کد خبر: ۲۶۸۴۳۲
زمان انتشار: ۲۰:۰۶     ۱۸ آبان ۱۳۹۳
در شرايطي که به نظر مي‌ رسد کار زلاتکو کرانجار براي حضور در سمت سرمربي تيم اميد تمام شده باشد جلال چراغپور کارشناس فوتبال ايران درباره شرايط تيم‌ملي صحبت هاي جالبي را به زبان آورد.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از "ورزش سه"، چراغپور بعد از بررسی تمام گزینه ها محمد مایلی کهن را بهترین انتخاب برای تیم‌ملی امید می‌ داند.

باید ببینیم چرا تیم‌ملی در 40 سال نتیجه نگرفته
ما برای اینکه ببینیم برای تیم‌ملی‌ امید از بین گزینه های مطرح شده، چه مربی ای مناسب است باید موضوع تیم‌ملی‌ امید و خواص این تیم را به طور کامل بررسی و آنالیز کنیم. باید ببینیم چرا تیم‌ملی‌ امید در 40سال گذشته نتیجه نگرفته است. باید این مساله را سرفصل موضوع قرار داده و بعد از نتیجه گیری به سراغ انتخاب مربی برای این تیم برویم.

من هم برکنار شدم
در همین 40 سال گذشته در یک برهه زمانی خودم سرمربی تیم‌ملی‌ امید بودم اما قبل از مسابقات من را کنار گذاشتند و یورگن گده هدایت این تیم را به عهده گرفت. من هم به عنوان کسی که با تیم‌ملی‌ امید کار کرده بود، اطلاعات را در اختیار او قرار دادم. بعد از اینکه گده در یک جام موفق نشد هم گده و هم فدراسیون آقای عابدینی کنار رفتند و آقای مصطفوی روی کار آمدند و حسن حبیبی را به عنوان سرمربی تیم‌ملی‌ انتخاب کردند. البته آقای حبیبی در دو نوبت سرمربی تیم‌ملی‌ شد؛ یک بار قبل از اینکه ما روی کار بیاییم که در این تیم بازیکنانی مانند افشین پیروانی، علیرضا پورمند و ... در این تیم حضور داشتند. بعد هم که ما تیم را تحویل گرفتیم بازیکنانی مانند پاشازاده، کریم باقری و ادموند بزیک در این تیم حضور داشتند. برای بار دوم که آقای حبیبی تیم را گرفت بازیکنانی مانند سیدعلی موسوی، مهدوی کیا، علی نظرمحمدی، پاشازاده و ... بازیکنان این تیم بودند.

تیم ها هیچوقت در اختیار سرمربی نیستند
اولین آفت های تیم‌ملی‌ که اجازه نمی‌ دهد مربیان تیم‌ملی‌ کار کنند، این است که تیم‌ملی‌ در اختیار مربی نیست تا بتواند کار متفاوتی انجام دهد. اگر سرمربی تیم‌ملی‌ بخواهد روش بازی مثلا پرتغالی یا وینگادایی را در تیمش اجرا کند، به دلیل اینکه تیم در اختیارش نیست نمی‌ تواند این کار را انجام دهد و شیوه بازی را انجام دهد. آقای پیروانی همیشه از این مشکلات صحبت می‌ کردند، بازیکنان دو روز در هفته در اختیار تیم امید بودند که این دو روز صرف ریکاوری، سرحال شدن بازیکنان می‌ شد و بعد از اینکه به آمادگی کامل می‌ رسیدند باید به تیم هایش برمی گشتند در واقع سرمربی تیم‌ملی‌ امید نمی‌ تواند استایل بازی خاصی را تعقیب و تمرین کند.

بازیکنان مشهور اقتصادی بازی می‌ کنند
دومین آفت مشهورشدن بازیکنانی هست که به تیم‌ملی‌ امید دعوت می‌ شوند. وقتی بازیکنی به تیم‌ملی‌ امید دعوت می‌ شود، قیمت قراردادش تغییر می‌ کند و به مجردی که قیمت در بازار فوتبال تغییر کرد، شیوه بازی و کیفیتش هم تغییر می‌ کند. بازیکنی که 100میلیون می‌ گرفته بعد از دعوت شدن به تیم‌ملی‌ امید قراردادش 400 میلیون می‌ شود و به همین خاطر در تیم‌ملی‌ مواظب است تا آسیب نبیند و بازی اقتصادی انجام می‌ دهد. به همین خاطر این بازیکنان کار عمیق فنی، دوندگی لازم و درگیری و چلنج لازم را ندارند. به دلیل اینکه این بازیکنان هنوز در ابتدای کار هستند و ثروتمند نشده اند بیش از اندازه مراقب خود هستند. این مساله ای هست که برای تمام مربیان تیم‌ملی‌ امید صادق بوده و هست.

بازیکنان در لحظه حساس با تیم امید نیستند
عامل سوم این است که تیم های امید در 40 سال گذشته بازیکنان کلیدی خود را در لحظه حساس نداشته زیرا بازیکنانی که در تیم‌ملی‌ امید کلیدی هستند برای باشگاه هم موثرند. در واقع باشگاه مهره های کلیدی را در اختیار تیم‌ملی‌ قرار نمی‌ دهد که می‌ توان به سردار آزمون و سایر بازیکنان تیم‌ملی‌ اشاره کرد.

سربازی به ضرر بازیکنان امید است
چهارمین نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که در خیلی از موارد سربازی به بازیکنان آسیب های جدی می‌ زند. مساله عدم خروج و نداشتن مجوز و عدم وثیقه مناسب باعث می‌ شود مشکلاتی برای بازیکنان به وجود بیاید.

تیم‌ملی امید فقر تدارکاتی دارد
عامل پنجم این است که تیم های امید قبل از مسابقات مهم خود بازی های تدارکاتی خوبی نداشتند و در واقع با فقر بازی های تدارکاتی روبه‌رو بودند و به همین دلیل بازیکنان کمترین هماهنگی را با هم دارند.

تیم‌ملی امید تیم منتخب است
آخرین مطلبی که باید به آن اشاره کنیم این است که تیم های امید معمولا به شکل تیم های منتخب انتخاب می‌ شوند تا یک تیم واقعی و به همین دلیل نمی‌ شود از آنها به عنوان تیم تعریف کرد و همیشه این تیم ها ضعیف تر از تیم های باشگاهی هستند.

مایلی‌کهن بهترین گزینه است
اگر بخواهیم 4 گزینه مطرح شده برای تیم‌ملی‌ را بررسی کنیم باید بگویم محمد مایلی‌کهن بیشترین امتیاز را دارد چرا که مربی تیم‌ملی‌ بوده و در این سبک کار کرده که این پوئن مثبتی برای او محسوب می‌ شود. مایلی‌کهن نوپرست است و بازیکنان جدیدی را رو می‌ کند، خداوکیلی همیشه بهایش را داده و شجاعت این کار را دارد.

هوش از چهره فرکی می‌ بارد
دومین گزینه آقای فرکی است، او سال ها دستیار تیم‌ملی‌ بوده و از زمان بلاژویچ و برانکو چیزهای زیادی یاد گرفته است. اگر به چهره او نگاه کنید می‌ بینید که هوش از چهره اش می‌ ریزد. آقای فرکی در این مدت خیلی چیزها یاد گرفته و فولاد را نو کرد و با نسل جوانی کار کرد.

کرانچار برخلاف کی‌روش است
کرانچار به دلیل اینکه سال ها با سپاهان کار کرده و با فوتبال ایران آشناست می‌ تواند سومین گزینه باشد. نوع نگرش او نو و تازه است، او هر سال تیمش را تازه نگه می‌ دارد و دو، سه بازیکن جوان کشف می‌ کند. کرانچار برخلاف کی‌روش است چرا که کی‌روش سنت پرست و قدیمی پرست است.

گل‌محمدی در تیم‌ملی مربی گری نبود
یحیی گل‌محمدی می‌ تواند چهارمین گزینه باشد چون تا به حال مربی تیم‌ملی‌ نبوده و با جوانان کار نکرده. یحیی با نفت مطرح شد اما حالا در ذوب‌آهن گیر کرده. چرا که گاهی همین جوان ها کار را خراب می‌ کنند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها