کد خبر: ۳۵۶۸۷
زمان انتشار: ۱۲:۴۱     ۲۸ دی ۱۳۹۰
گروه تحقیقاتی «کیسی» توصیه کرد که سازمان سیا به جای ورود آشکار،‌ بیشتر به هدایت و حمایت پنهان از براندازی مخالفان بین المللی آمریکا بپردازد. بر همین اساس، سازمانی غیردولتی با ارتباطات غیرعلنی و غیرقابل شناسایی با سیا برای این منظور تأسیس شد.
«بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی»، با شعار «آنچه برای آمریکا خوب است، برای جهانیان نیز خوب می‌باشد»[1] یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کننده­های مالی فعالیت‌های مخالفین کشورهای دیگر پشت نقاب دموکراسی بوده و هرچند نهادی نزدیک به محافل نومحافظه‌کار و دست‌راستی است، ولی مورد حمایت دو حزب اصلی آمریکا (جمهوری‌خواه و دموکرات) می‌باشد. هدف از تشکیل آن در سال 1983 نیز اشاعه دموکراسی مورد نظر آمریکا با اعطای کمک‌های مالی به احزاب، رسانه‌ها و مخالفین نظام‌ کشورهای دیگر بود. توسعه دموکراسی با قرائت آمریکایی، ایجاد و حمایت از سازمان‌های همسو با لیبرال دموکراسی غرب و حفاظت از منافع آمریکا از فعالیت‌های ویژه این بنیاد به شمار می­آید. در واقع، مهم‌ترین ابزار ایالات متحده در جنگ نرم علیه کشورهای دیگر همین بنیاد است که حتی در مواردی رهبری اقدامات سخت همچون کودتا در کشورهای آمریکای لاتین را عهده‌دار بوده است.([i])
بنیاد ملی برای دموکراسی، فعالیت‌های خود پس از جنگ سرد را در چارچوب «جنبش جهانی دموکراسی»[2] شدت بخشید؛ «شبکه‌ای از شبکه‌ها»[3] که به‌مثابه چتری برای گروه‌های مدنی، نمایندگان پارلمانی، مؤسسات پژوهشی، گروه‌های تجاری و بنیادهای دموکراسی‌ساز عمل می‌کند.([ii]) آنچه که این جنبش را از دیگر شبکه‌های مدنی متمایز می‌سازد این است که این جنبش، در واقع برنامه‌ای می‌باشد که با پشتیبانی حکومت آمریکا پا گرفت و عواید حاصل از مالیات‌های مردم آمریکا، هزینه فعالیت‌های بنیادهای درون آن‌را تأمین می‌کند. در این رابطه، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، نقش دبیرخانه این جنبش را بر عهده دارد که نیروهای سیاسی و اقتصادی بسیاری را به‌منظور تقویت فرایند دموکراتیک - و البته به سبک آمریکایی - در کشورهای دیگر و ارائه راه‌کارها و سیاست‌های مناسب در این زمینه گردهم می‌آورد.
به‌همین دلیل، برخی بر این عقیده‌اند که فعالیت‌های بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی به منظور گسترش دموکراسی، چیزی جز روی کار آوردن سیاست‌مداران و احزاب سیاسی همسوی با آمریکا در خارج و به‌هزینة مالیات‌دهندگان آمریکایی نیست؛ چنان‌که ران پال[4]، از نمایندگان کنگره می‌نویسد: «توصیف دست‌کاری انتخابات‌ خارجی توسط آمریکا به‌عنوان امری در راستای گسترش دموکراسی، منافقانه خواهد بود.»([iii]) مسئله مذکور به‌ویژه در کشورهای فقیر نمود دارد؛ جایی‌که با تزریق صدها هزار دلار، نتایج انتخابات به‌سود سیاست‌مدارانی که به آن‌ها کمک شده است، تحریف می‌گردد. در این رابطه، پال می‌پرسد: «اگر چینی‌ها میلیون‌ها دلار در آمریکا برای حمایت از کاندیدای مشخصی هزینه کنند، آمریکایی‌ها چه احساسی خواهند داشت؟»([iv])
دقیقاً در راستای تحقق همین اهداف است که بنیاد ملی برای دموکراسی برای اعضای شبکه، پُرتال‌هایی (درگاه)[5] منطقه‌ای را ایجاد کرده است:
· «شبکه دموکراسی آمریکای لاتین و کارائیب»[6]؛
· «شبکه دموکراسی خاورمیانه»[7]؛
· «شبکه‌های دموکراسی در آسیا»[8]؛
· «شبکه اروپای مرکزی و شرقی و اوراسیا»[9]؛ و
· «انجمن دموکراسی آفریقا»[10].([v])
این سازمان که در طول حیات خود بارها مورد انتقاد شدید محافل داخلی آ‌مریکا قرار گرفته و در پرونده آن رسوایی‌های سیاسی و مالیِ درخور توجهی به‌چشم می‌خورد، هرچند سازمانی خصوصی است، ولی با بودجه دولتی اداره شده و اکثر هزینه‌های آن ازسوی بودجه اختصاص‌یافته توسط کنگره تأمین می‌گردد. همچنین از اواسط دهه ۹۰ مجاز گشت به‌منظور توسعه فعالیت‌های خود، از بخش خصوصی نیز برای تکمیل هزینه‌های جاری کمک دریافت کند. در عین‌حال، اعتبارات آن از سوی یک شورای اجرایی متشکل از نمایندگان دو حزب اصلی آمریکا (جمهوری‌خواه و دموکرات)، اتاق بازرگانی آمریکا و دو نهاد «فدراسیون آمریکایی کارگران و کنگره سازمان‌های صنعتی»[11] مدیریت می‌شود.([vi])
بنا بر گزارش سالانة 2007 این نهاد، 8/99 درصد از کل بودجه‌آن (863,581,106 دلار) را دولت آمریکا تأمین کرده بود، مابقی نیز از منابع غیردولتی تأمین شده بود.([vii]) به‌نظر می‌رسد ساختار سازمانی پیچیده در بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، بر این پیش‌فرض مبتنی است که پول دولتی اگر از صافی لایه‌های بروکراسی بگذرد، دیگر بودجه‌ای دولتی نبوده و خصوصی خواهد بود.([viii]) در حدود 60 درصد از این بودجه نیز ازطریق چهار نهاد اصلی زیر که نماینده دو حزب سیاسی آمریکا، بخشی از اتحادیه‌های کارگری مرتبط با دولت آمریکا و منافع تجارت سازمان‌یافته هستند، اعطا می‌گردد:
1. «مؤسسه بین‌المللی حزب جمهوریخواه»[12] وابسته به حزب جمهوریخواه (بازوی سیاسی بنیاد)؛([ix])
2. «مؤسسه ملی حزب دموکرات در امور جهانی»[13] وابسته به حزب دموکرات (بازوی سیاسی بنیاد)؛([x])
3. «مرکز آمریکایی همبستگی با کارگران جهان»[14] معروف به «مرکز همبستگی»‌(بازوی کارگری بنیاد) که شامل دو نهاد بین‌المللی «فدراسیون آمریکایی کارگران و کنگره سازمان‌های صنعتی» - حامی اتحادیه‌های کارگری ازطریق تأمین پول، آموزش و خدمات به    آن‌ها - می‌شود؛[15] و
4. «مرکز بنگاه‌های خصوصی بین‌المللی»[16] وابسته به اتاق بازرگانی آمریکا (بازوی اقتصادی بنیاد) که به‌دنبال توسعه اقتصادهای بازارمحور و ساختارهای حقوقی و نهادی مربوطه می‌باشد.([xi]) 
 از آنجایی‌که حمایت آمریکا از «دموکراسی‌سازی» پیوند نزدیکی با اولویت‌های سیاست خارجی این کشور داشته و اساساً گروه‌هایی را بهره‌مند می‌سازد که با برنامه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی آمریکا همسو بوده یا حداقل مخالفتی با آن‌ها ندارند، برنامه‌های «دموکراسی‌سازی» آن ازطریق بنیاد ملی برای دموکراسی هم با دو هدف اصلی صورت می‌پذیرد:
1. تقویت بازیگران سیاسی متحد آمریکا علیه احزاب سیاسی و حکومت‌هایی که رابطه مطلوبی با آمریکا نداشتند (ازجمله نیکاراگوئه، هائیتی، کوبا، ونزوئلا و ایران)؛ و
2. توسعه «دموکراسی بازار آزاد»[17] در کشورهایی که حضور دولت در بخش اقتصاد بسیار زیاد بود (به‌طور مشخص در دولت‌های حاصل از فروپاشی شوروی سابق).([xii])
بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی در چندین فعالیت مهم برای گسترش و کمک به دموکراسی فعال است.([xiii]) مهم‌ترین این فعالیت‌ها عبارت از کمک‌های مالی به فعالان دموکراسی‌سازی در سرتاسر جهان می‌باشد. به‌طور کلی، کمک‌های مالی بنیاد به مواردی نظیر برگزاری انتخابات، نهادسازی، جامعه مدنی و اصلاحات بازاری اختصاص می‌یابد.
در کل، بنیاد ملی برای دموکراسی را می‌توان صندوقی مالی دانست که برای تشکیل نهادهای دموکراسی‌ساز در کشورهای دیگر و ایجاد توانمندی در فعالان عرصه دموکراسی در آنجا، پول، حمایت تکنیکی، ادوات، برنامه‌های آموزشی، کارشناسان رسانه‌ای، متخصصین روابط عمومی و جدیدترین تکنولوژی حاضر را برای گروه‌های سیاسی منتخب، سازمان‌های مدنی، اتحادیه‌های کارگری، جنبش‌های اعتراضی، گروه‌های دانش‌آموزی، ناشران کتاب، روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها، در راستای منافع دولت آمریکا فراهم می‌آورد.([xiv])
 
سیا در پوستین بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی
«سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (سیا) از اوایل دهه ۶۰ میلادی انجام اقدامات پنهان را به تناسب شرایط و موقعیت کشورهای مورد نظر و نوع نظام بین‌المللی در دستور کار خود قرار داد و به کودتا و ترور، سرکوب نیروهای انقلابی در کشورهای وابسته و توطئه علیه رهبران آزادیخواه در دهه ۷۰ و توطئه علیه حکومت‌های انقلابی و حمایت از جریان‌ها و احزاب وابسته به غرب در دهه ۸۰ پرداخت.([xv])
اقدامات پنهان سیا در دوره‌های مختلف با واکنش‌های متفاوتی ازسوی مراکز قدرت، جامعه روشنفکر و افکار عمومی آمریکا از یک‌سو و دیگر کشورهای مستقل جهان ازسوی دیگر مواجه گردید. کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق، اقدامات فضاحت‌بار در شیلی، نیکاراگوئه و کوبا و همچنین شکست در سازماندهی اقدامات پنهان علیه انقلاب اسلامی، از جمله این موارد می‌باشد. تمامی این موارد باعث گردید تا کنگره آمریکا به‌منظور اعاده اعتبار و حیثیت آمریکا در صحنه جهانی درخصوص اقدامات پنهان سیا، تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کند که سرانجام آن محدود نمودن این اقدامات و تجدیدنظر در آن‌ها بود.([xvi])
دیوید لوو[18]، معاون بنیاد ملی برای دموکراسی، در این رابطه می‌گوید:
«سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، متحدین دموکراتیک ما با تهدیدات بسیاری روبه‌رو بودند، در حالی که هیچ مکانیسمی برای حمایت سیاسی از ایشان وجود نداشت؛ سیاست‌مداران آمریکایی به شیوه‌های مخفیانه روی آورده و به‌صورت محرمانه مشاورین، ادوات و بودجه لازم را برای حمایت از روزنامه‌ها و احزابی که در اروپا تحت فشار بودند، ارسال می‌کردند. هنگامی‌که در اواخر دهه 1960 معلوم شد برخی از سازمان‌های خصوصی داوطلب[19] آمریکایی به‌صورت مخفیانه از جانب سیا حمایت می‌شوند تا در نشست‌ها و مجالس بین‌المللی به جنگ روانی مبادرت ورزند، دولت جانسون اعلام کرد که چنین حمایت‌هایی باید متوقف شوند و پیشنهاد کرد که یک مکانیسم ترکیبی دولتی ـ خصوصی تأسیس شده و ازطریق آن به‌صورت آشکار از فعالیت‌های آن‌سوی مرزها حمایت شود.»([xvii])
این محدودیت‌های اعمال شده علیه اقدامات پنهان سیا که بیشتر در دوران ریاست جمهوری کارتر عملی گردید، در دوران ریاست جمهوری ریگان مورد تجدیدنظر قرار گرفت. ریگان یک گروه را به سرپرستی ویلیام کیسی[20] - که بعدها به‌ریاست سیا منصوب شد - مأمور ارزیابی توان اطلاعاتی سیا در خارج از کشور نمود. این گروه در گزارش پایانی خود پیشنهاد کرد تا اقدامات پنهان سیا در خارج از کشور احیا گردد، اما به‌منظور جبران ضعف‌های گذشته، مهار مقاومت داخلی و همچنین انطباق بیشتر با وضعیت متحول نظام بین‌المللی توصیه نمود که این سازمان به‌جای آنکه خود مستقیماً وارد طراحی و اجرای عملیات‌ها در حوزه اقدامات پنهان شود، بیشتر به هدایت و حمایت پنهان از این عملیات‌ها بپردازد. بر همین اساس، گروه کیسی توصیه نمود که سازمانی غیردولتی با ارتباطات غیرعلنی و غیرقابل شناسایی با سیا برای این منظور تأسیس گردد.([xviii])
توصیه گروه تحقیقاتی به سرپرستی کیسی ازسوی گروه مطالعاتی و تحقیقاتی برنامه دموکراسی «بنیاد سیاسی آمریکا» مجدداً مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه ‌آن طرح موضوع در سنای آمریکا و تصویب تأسیس بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی به‌عنوان سازمانی غیرانتفاعی، غیردولتی و فراجناحی با هدف اعلامی تقویت مؤسسات دموکراتیک در سراسر جهان بود که در بالا ذکر آن رفت.([xix])
بدیهی است عنوان غیردولتی برای رعایت پوشش و همچنین جلوگیری از بدنامی این بنیاد و موضوع فراجناحی بودن به‌منظور جلوگیری از بهره‌برداری‌های حزبی از این بنیاد می‌باشد. عنوان فراجناحی خود دارای بار معنایی گسترد‌ه‌تری نیز هست. بدیهی است وقتی چنین بنیادی قرار است نقش سازمان سیا در حوزه اقدامات پنهان را ایفا نماید، نمی‌توانست در اختیار یک حزب یا جریان سیاسی قرار داشته باشد. بنابراین ضروری بود که فراجناحی بودن در تصویب آن قید می‌گردید.([xx])
به‌طور کلی، فعالیت‌های آشکار «بنیاد ملی برای دموکراسی» چه در گذشته و چه در حال حاضر به‌شدت تحت تأثیر سازمان سیا بوده و هست؛ پیش از این نیز اقدامات سازمان سیا با اسلاف بنیاد ملی برای دموکراسی، یعنی آژانس توسعه بین‌المللی و بنیادهای لیبرال، ارتباط داشت؛ بنابراین جای تعجب ندارد که آلن وینستاین[21]، از بنیان‌گذاران بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، تصریح می‌کند که «بسیاری از آنچه که امروز در بنیاد ملی برای دموکراسی صورت می‌گیرد، 25 سال پیش به‌صورت مخفی توسط سیا صورت می‌پذیرفت».([xxi])
سابقاً نیز اغلب افراد مشهوری که در عملیات‌های پنهانی سازمان سیا مشارکت داشتند، عضو شورای اجرایی و یا هیئت مدیره بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی بوده‌اند که ازجمله آن‌ها می‌توان از اوتو رایش[22]، یهودی اتریشی‌تبار و دستیار کالین پاول، وزیر خارجه بوش؛ جان نگروپونته[23]، اولین رئیس «اداره کل اطلاعات ملی»[24] در سال 2005؛ هنری سیسنِروس[25]، وزیر مسکن و توسعه شهری در دولت کلینتون؛ و الیوت آبرامز[26]، از مقام‌های رده‌بالا در دستگاه سیاست خارجی ریگان و بوش پسر نام برد.([xxii])
پس از شکل‌گیری بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی نیز پیوند آن با سیا همچنان برقرار بود که بعدها نیز در رسوایی واترگیت[27] (شنود غیرقانونی از ستاد انتخاباتی حزب دموکرات توسط دولت جمهوریخواه ریچارد نیکسون که به استعفای وی منجر شد) و کمیته چِرچ[28] (بررسی اقدامات غیرقانونی سیا) افشا گردید. ویلیام بلوم[29]، استاد تاریخ و از منتقدان سیاست خارجی آمریکا، در کتاب خود تحت عنوان «دولت یاغی: مستمسکی در دست تنها ابرقدرت جهان»[30] همکاری مذکور را اقدامی مؤثر در عرصه «سیاست مداری و روابط عمومی» ارزیابی می‌کند که سیا را قادر ساخت از طریق بنیاد ملی برای دموکراسی اقدام به پولشویی کند.([xxiii])
کارل گرشمن[31]، رئیس بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی نیز خود در سال 1986، چنین می‌گوید: «ما نباید چنین اقداماتی را به‌صورت مخفیانه انجام می‌دادیم. بسیار جای تأسف است که مردم تمامی گروه‌های دموکراتیک را جیره‌خوار سیا ببینند.»([xxiv])
این بنیاد در برابر بودجه‌ای که به‌صورت رسمی از کنگره و به‌صورت سالانه دریافت می‌کند، به هیچ کجا حتی خود کنگره نیز پاسخگو نمی‌باشد و همین موضوع یعنی استفاده از بودجه دولت فدرال و عدم پاسخگویی، خود دلیلی بسیار روشن از حساسیت و محرمانه بودن فعالیت‌های آن است. در واقع، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی با استفاده از یک سیستم پیچیده ارتباطی‌، به‌خوبی توانسته جنبه‌های عملیاتی، روابط نظارتی و کنترلی و ارتباطات مالی خود را مخفی نگه داشته و در خیلی موارد شناسایی دریافت‌کنندگان نهایی کمک‌های خود را غیرممکن سازد.([xxv])
بنابراین، از همان ابتدا قصد بر آن بوده تا بنیاد ملی برای دموکراسی جایگزینی برای سازمان سیا در انجام اقدامات پنهانی باشد و حمایت‌های لازم را برای سازمان‌های دموکراتیک در کشورهایی که پیش از این تحت حاکمیت نظام‌های به‌زعم آن‌ها استبدادی بوده‌اند، فراهم آورد. بر خلاف سیا، عملیات‌های گسترده بنیاد ملی برای دموکراسی در کشورهای خارجی، این فرصت را برای فعالان مربوطه به‌وجود می‌آورد که درگیر زندگی زیرزمینی و هویت‌های دروغین نشوند، بلکه به‌صورت آشکار به فعالیت بپردازند. با این‌حال، حتی اگر درگیر اقدامات کثیفی همچون اقدامات سیا نشوند، بنیاد ملی برای دموکراسی به طرق مختلف، با فراهم آوردن بودجه، کارشناس تکنیکی، آموزش، امکانات آموزشی و.... برای گروه‌های سیاسی مشخص، سازمان‌های مدنی، اتحادیه‌های کارگری، جنبش‌های اعتراضی، گروه‌های دانش‌آموزی، ناشرین کتاب، روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها، در امور داخلی کشورهای خارجی دخالت می‌کند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت، بنیاد ملی برای دموکراسی با مخفی کردن اهداف امپریالیستی خود و نشان دادن چهره‌ای خیرخواهانه، ابزاری بسیار کارآمدتر از سیا می‌باشد که می‌توان آن‌را «امپریالیسم نرم»[32] خواند.([xxvi])
در کل، با اینکه بیشتر مردم کشورهای دنیا از فضای آزاد سیاسی و چند حزبی استقبال می‌کنند، اما همچنان نسبت به مؤسسات سیاسی داخلی که از جانب نهاد‌های خارجی پشتیبانی می‌شوند، مظنون و حساس هستند.([xxvii])
 
 



---------------------------

[1] What Is Good for America is Good for the World

[2] World Movement for Democracy: این جنبش در سال 1999 و با تلاش نِد و دو سازمان غیردولتی هند،‌ در راستای گردهم آوردن فعالان دموکراسی از بیش از 80 کشور در دهلی‌نو (هندوستان) برای بحث و مذاکره راجع به شیوه‌های پیشبرد دموکراسی با قرائت آمریکایی شروع به کار کرد. این جنبش تحت رهبری کمیته‌ای بین‌المللی قرار دارد که نِد به‌عنوان دبیرخانه آن عمل می‌کند.

[3] Network of Networks

[4]. Ron Paul

[5] Portal

[6] The Latin American and Caribbean Network for Democracy

[7] Middle East Network for Democracy (MEND)

[8] Democracy Networks in Asia

[9] Central and Eastern Europe and Eurasia Network

[10] African Democracy Forum (ADF)

[11] American Federation of Labor-Congress of Industrial Organizations (AFL–CIO)

[12] International Republican Institute (IRI)

[13] National Democratic Institute for International Affairs (NDI)

[14] American Center for International Labor Solidarity (ACILS)

[15] این نهادهای کارگری (مؤسسه اتحادیه تجارت آزاد، مؤسسه آمریکایی توسعه آزاد کار (آمریکای لاتین)، مرکز کارگری آفریقایی ـ  آمریکایی و مؤسسه آزادی کار آسیایی ـ آفریقایی) خودشان شبکه‌هایی از نمایندگان را دارند.

[16] Center for International Private Enterprise (CIPE)

[17] Free Market Democracy

[18] David Lowe

[19] Private Voluntary Organizations (PVO)

[20]. William Casey

[21] Allen Weinstein

[22] Otto Reich

[23] John Negroponte

[24] Office of the Director of National Intelligence (ODNI)

[25] Henry Cisneros

[26] Elliot Abrams

[27] Watergate scandal

[28] Church Committee

[29] William Blum

[30] Rogue State: A Guide to the World’s Only Superpower

[31] Carl Gershman

[32] Soft Imperialism





[i]  عباس کاردان، علی عبدالله خانی، رویکردها و طرح‌های آمریکایی درباره ایران، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران، فروردین 1390، ص 183.

[ii] "Building the World Movement for Democracy,” World Movement for Democracy, New Delhi, India, February 14-17, 1999, <http://www.wmd.org/about/founding-statement >

[iii] Ron Paul, National Endowment for Democracy: Paying to Make Enemies of America, Antiwar.com, 11 October 2003, <http://www.antiwar.com/paul/paul79.html>

[iv] Ibid.

[v] World Movement for Democracy, Networking, <http://www.wmd.org/networking>

[vi]  پیشین، رویکردها و طرح‌های آمریکایی درباره ایران، ص 186.

[vii] National Endowment for Democracy, 2007 Annual Report (Washington, DC: National Endowment for Democracy, 2008), 165, <http://www.ned.org/publications/07annual/toc.html>.

[viii] Barbara Conry, Loose Cannon: The National Endowment for Democracy (Washington, DC: Cato Institute, 1993), <http://www.cato.org/pubs/fpbriefs/fpb-027.html>.

[ix] See the IRI at <http://www.iri.orgl>
برنامه‌های «مؤسسه بین‌المللی (حزب) جمهوریخواه» بر آزادی فردی، برابری فرصت‌ها و کارآفرینی و توسعه حزبی، برگزاری انتخابات، آموزش مدنی،‌رویه‌های حقوقی و دیگر فعالیت‌ها تمرکز دارد.

[x] See ‘National Democratic Institute for International Affairs’ at <http://www.ndi.orgl>.
«مؤسسه دموکراتیک ملی برای امور جهانی» بر توسعه حزبی، مشارکت مدنی، برگزاری انتخابات، حاکمیت و مشارکت سیاسی زنان تمرکز دارد.

[xi] See <http://www.cipe.org/obj.html>

[xii] Tom Barry, "World Movement for Democracy—Made in the USA,” Global Politician, 29 July 2005,  <http://www.globalpolitician.com/print.asp?id=1051>

[xiii] James M. Scott, ‘Transnationalizing Democracy Promotion: the Role of Western Political Foun- dations and Think-Tanks’, Democratization, Vol.6, No.3 (1999), pp.146270; James M. Scott and Kelly J. Walters, ‘Supporting the Wave: Western Political Foundations and the Promotion of a Global Democratic Society’, Global Society, Vol.14, No. 2 (2000), pp. 237–57.

[xiv] Bill Berkowitz, "NED Targets Venezuela,” Z Magazine Online, May 2004, <http://www.zcommunications.org/ned-targets-venezuela-by-bill-berkowitz.pdf >

[xv]  همان، ص 184.

[xvi]  همان.

[xvii] William Clark, "Philanthropic imperialism: the National Endowment for Democracy,” SpinWatch, 29 June 2007, <http://www.spinwatch.org/-articles-by-category-mainmenu-8/62-international-politics/4264-philanthropic-imperialism-the-national-endowment-for-democracy>
 

[xviii]  پیشین، رویکردها و طرح‌های آمریکایی درباره ایران، ص 184.

[xix]  همان، ص 185.

[xx]  همان.

[xxi] David Ignatius, "Innocence Abroad: The New World of Spyless Coups,” The Washington Post, 22 September 1991.
David Ignatius, "Innocence Abroad: The New World of Spyless Coups," Washington Post, September 22, 1991, www.lexisnexis.com.

[xxii]  پیشین، رویکردها و طرح‌های آمریکایی درباره ایران، ص 190.

[xxiii] op.cit., William Clark.
 

[xxiv] Ibid

[xxv]  پیشین، رویکردها و طرح‌های آمریکایی درباره ایران، ص 186.

[xxvi] Gerald Sussman, "The Myths of  Democracy Sssistance': U.S. Political Intervention in Post-Soviet Eastern Europe,” Monthly Review, Vol. 58, No. 7, p.  18.

[xxvii] Barbara Conry, "Loose Canon: The National Endowment for Democracy,” The Cato Institute, Foreign Policy Briefing, No. 27, 8 November 1993, <http://www.cato.org/pubs/fpbriefs/fpb-027.html >
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها