کد خبر: ۳۶۵۷۰
زمان انتشار: ۱۸:۱۶     ۰۵ بهمن ۱۳۹۰
ایران هسته ای- باراک اوباما در آخرین نطق خود در کنگره که سه شنبه شب (4 بهمن 1390/ 24 ژانویه 2011) ایراد شد، در حالی که تلاش می کرد با اعتماد به نفس سخن بگوید بارها اعتراف کرد که مهم ترین اولویت او مشکلات اقتصادی مردم امریکا و خرج کردن منابع حاصل از توقف جنگ در خارج از مرزهای امریکا درون این کشور است. اوباما در این سخنرانی تصویری از امریکا ارائه داده که به وضوح گرفتار بحران های بسیار حاد و متنوعی است و بنابراین توان مداخله جویی آن به طرز بی سابقه ای کاهش یافته است. نطق اوباما تصویری است که از امریکایی که دیگر نمی جنگد.

متن کامل نطق باراک اوباما در کنگره امریکا در ادامه می آید.

آقای رئیس، آقای معاون (جوبایدن)، اعضای کنگره، مهمانان ویژه و مردم آمریکا!

من ماه گذشته میلادی به پایگاه هوایی آندریوز رفتم و از آخرین نظامیان آمریکایی که در عراق خدمت می کردند استقبال کردم . ما در کنار یکدیگر به پرچمی احترام گذاشتیم که بیش از یک میلیون آمریکایی در زیر آن نبرد کردند و چندین هزار نفر هم زیر آن جان خود را از دست دادند. ما امشب دور هم جمع شده ایم درحالیکه می دانیم این نسل از قهرمانان آمریکایی باعث شده اند تا آمریکا امن تر شود و در سراسر دنیا بیشتر مورد احترام قرار گیرد.

برای نخستین بار در نه سال گذشته ، دیگر هیچ آمریکایی در عراق نبرد نمی کند. برای نخستین بار در دو دهه ی گذشته ، اسامه بن لادن دیگر تهدیدی برای این کشور(آمریکا) نیست . بخش زیادی از فرماندهان ارشد القاعده شکست خورده اند. عزم طالبان درهم شکسته شده است و برخی از نیروهای (آمریکایی) در افغانستان بازگشت به کشور را آغاز کرده اند. این دستاوردها شاهدی برای شجاعت و از خودگذشتگی و کار گروهی نیروهای مسلح آمریکا است . در زمانی که بسیاری از نهادهای آمریکایی عملکرد خوبی ندارند آنها( نیروهای مسلح آمریکا) فراتر از همه ی انتظارات عمل کرده اند . آنها بلند پروازی های فردی ندارند ، آنها روی اختلافات و تفاوت ها وقت تلف نمی کنند بلکه فقط به ماموریتی فکر می کنند که به آنها واگذار شده است. آنها بایکدیگر کار می کنند . تصور کنید اگر ما الگوی( نظامیان آمریکایی ) را دنبال کنیم به چه چیزهایی می توانیم دست پیدا کنیم !

به آمریکایی فکر کنید که در دسترس ما است ،کشوری که رهبری دنیا را در بخش آموزش مردم در دست دارد و نسل جدیدی از تولیدات با فناوری بالا و مشاغل با حقوق بالا را جذب می کند! اینده ای را تصور کنید که در کنترل انرژی ما است و امنیت و آبادانی ما در آن به مناطق بی ثبات دنیا گره نخورده است و اقتصادی دارد که برای پایدار ماندن ساخته شده است و در ان سختکوشی پاداش دارد و مسئولیت پذیری در آن پاداش می گیرد . ما می توانیم چنین کاری انجام بدهیم . ما می توانیم چون گذشته هم چنین کاری کردیم. درپایان جنگ جهانی دوم وقتی نسل دیگری از قهرمانان آمریکایی از جنگ به کشور بازگشته بودند ، انها قویترین اقتصاد و طبقه ی متوسط در دنیا را ساختند که دنیا تاکنون به خود دیده بود. پدر بزرگ من که یک نظامی جنگ آزموده بود فرصت رفتن به دانشگاه را پیدا کرد . مادر بزرگ من که در یک خط مونتاژ کار می کرد به بخشی از نیروی کار در امریکا تبدیل شد که بهترین محصولات در دنیا را تولید می کردند . این دو نفر خوش بینی کشوری را در خود داشتند که در برابر یأس و ناامیدی پیروز شده بود . انها درک کردند که بخش کوچکی از یک هدف بزرگتر هستند . انها درحال کمک کردن به ماجرای موفقیت درامریکا بودند و می دانستند هر امریکایی فرصت سهیم شدن در این موفقیت را دارد . شعار و وعده ای اصلی آمریکایی این است که اگر کسی سخت کار کند می تواند به اندازه کافی پول در بیاورد تا خانواده اش را اداره کند ، مالک خانه شود و فرزندان خود را به دانشگاه بفرستد و اندکی هم برای بازنشستگی پس انداز کند. موضوع مهم و تعیین کننده ی زمان ما این است که چگونه این شعار و وعده را زنده نگهداریم ؟ هیچ چالشی ضروری تر از این چالش وجود ندارد . هیچ بحثی مهمتر از این بحث وجود ندارد . ما قبول نداریم که در داخل کشور شمار اندکی از مردم عملکرد خوبی داشته باشند اما شمار فزاینده ای از آنها چنین عملکردی نداشته باشند. ما می توانیم اقتصاد را به وضعیتی اعاده کنیم که در آن همه ی سهم خود را می پردازند و همه براساس یک سری قوانین مشترک عمل می کنند. انچه در خطراست ارزش های دمکرات ها یا جمهوریخواهان نیست بلکه ارزش های آمریکایی است . ما باید بار دیگر این ارزش ها را بدست آوریم . باید به یاداوریم که ما چگونه به اینجا رسیدیم ؟ مدتها قبل از شروع رکود اقتصادی ، مشاغل و تولیدات سواحل آمریکا را ترک کردند( به مکان های دیگری در دنیا منتقل شدند). فناوری که باعث کارامد تر شدن فعالیت های تجاری شد اما همچنین باعث شد که برخی مشاغل ، دیگر قدیمی شوند . کسانی که در رده های بالابودند دیدند که درامدشان بسیار بسیارافزایش یافت اما بخش زیادی از آمریکایی های سختکوش درحال تقلا با هزینه هایی بودند که رو به افزایش بود. انها بدهی های شخصی داشتند که انباشته می شد.

در سال دوهزار و هشت بازار مسکن در آمریکا سقوط کرد ، ما متوجه شدیم که وام های مسکن به افرادی داده شد که نه توان پرداخت آنها را داشتند و نه درک کرده بودند که این وام های رهنی برای چیست ؟ بانک ها با پول مردم پاداش های زیادی بدست می آوردند ، در این هنگام قانونگذاران به طرف دیگری نگاه می کردند یا اصلا اختیاری نداشتند که جلوی این رفتار بد را بگیرند . این اقدامات اشتباه و غیر مسئولانه بود و باعث شد که اقتصاد آمریکا به ورطه بحرانی سقوط کند که در آن میلیون ها نفر بیکار شوند ، بدهی آمریکا زیاد شود و آمریکایی های سختکوش و بی گناه طعمه شوند. در مدت شش ماه قبل از شروع ریاست جمهوری من ، ما تقریبا چهار میلیون شغل را از دست دادیم . همچنین قبل از آنکه سیاست های ما به طور کامل اجرا شود ما چهار میلیون شغل دیگر را هم از دست دادیم . این ها واقعیت هستند . در بیست و دو ماه گذشته شرکت های تجاری در امریکا بیش از سه میلیون شغل ایجاد کردند و این ها هم جزو واقعیت ها هستند. سال گذشته این شرکت ها بیشترین مشاغل را از سال دوهزار وپنج به بعد ایجاد کردند. تولید کنندگان آمریکایی بار دیگر درحال جذب نیرو هستند و برای نخستین بار از اواخر دهه ی هزار و نهصد و نود اشتغالزایی می کنند . ما در کنار یکدیگر موافقت کردیم که کسری بودجه را تا بیش از دو تریلیون دلار کاهش دهیم. ما قوانین جدیدی را اجرا کردیم تا وال استریت را پاسخگو کنیم تا دیگر بحرانی نظیر این بحران هرگز در آمریکا تکرار نشود. اوضاع اتحاد آمریکا قویتر می شود و ما اکنون در این اتحاد خیلی به جلو آمده ایم و دیگر به عقب نمی رویم. تا زمانی که من رئیس جمهور آمریکا هستم با هرکسی در این اتاق( کنگره) کارخواهم کرد اما قصد دارم با مانع تراشی مبارزه کنم . من با هرگونه تلاش برای بازگشت به همان سیاست هایی که باعث ایجاد این بحران اقتصادی شد مقابله خواهم کرد. ما به عقب باز نخواهیم گشت تا در آن اقتصاد ما به علت انتقال فعالیتهای تجاری به خارج و تامین نیروی کار خارجی ضعیف شود و بدهی ها باعث تضعیف آن شود و سودهای مالی ساختگی آن را تضعیف کند . امشب من درباره چگونگی حرکت به سمت جلو صحبت خواهم کرد. من امشب طرح یک اقتصاد را تشریح خواهم کرد که برای پایدار ماندن ساخته می شود ، اقتصادی که برپایه ی تولید در آمریکا باشد و متکی به انرژی آمریکایی ( نه انرژی خارجی) باشد ، اقتصادی که در آن کارگران آمریکایی مهارت داشته باشند و ارزش های آمریکایی تجدید شود. شروع این طرح در بخش ساخت و تولید در آمریکا است . در روزی که من رئیس جمهور شدم صنعت خودروسازی آمریکا در آستانه ی ورشکستگی بود . برخی حتی گفته بودند ما باید اجازه بدهیم تا صنعت خودروسازی آمریکا بمیرد. درحالیکه میلیون ها شغل در خطر قرار داشت من از پذیرفتن این مسئله خودداری کردم . ما در ازای کمکی که کردیم خواستار مسئولیت پذیری هم شدیم.

ما باید نظام بیکاری خود را به سیستمی تبدیل کنیم که مجددا برای مردم فرصت شغلی ایجاد کند. اصلاحاتی که قرار است صورت دهیم ،امروز به مردم شغل می دهد ،اما ما باید خود را برای آینده آماده کنیم.تعهد ما به ایجاد مهارت و فرصت های شغلی برای آینده هر چه زودتر باید عملی شود.ما تلاش می کنیم ایالت ها را به افزایش استانداردهای آموزش و یادگیری متقاعد کنیم. اما چالش هایی نیز وجود دارد و البته ما می دانیم که چگونه آنها را حل و فصل کنیم. زمانی که دیگر کشورها بودجه بخش آموزش خود را کاهش داده اند و مجبور شده اند هزاران معلم خود را از کار اخراج کنند، ما به این واقعیت پی برده ایم که یک معلم خوب می تواند درآمد عمری یک کلاس را بیش از دویست و پنجاه هزار دلار افزایش دهد.یک معلم خوب می تواند زمینه خروج از فقر را فراهم کند.برخی معلمان ما با حقوق اندک، بسیار تلاش می کنند و حتی برخی از جیب خود منابع مدرسه را تامین می کنند تا بلکه تغییری در اوضاع ایجاد کنند.از این رو بجای تضعیف آنها و یا دفاع از وضع موجود باید حمایت شان کنیم. به مدارس کمک کنیم تا معلمان خوب را حفظ کنند و به بهترین ها جایزه دهند.و معلمانی را که کمکی به یادگیری بچه هایمان نمی کنند ، جایگزین کنیم. همچنین نباید اجازه دهیم دانش آموزی تحصیل را رها کند.باید اطمینان حاصل کنیم که همه دانش آموزان تا گرفتن دیپلم در دبیرستان باقی می مانند.وقتی دانش آموزان دیپلم می گیرند ، مهم ترین چالش پیش روی آنها هزینه کالج خواهد بود.الان که بدهی دانشجویان امریکایی از بدهی کارت های اعتباری بیشتر شده است ، کنگره نباید اجازه دهد که نرخ بهره وام های دانشجویی در ماه ژوئیه دو برابر شود. باید با تمدید طرح مالیاتی در خصوص شهریه های دانشجویی ،باعث شویم هزاران دلار در جیب خانواده های متوسط امریکایی پس انداز شود.همچنین با دو برابر کردن فرصت های شغلی مطالعاتی در پنج سال آینده ، راه ورود دانشجویان بیشتری را به دانشگاهها هموار کنیم. اوباما افزود ، البته دولت فدرال قادرنیست اختصاص یارانه به بخش شهریه های دانشجویی را ادامه دهد زیرا سرمایه کافی ندارد و ایالت ها نیز باید کمک کنند تا آموزش تکمیلی را در اولویت برنامه های بودجه ای خود قرار دهند.کالج ها و دانشگاهها نیز باید نقش خود را ایفاء کنند و هزینه ها را پایین نگه دارند.آنها با تغییر برنامه های درسی و استفاده از فناوری های بهتر می توانند هزینه های خود را کاهش دهند.نکته این است که این کار شدنی است.کالج ها و دانشگاههایی که نمی توانند از بالا رفتن شهریه ها جلوگیری کنند ، پولی نیز که از محل مالیات ها دریافت می کنند ، کاهش خواهد یافت.تحصیلات عالی یک مقوله لوکس و اشرافی نیست بلکه یک ضرورت اقتصادی است که تک تک خانواده های آمریکایی باید امکان دسترسی به آن را داشته باشند.صدها هزار فرد با استعداد و کارآمد در امریکا با چالش دیگری روبرو هستند: این واقعیت که آنها شهروند امریکا هستند. بسیاری از آنها وقتی کودکی بیش نبودند ، وارد امریکا شدند و هر روز خود را با ترس از اخراج شدن به پایان می رساندند. برخی دیگر همین اواخر آمده اند تا در رشته های مختلف تحصیل کنند ، اما به محض اینکه مدرک خود را می گیرند ، ما آنها را به کشورشان باز می گردانیم تا در جایی دیگر اختراع کنند و شغل ایجاد کنند.این منطقی نیست.من معتقدم که باید بسیار محکم با مهاجرت غیرقانونی برخورد کنیم ، به همین علت است که نیروهای بیشتری در مرزهای امریکا قرار داده ایم.اما باید در زمینه اصلاح جامع طرح مهاجرت کار کنیم. اما اگر این فصل انتخابات باعث می شود کنگره در این خصوص اقدامی نکند ، دستکم جوانان مسئولی را که مایلند پرسنل آزمایشگاههای ما باشند ،کار جدید ایجاد کنند و از کشورمان دفاع کنند ، اخراج نکنیم.کنگره برای من یک لایحه اعطای شهروندی به این عده بفرستد و من فورا امضاء می کنم. زنان در این کشور باید در ازای کار برابر با مردان حقوق برابر دریافت کنند. هرکسی که مایل به کار کردن است باید مورد حمایت قرار گیرد.نوآوری و خلاقیت آن چیزی است که امریکا همیشه بدنبالش بوده است.

ظرف چند روز آینده حکمی را امضاء خواهم کرد که موانع موجود بر سر راه ساخت و ساز را بر می دارد اما شما باید سرمایه این پروژه ها را تامین کنید؛ پولی را که دیگر صرف جنگ نمی شود، بگیرید و با نیمی از آن بدهی ها را پرداخت و نیمی دیگر را صرف بازسازی کشورکنید. الان بهترین فرصت برای ساختن است؛ بویژه از وقتی که بحران مسکن شروع شد. فقط کارگران ساختمانی در نتیجه بحران آسیب ندیدند، بلکه میلیون ها آمریکایی که ارزش ملک شان کاهش یافت ، لطمه بزرگی دیدند و در حالیکه دولت به تنهایی قادر نیست مشکل را حل کند ، خانه داران نیز نباید دست روی دست بگذارند و کاری نکنند. به همین علت است که من طرحی به کنگره داده ام که بر اساس آن هر صاحبخانه ای می تواند سالانه سه هزار دلار از وام مسکن خود (با کاهش نرخ بهره وام ها)را پس انداز کند.

میلیون ها امریکایی که هر روز سخت کار می کنند و به قانون احترام می گذارند ، مستحق داشتن دولت و نظامی، مالی هستند که مثل خودشان باشد؛ وقت آن رسیده است که قانون ازسطوح بالا به پایان اجرا شود دیگر دوره عرضه بسته های نجات و بخشش ها به پایان رسیده است؛تک تک افراد در امریکا از این پس مسؤول هستند. ما هزینه وام هایی را دادیم که وام دهندگان با علم به ناتوانی مردم در بازپرداخت آنها،آن را پرداخت کردند. به همین علت است که به قوانین هوشمندانه تری برای پیشگیری از چنین رفتارهای غیرمسئولانه نیاز داریم. شکی نیست که برخی قوانین ما قدیمی، غیرضروری یا پرهزینه شده اند. من در سه سال اول ریاست جمهوری ام قوانین کمتری در مقایسه با رئیس جمهور قبلی تصویب کردم و به دستگاههای فدرال دستور دادم که قوانین زاید را حذف کنند. هم اکنون پانصد مورد اصلاحات ارائه کرده ایم که فقط بخشی ازآنها بیش از ده میلیارد دلار برای مردم در پنج سال آینده پس انداز می کند. ما از شرِ یک قانون مربوط به چهل سال قبل خلاص شدیم؛ طبق این قانون، برخی دامداران ناچار بودند سالانه ده هزار دلار صرف ثابت کردن این موضوع کنند که قادرند از سررفتن شیر جلوگیری کنند زیرا آن زمان شیر نیز مانند نفت رده بندی می شد؛ من اطمینان دارم که یک دامدار قادر است بدون نظارت دولت فدرال مانع سررفتن شیر خود شود. اما در خصوص نظارت بر شرکت های نفتی کوتاه نخواهم آمد تا دیگر نشت نفتی که در خلیج مکزیک شاهدش بودیم، روی ندهد؛ از محافظت کودکان مان در برابر آلودگی جیوه یا سلامت مواد غذایی و منابع آب کشورم کوتاه نخواهم آمد. همچنین به روزهایی که وال استریت طبق قوانین خودش پیش می رفت، باز نخواهم گشت. قوانین جدیدی که تصویب کرده ایم ، هسته همه نظام های مالی خواهد بود: اعطای سرمایه به کسانی که بهترین ایده ها را دارند، اعطای وام به خانواده هایی که قصد خرید خانه و شروع یک کار اقتصادی یا فرستادن فرزندشان به مراکز آموزشی را دارند. اگر شما یک بانک یا نهاد مالی هستید، دیگر اجازه ندارید روی پس اندازهای مشتریان تان شرط بندی های خطرناک کنید؛ شما موظفید برنامه ای دقیق برای پرداخت بدهی هایتان در مواقع ناکامی داشته باشید زیرا بار دیگر مردم شما را نجات نخواهند داد و اگر وام مسکن می دهید یا شرکت کارت اعتباری هستید، نباید مردم را به خرید کالاهایی وادار کنید که قادر به پرداخت پول آن نیستند. ما همچنین یک واحد جرایم مالی متشکل از بازرسان خبره تشکیل می دهیم تا تخلفات بزرگ را شناسایی و از سرمایه های مردم محافظت کنند. برخی از شرکت های مالی به علت اینکه مجازات واقعی وجود ندارد، قوانین ضد تخلف و تقلب را نقض می کنند و این برای مشتری و دیگر بانکداران و نهادهای مالی، تبعات زیادی دارد. من از دادستان کل می خواهم که یک واحد ویژه متشکل از دادستان های فدرال تشکیل دهد و تحقیقات فدرال را در خصوص وام های مشکل دار و مسائلی که باعث بحران در حوزه مسکن شد، توسعه دهد؛کسانی که قانون شکنی کردند مجرم شناخته می شوند. بازگشت به ارزش های امریکایی  شراکت منصفانه و مسئولیت مشترک  به ما کمک خواهد کرد از مردم و اقتصاد مان محافظت کنیم. این اصل را باید سرلوحه تلاش ها برای کاهش بدهی ها و سرمایه گذاری برای آینده مان قرار دهیم. الان، اولویت اصلی مان بایدکاهش مالیات یکصد و شصت میلیون امریکایی شاغل در این دوره ی تزلزل اقتصادی باشد.کاهش مالیات بر حقوق مردم باید بدون تعلل تصویب شود. در خصوص کسری بودجه، ما در خصوص بیش از دو تریلیون دلارکاهش و پس انداز توافق کرده ایم اما باید بیشترکار شود. به علت اشکالات قانونی، یک چهارم میلیونرهای امریکایی در مقایسه با میلیون ها خانواده طبقه متوسط ، مالیات کمتری پرداخت می کنن.د الان ، وارن بافت(میلیاردر امریکایی)کمتر از منشی اش مالیات می دهد.آیا ما می خواهیم این روند را برای ثروتمندان امریکا حفظ کنیم؟ یا اینکه می خواهیم سرمایه گذاری ها یمان را در بخش های دیگر مانند آموزش و تحقیقات پزشکی یا یک ارتش قدرتمند و حمایت از سربازانمان متمرکز کنیم؟ اگر در پرداخت بدهی مان جدی باشیم ، نمی توانیم درهر دو حوزه کار کنیم؛ ما باید قانون مالیاتی را اصلاح کنیم به طوریکه برخی مانند من و اعضای کنگره سهم واقعی خود را از مالیات پرداخت کنند. واشنگتن باید از یارانه دادن به ثروتمندان دست بردارد؛ در واقع اگر کسی یکسال یک میلیون دلار درآمد دارد، نباید مشمول یارانه کاهش مالیات یا امتیازات دیگر شود و در مقابل فرد دیگری که سالانه دویست و پنجاه هزار دلار در آمد دارد - مانند نود و هشت درصد بقیه مردم امریکا- مالیات بیشتری بدهند. این طبقه است که در نتیجه افزایش هزینه ها و رکود اقتصادی بیشترین تاثیر را می گیرد و در نتیجه آنها باید از مالیات معاف شوند.

پایان یافتن جنگ عراق به ما امکان داد ضربه کاری به دشمنان خود وارد کنیم؛ از پاکستان تا یمن، فعالان پراکنده القاعده که باقی مانده اند، می دانند که نمی توانند از دست امریکا فرار کنند. از همین موضع برتر، برای پایان جنگ افغانستان نیز اقدام کرده ایم. هزاران سربازمان به کشور بازگشته اند؛ بیست و سه هزار نفر دیگر تا پایان تابستان امسال می آیند. واگذاری مسئولیت ها به نیروهای افغان ادامه می یابد و ما شراکت طولانی مدت با افغانستان را شروع می کنیم به همین علت این کشور دیگر منبع حمله به امریکا نخواهد بود. در حالیکه موج جنگ فرو می نشیند، موج تغییر، خاورمیانه و شمال آفریقا را از تونس تا قاهره و از صنعا تا طرابلس فرا گرفته است. یکسال قبل قذافی یکی از قدیمی ترین دیکتاتورهای دنیا بود، جنایتکاری که دستانش به خون آمریکایی ها نیز آلوده بود؛ امروز او رفته است. و در سوریه نیز من شک ندارم که رژیم بشار اسد درمی یابد نیروی تغییر، برگشت ناپذیر است و اینکه ارزش و عظمت انسان ها را نمی توان نادیده گرفت.اینکه این تغییرات خارق العاده به کجا ختم می شود ، هنوز مشخص نیست اما ما در این میان سهم داریم و در حالیکه در نهایت این مردم منطقه هستند که سرنوشت خود را تعیین می کنند ما نیز از حاکمیت ارزش هایی در منطقه دفاع خواهیم کرد که درکشور خودمان حاکم بوده است. ما در برابر خشونت و تهدید و ارعاب می ایستیم. ما از حقوق و عظمت انسان ها اعم از زن، مرد، مسیحی، مسلمان و یهودی دفاع می کنیم . از سیاست هایی حمایت می کنیم که به دموکراسی های قوی و باثبات و بازارهای آزاد ختم می شود، زیرا ظلم با آزادی برابر نیست. و ما از امنیت امریکا در برابر کسانی که شهروندانمان، دوستانمان و منافع مان را تهدید می کنند، می ایستیم. به ایران نگاه کنید. با قدرت دیپلماسی مان، دنیایی را که زمانی در خصوص نحوه مقابله با ایران دچار اختلاف شده بود، متحد کردیم. رژیم ایران بیش از هر وقت دیگری منزوی شده است، رهبرانش با تحریم های فلج کننده روبرو هستند و تا وقتی که آنها مسئولیت نپذیرند، این فشارها متوقف نمی شود. شکی وجود ندارد که امریکا مصمم است از دستیابی ایران به سلاح هسته ای جلوگیری کند و من هیچ گزینه ای را برای رسیدن به این هدف از روی میز حذف نخواهم کرد اما حل و فصل مسالمت آمیز این مسئله هنوز امکان پذیر است و اگر ایران شیوه خود را تغییر دهد و به تعهداتش عمل کند، می تواند به جامعه بین المللی بازگردد. احیای رهبری امریکا در جهان احساس می شود؛ اتحادهای قدیمی ما در اروپا و آسیا قویتر ازگذشته است؛ روابط مان با کشورهای امریکایی عمیق تر شده است؛ تعهد آهنین ما به حفظ امنیت اسرائیل به گونه ای است که نزدیک ترین همکاری های نظامی میان دو کشور را در تاریخ بوجود آورده است. ما خاطرنشان کرده ایم که امریکا قدرت منطقه ی اقیانوس آرام است. شروع جدید در برمه، امیدهای جدیدی بوجود آورده است. از ائتلاف هایی که برای محافظت از مواد هسته ای تشکیل داده ایم تا ماموریت هایی که برای مقابله با گرسنگی و بیماری ها داریم، از ضربه هایی که به دشمنانمان وارد کرده ایم تا قدرت ادامه دارمان در حوزه اخلاق، (در واقع)امریکا به صحنه بازگشته است. هر کسی که به شما غیر از این را بگوید یا می گوید که امریکا در سرازیری سقوط قرار دارد و نفوذش کاهش یافته است، نمی داند چه می گوید. این پیامی نیست که از رهبران سراسر جهان دریافت کرده ایم؛ رهبرانی که همگی مشتاق همکاری با ما هستند؛ مردم از توکیو تا برلین ازکیپ تاون تا ریودو ژانیرو نظرشان نسبت به امریکا در مقایسه با گذشته خیلی بهتر شده است. دنیا در حال تغییر است و ما نمی توانیم همه رویدادها را کنترل کنیم اما امریکا همچنان یک کشور حیاتی در امور جهانی است و تا وقتی من رئیس جمهورم، تلاش می کنم این روند حفظ شود به همین علت بود که من همراه با رهبران نظامی یک راهبرد جدید دفاعی ارائه کردم که ایجاب می کند ما قدرتمندترین ارتش دنیا را داشته باشیم ضمن اینکه نیم تریلیون دلار در بودجه نیز صرفه جویی می شود. برای اینکه یک قدم از دشمن جلوتر باشیم، طرحی به کنگره فرستادم که کشور را در برابر تهدیدات سایبری حفظ می کند. مهمتر از همه اینکه آزادی کشورمان حفظ می شود زیرا مردان و زنان نظامی ما از آن دفاع می کنند؛ وقتی آنها به کشور باز می گردند باید به آنها خدمت کنیم همانطور که آنها به ما خدمت کردند. با حمایت کنگره در حال تدوین طرحی هستیم که بر اساس آن شرکت هایی که سربازان بازگشته از جنگ را استخدام می کنند، مشمول معافیت مالیاتی شوند.کسانی که قرار است به مردم خدمت کنند باید از سربازان مان درس بیاموزند. وقتی شما آن یونیفورم را به تن می کنید ، فرقی نمی کند که سفید هستید یا سیاه، آسیایی یا لاتین تبار ، محافظه کار یا لیبرال ، فقیر یا غنی؛ وقتی به میدان جنگ می روید باید متوجه کسی که مقابل تان قرارگرفته است، باشید و گرنه شکست می خورید. وقتی در بحبوحه نبرد هستید، در قالب واحد تان پیروز می شوید یا شکست می خورید. یکی از چیزهایی که مایه غرور من است پرچمی است که نیروهای ویژه در عملیات شکار بن لادن حمل کردند؛ روی این پرچم اسامی تک تک اعضای تیم SEAL حک شده بود. برخی ممکن است دموکرات باشند و برخی جمهوریخواهند اما این مهم نیست. همانطور که مهم نبود در اتاق وضعیت، درکنار من چه کسی نشسته است: هیلاری کلینتون دموکرات یا باب گیتس مشاور دفاعی جرج بوش؛آنچه که واقعا آن روز اهمیت داشت، عملیات بود. هیچکس آن روز به سیاست فکر نمی کرد؛ همه اعضای تیم به یکدیگر اعتماد کردند و عملیات را به نتیجه رساندند؛ یکی از اعضای تیم بعدا به من گفت که او شایسته تقدیر نیست زیرا تک تک اعضاء در پیروزی عملیات نقش داشته اند و فقط امریکا مهم است. هر وقت که من به آن پرچم نگاه می کنم ، به خاطر می آورم که سرنوشت همه ما مانند آن پنجاه ستاره در هم گره خورده است. هیچکس به تنهایی این کشور را نساخته است. این کشور بزرگ است زیرا ما با هم آن را ساخته ایم. این کشور بزرگ است زیرا ما همه یک گروه هستیم. و این کشور بزرگ است زیرا ما همه پشت هم هستیم. و اگر ما این واقعیت را بپذیریم، هیچ چالشی بزرگ و هیچ ماموریتی دشوار نخواهد بود. تا وقتی که ما هدف مشترک داشته باشیم، تا وقتی که عزم مشترک مان را حفظ کنیم، سفرمان به پیش می رود، آینده مان روشن خواهد بود و کشورمان قدرتمند باقی می ماند.خدا ایالات متحده امریکا را حفظ کند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها