حال به آقاي هاشمي گفتيم به مناسبت فوت پدر آقاي موسوي براي ايشان تسليت فرستاديد. ما نفرستاديم و نمي‌فرستيم. ما در اين‌جور مواقع كار جناحي مي‌كنيم و منكر هم نيستيم. شما به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و شخصيت ويژه‌اي كه داريد، ما هم معترض به تسليت فرستادن شما نيستيم. خودمان اين كار را نمي‌كنيم، ولي به شما هم نمي‌گوييم چرا كرديد، ولي به يك قسمت از آن معترضيم. شما چرا مهندس موسوي را خدوم خطاب كرديد؟ آقاي مهندس موسوي از نظر ما نه‌تنها خدوم نيست كه خيانت كرده، يعني هر كاري از دستش برمي‌آمده، كرده. كارهايي را هم كه نكرده، از دستش برنيامده، نه اينكه نخواسته باشد. چنين عنصري را چطور خدوم ناميده‌ايد؟ بنابراين ما به اين جمله شما اعتراض داريم. بالاخره اين مطالبي كه شما مي‌گوييد، در ميان عامه مردم هم پخش مي‌شود.

يكي از فرزندان شما چند وقت پيش مطالبي گفتند، وقتي هم كه منتشر شد، رد نكردند. اين حرف‌هايي كه ايشان گفته با آن سه موضوعي كه شما مي‌گوييد سر آنها معامله نخواهيد كرد به هم نمي‌خورد. قبول داريم كه يك وقت‌هايي فرزند يك حرف‌هايي مي‌زند كه به پدرش ربطي ندارد، همين‌طور همسر يا هر قوم و خويش ديگري و اين امري طبيعي است، اما فرزند شما مطالبي را كه در تضاد با آن سه مطلب شماست، گفته‌اند و ما از شما متوقع بوديم كه رد كنيد، ولي شما رد نكرديد، بنابراين ما از اين حيث و راجع به فلان رفتار فرزند شما ايراد داريم، البته راجع به مطالبي كه راجع به فرزندان شما مي‌گويند ـ‌غير از مطالب سياسي كه براي همه روشن است‌ـ راجع به مسائل مالي و ساير مسائلي كه مي‌گويند، ما همان‌طور كه يك سال و نيم پيش به شما نوشتيم، پيشنهادمان اين است كه اين موضوعات به‌طور رسمي در قوه قضائيه است كه نهايتاً بايد بگويد چقدر از آن درست است و چقدر غلط. در مرحله اتهام ما هم قبول داريم كه خيلي چيزها را نمي‌شود گفت. به نظر شخص بنده در مرحله اتهام هيچ چيز را نمي‌شود گفت و حتي در مرحله محكوميت هم اگر چيزي اشاعه فحشا باشد، بايد مراعات جامعه را كرد. اعتقاد ما اين است كه فرزندان شما در معرض بررسي رسمي قضائي و حقوقي قرار بگيرند و طبيعتاً قوه قضائيه است كه بايد حرف آخر را بزند. البته آقاي هاشمي در آن جلسه گفتند من به اين موضوع راضي‌ام، قوه قضائيه اقدام نمي‌كند. اين تقريباً عين جمله ايشان است كه من به قوه قضاييه اعلام كرده‌ام كه اگر نظر من شرط يا مهم است، هر حرفي را كه در باره فرزندان من مي‌گويند، رسماً احضار و محاكمه كنيد تا به نتيجه برسيد.

خبرنگار ما در واكنش به اين نقل قول از آقاي هاشمي يادآور شد "ولي ايشان گفته‌اند يا فرزندم تبرئه مي‌شود يا من خيلي چيزها را مي‌گويم و ساكت نمي‌نشينم"، كه حبيبي گفت: حداقل در جلسه ما چنين چيزي را نگفتند، بلكه گفتند اينكه اين موضوعات در قوه قضاييه بررسي شود، خواست من هم هست، منتهي عمل نمي‌كنند... ايشان گفتند من موافق آمدن مهدي هاشمي و موافق رسيدگي هستم. قوه قضائيه در چهارچوب قوانيني كه دارد، اقدام كند. اين مطالبي بود كه آقاي هاشمي گفتند. در ملاقات خصوصي هم غير از اينها چيزي مطرح نشد.

دبيركل حزب مؤتلفه در پاسخ به سؤالي در مورد موضع‌گيري‌هاي منفي و تخريبي برخي از اعضاي مؤتلفه عليه جبهه پايداري گفت: دوستاني كه جبهه پايداري را تشكيل داده‌اند، يك قسمتي از ظرفيت اصول‌گرايان هستند، به‌خصوص اينكه عليه جريان انحرافي بيانيه رسمي دادند و صراحتاً موضع‌گيري كردند و مطمئناً در برابر فتنه، مرزبندي كامل دارند، بنابراين دوستاني كه جبهه پايداري را تشكيل دادند، خودبه‌خود قسمتي از ظرفيت جريان اصول‌گرايي هستند. من خيلي هم در حزب عجله براي نظر دادن ندارم. جبهه، تازه تأسيس است قضاوت نهايي ما بر اساس رفتارهايش خواهد بود... اگر كسي الان بر نفي جبهه پايداري مطلبي بگويد، نفي جبهه پايداري، نظر حزب مؤتلفه نيست؛ خيلي وقت‌ها ممكن است كساني نظر شخصي بدهند.

وي در بخش ديگري از گفت‌وگو درباره جريان انحرافي با بيان اينكه "الان جريان انحرافي هم در انتخابات بيكار نيست"، اظهار اميدواري كرد كه قوه قضاييه كه رئيسش دو ماه پيش گفت اينها در فساد اقتصادي غوطه‌ورند، ما توقع داشتيم كه ابعاد اين بيان صريح قوه قضائيه در اين دو ماه يك كمي روشن‌تر شود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها