سال 83 به طرز مرموزی ناپدید شد و موضوع را به پلیس گزارش کردیم. همزمان با ناپدید شدن پدرم، جسد مرد جوان ناشناسی از داخل چاهی در منطقه قیطریه پیدا شد. با توجه به آنکه مدت زمان زیادی از مرگ گذشته بود و جسد قابل شناسایی نبود. اما کپی شناسنامهای در جیب پیراهن آن پیدا شد که متعلق به پدر من بود. از آنجایی که همزمان با ناپدید شدن پدرم این جسد با سند هویتی پدرم پیدا شده و با توجه به اظهارات عمه و عمویم پس از دیدن عکسهای جسد، احتمال میدهیم که جسد متعلق به پدرم باشد. چون مدت زمان زیادی از آن اتفاق گذشته و قاتل نیز شناسایی نشده است خواهان پرداخت دیه از بیتالمال هستم.»با آغاز بررسیها در این باره و مراجعه به اسناد پرونده مشخص شد که سوم مرداد سال 83 جسد مرد جوانی داخل چاهی در منطقه قیطریه کشف شده بود که با توجه به رد کبودی دور گردن جسد به نظر میرسید که به قتل رسیده است.
از طرفی اظهارات دختر جوان درباره کپی شناسنامه در جیب جسد نیز درست بود.با مشخص شدن این موضوع از سوی بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران پرونده از بابت درخواست دیه از بیتالمال به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. اما قضات دادگاه اعلام کردند که کپی شناسنامه، هویت قربانی را تایید نمیکند و باید آزمایش دیانای انجام شود.به این ترتیب با گذشت 13 سال از کشف جسد، بازپرس محسن مدیرروستا دستور نبش قبر را صادر کرد و کادر درمانی یکی از بیمارستانهای دولتی تهران اعلام کرد که با وجود از بین رفتن بقایای جسد پس از 13 سال میتواند آزمایش دیانای برای تعیین هویت را انجام دهد. نمونهبرداری از این جسد با حضورماموران و کادر بیمارستان انجام شد و با نمونه دیانای دختر کارمند داروخانه تطبیق داده و هویت آن تایید شد.
با اثبات هویت مقتول پرونده بار دیگر با درخواست اولیای دم برای بررسی پرداخت دیه از بیتالمال به دادگاه ارسال شد.