کد خبر: ۳۹۹۶۴
زمان انتشار: ۰۲:۴۰     ۲۴ بهمن ۱۳۹۰
کیهان:
رسانه ملي همان گونه كه برچسب «ملي» را يدك مي كشد و متعلق به همه ملت با تفكرات و سليقه هاي مختلف (در چارچوب قانون اساسي) است، يك رسالت مهم و بي بديل ديگرهم دارد و آن روشنگري است. روشنگري به معناي بيان واقعيت ها و حقايق سياسي داخلي و خارجي براي رشد آگاهي و بينش مردم و در واقع در يك كلام افزايش بصيرت ملت. اما سؤالي كه مطرح مي شود اين است كه چگونه مي توان بي طرف بود، ولي نسبت به اقدامات و ماهيت برخي جريانات افشاگري نمود! به عنوان مثال امروز كه در آستانه انتخابات مجلس نهم هستيم و رسانه ملي هم قطعا بايستي بي طرف باشد و البته از سويي روشنگري نمايد، در قبال مسائلي كه برخي جريانات سياسي از آن دم مي زنند و البته بعضي از كانديداها هم منسوب به همان جريانات و تفكرات سياسي هستند چه موضعي بايد داشته باشد؟ !
امروز عده اي كه هويت سياسي و مرزبندي هاي سياسي شان مشخص است به روشني بر مسايلي همچون تحريم، اعتراض به رد صلاحيت ها و ... تأكيد مي ورزند و يا برخي افرادي به صحنه خواهند آمد و مواضعي اتخاذ خواهند نمود كه كليت نظام و انقلاب را زير سوال مي برند، اما به هرحال حاميان يك بخشي از شركت كنندگان و كانديداها هستند! پس نقد آنها و افشاگري در قبال آنان و ماهيت آنها و ارتباطاتشان ويا سوابق آنها به كانديداهاي منتسب به آن جريان هم ضربه خواهد زد.
پس تكليف صدا و سيما چيست؟ رسانه ملي در قبال اين اتهام كه به او وارد است مبني بر تخريب يك جريان خاص چه بايد بكند؟ آيا از افشاگري وروشنگري و يا انعكاس اخباري كه لازمه شناخت دقيق مردم از جريانات مختلف است، و يا به عبارتي بصيرت دست بردارد و آن را متوقف كند؟
يك اصل ثابت و تغييرناپذيري كه وجود دارد اين است كه رسانه ملي بايد حقايق و واقعيت هاي سياسي و تحليل هاي صحيح را بر اساس منافع ملي و انقلابي با رويكرد بصيرت بخشي بيان كند. و منافع احزاب و جريان هاي سياسي نبايد قرباني منافع ملي باشند. اصل ثابت ديگري كه هست، رسانه ملي نبايد تبديل به تريبون يك حزب يا فهرست انتخاباتي شود. اما مسئله خيلي ظريف و مهم اين است كه رسانه ملي بر اساس اصول انقلابي و ديني و نيز گفتمان رهبري و امام به انتخابات مي پردازد و قطعاً بايستي مبلغ آن گفتمان باشد. حال در اين بين قاعدتاً برخي جريانات و گروه ها كه به تابلو و شعار و گفتمان انقلاب و رهبري به صحنه مي آيند، به علت بسياري از وجه اشتراكات، مورد اتهام قرار مي گيرند كه رسانه ملي از آنها جانبدارانه حمايت مي كند! اين شبهه يك انتقاد بيمارگونه است، يعني بدون روشن كردن اصل صورت مسئله اتهام وارد مي شود كه مثلاً رسانه ملي، تريبون فلان جريان شده است!
بله، رسانه ملي تريبون آرمان هاي انقلاب بايد باشد! حال اگر يك جرياني شعارها و گفتمان ها و عملكردش انطباق بيشتري با ارمان هاي انقلاب دارد و گروه ديگري خلاف آن است، رسانه ملي چه تقصيري دارد؟ اشكال كار آنجاست كه آن جريانات حركتي خلاف اين آرمان ها و اصول دارند و اتفاقاً مورد تشويق و حمايت و سوت و كف غرب و دشمنان نظام هم واقع مي شوند، مسيرشان با اين مسير كلي سياست هاي نظام و صدا و سيما زاويه دارد! و توقع دارند رسانه ملي تغيير مسير بدهد براي اعتدال!
بنابراين در پايان بايد گفت كه صداوسيما با توان و قدرت هر چه تمام تر و بدون توجه به احزاب و جريان ها فقط به اصول ثابت و خطوط اصيل انقلاب بپردازد، و نسبت به تهديدهاي نظام از جمله برخي جريانات منحرف و يا غربزده و ليبرال افشاگري كند. جرياناتي هم كه معترضند، به جاي اعتراض به صدا و سيما، مرز و خط قرمزهاي خود را با آن جريانات منحرف و مسئله دار روشن كنند، تا دچار آسيب نشوند! نه اينكه به صدا وسيما بگويند كه به هم قطاران و يا افرادي كه برچسب همسويي با ما دارند و مسئله دارند كاري داشته نداشته باش! تا ما تخريب نشويم...!
     
   
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها