کد خبر: ۴۷۰۲۴۴
زمان انتشار: ۱۰:۲۵     ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹
با وجودی‌که پلیس اماکن، تعزیرات حکومتی و ستاد مقابله با کرونا بر تعطیلی مراکز ورزشی، فرهنگی و مذهبی تأکید داشته و با جدیت به تعطیلی آنها اقدام می‌کنند اما عرضه قلیان در برخی از هتل‌های لاکچری پایتخت قابل تأمل است.
به گزارش پایگاه 598، با شیوع ویروس کرونا در کشور و به دلیل خطراتی که ناشی از تداوم شیوع کشور بود، ستاد ملی مقابله با کرونا تمام فعالیتهای کسبی پر خطر و حتی کم‌ریسک را تعطیل کرد و تنها دستور به ادامه فعالیت صنوف ضروری داد.

هتل‌ها، مهمانسراها، اماکن گردشگری، مذهبی، فرهنگی، ورزشی و حتی آموزشی تعطیل شدند؛ دستور توقف اقامه نماز جمعه و جماعت در سراسر کشور صادر شد و حتی سختگیری‌های بسیاری برای کنترل تردد مردم در کشور اجرایی شد.

کار به جایی رسید که با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان حتی اجازه برگزاری هیئات مذهبی در مساجد، تکایا و حسینیه‌ها داده نشد و بر در اماکن مذهبی همچنان تابلوی عدم ورود خودنمایی می‌کند. هموطنان روزه‌دار در زمان افطار و سحر با حسرت فراوان از قاب تلویزیون چشم به صحن و سرای تعطیل‌شده حرم امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) می‌دوزند و حضور در مراسم نیمه شب دعا و مناجات حسرتی افسوس‌برانگیز شده است.

البته در این میان اقداماتی از سوی یکی از مداحان معروف کشور برای برپایی مراسم مناجات در قلب پایتخت صورت گرفت اما پس از گذشت چندشبی طبق شنیده‌ها با دستور رئیس جمهور به وزیر کشور این مراسم هم تعطیل شد تا سختی و شدت کنترل مدیریتی مبارزه با کرونا برای هیچ گروه و جریانی معاف نباشد.

با این‌حال پس از گذشت چند هفته از اجرای طرح فاصله‌گذاری هوشمند که به کاهش حداقلی شیوع ویروس کرونا و مبتلایان به آن انجامید ستاد ملی کرونا با شیبی آرام دستور بازگشایی برخی صنوف ضروری کم‌ریسک را صادر کرد ولی هنوز بسیاری از مشاغل پر خطر مانند، اماکن ورزشی، سفره‌خانه‌ها، قلیان‌سراها و حتی اماکن مذهبی با جدیت در تعطیلی به سر می‌برند.

به نظر می‌رسد این‌همه تلاش و مجاهدت برای مقابله با شیوع ویروس کرونا که حتی اجازه برگزاری یک مراسم مذهبی و نماز جماعت یومیه را در ماه مبارک رمضان نداد آن چیزی نیست که دولت در ظاهر به آن پایبند است و مشاهده می‌شود برخی مشاغل پرخطر که حضورشان فی‌نفسه مسبب آلودگی محیطی و سلامت روان است مشغول فعالیت هستند و مشخص نیست کدام نهاد یا دستگاهی در این عرصه کم‌کاری کرده و یا دلگرمی‌شان برای فعالیت عادی اقتصادی‌شان به کدام مرجع و دستگاهی وابسته است.

اگر این روزها تلاش‌‌های زیرزمینی و مخفیانه برخی از صنوف را نادیده بگیریم، در شمال پایتخت برخی هتل‌های معروف مشغول فعالیت در یکی از پرریسک‌ترین صنوف اقتصادی یعنی سرو قلیان آن‌هم نه به صورت مخفیانه بلکه کاملا با عمل کردن به پروتکل‌های خاص پذیرایی! هستند.

نیاز به طرح این مطلب نیست که فعالیت‌های خدماتی همچون کافه‌سراها و قلیان‌سراها که فی‌نفسه برای سلامتی انسان مضر است و به‌واسطه آسیب فراوان به سیستم تنفسی و استفاده از ابزار مشترکی مثل قلیان در شیوع ویروس کرونا نقش فعالانه‌تری را ایفا می‌کند، به این زودی‌ها اجازه فعالیت رسمی و قانونی نخواهند یافت اما چگونه برخی کافه‌سراهای لاکچری در شمال پایتخت فعال هستند سوال‌برانگیز است.

سرو قلیان شبانه در سفره‌خانه هتل معروف به صورت کاملاً عادی!
در نمونه‌ای از این موارد طی تماسی مردمی از سوی یکی از شهروندان نسبت به عرضه علنی قلیان در یکی از هتل‌های لوکس واقع محله‌ای اعیانی در شمال شهر (منطقه ونک) به‌منظور تهیه گزارش در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان به این هتل مراجعه کردیم.
ساعت ۱۱ شب بود که به هتل لوکسی که از دور چراغهای پرنور و نمای خوشرنگش خبری از تعطیلی اماکن گردشگری نداشت رسیدیم.

ازدحام ماشین‌های پارک شده در اطراف این هتل ما را مجبور کرد تا برای پارک، ماشین را کمی دورتر پارک کرده و پیاده به محل برویم.

از خودروهای گران قیمتی که مقابل در رستوران پارک شده بودند می‌شد حدس زد اینجا مثل دیگر جاها نیست. ما که ماشینمان را چند کوچه پایین تر پارک کرده بودیم دیگر لازم نبود سوئیچ آن را در اختیار نگهبان جلوی در قرار دهیم اما بسیاری از جوانان پس از رسیدن به در اصلی هتل که ورودی آن با سفره‌خانه داخل هتل اندک مسافت داشت سوئیچ خودروی گرانقیمتشان را به نگهبانان هتل داده تا دیگر دغدغه پارک خودرو و یافتن جای پارک را نداشته باشند.

با رسیدن به در ورودی، نگهبانی با لباس مرتب خدمه هتل با یک دستگاه تب‌سنج منتظرمان بود و پس از اعلام درجه تب، من و همکارم را به درون راهنمایی کرد. درب ورودی به تونل کوچکی تجهیز شده بود که مواد ضدعفونی‌کننده را به سر و روی مشتریان می‌پاشید و آن‌ها را پاک و پاکیزه آماده ورود به قلیان‌سرای هتل می‌کرد که از قسمت کافی‌شاپ جدا شده بود.
به‌محض ورود آنچه بیش از همه توجه من را به خودش جلب کرد قلیان‌های پایه‌بلندی بود که در کنار میزها گذاشته شده و دود آن تمام فضا را پر کرده بود. مشتریانی که بیشتر جوان و نهایتاً میانسال بودند دختر و پسر، زن و شوهر به‌همراه فرزند مشغول گذران وقت و کشیدن قلیان بودند انگار نه انگار که این کشور ماه‌هاست به خاطر شیوع کرونا درگیر قرنطینه است و خیلی‌ها از همان درآمد اندک خودشان چشم پوشی کرده اند تا با در خانه ماندن این ویروس منحوس را از شهر و کشور عقب برانند.

رفتار انبوه آدمهای شلنگ قلیان به دست در این کافه، مثل یک دهن کجی عیان می‌ماند به تمام مردم قانون مدار کشور و ۴۳ پزشک و پرستاری که جان خود را از دست دادند تا سلامت به  میان مردم برگردد و هنوز هم کمابیش در معرض خطر مرگ ناشی از ابتلا به کرونا، با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند تا عده کمتری داغدار عزیزانشان شوند.

برای این‌که زمان بیشتری را در آنجا سپری کنیم و شاید به خاطر آنکه گزارشمان روایت حقیقت محض باشد و شاید از سر ناچاری، خطر را به جان خریدیم و ما هم قلیانی به‌همراه یک سرویس چای سفارش دادیم. در فاصله زمانی که سرویس ما آماده شود مشاهده کردیم که به‌طور کلی ۳ الی ۴ نفری که از خدمه قهوه خانه قلیان‌ها را برای مشتریان می‌‌آورند خودشان، بنا به درخواست مشتریان قلیان‌ها را برای افراد باصطلاح «راه انداخته» و با کشیدن آن دود از آن بر می آورند و پس از آن شلنگ قلیان آن را در اختیار مشتریان قرار می‌دهند غافل از آنکه معلوم نیست قبل از آن برای چند مشتری مبتلا به کرونا که علائم نداشته‌اند این کار را انجام داده اند و حالا در حال یک جابجایی باکلاس ویروس کرونا هستند.

این انبوه آدمهای شلنگ قلیان به دست، مثل یک دهن کجی عیان می ماندند به تمام مردم قانون مدار کشور و ۴۳ پزشک و پرستاری که جان خود را از دست دادند تا سلامت به  میان مردم برگردد و هنوز هم کمابیش در معرض خطر مرگ ناشی از ابتلا به کرونا، با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند تا عده کمتری داغدار عزیزانشان شوند.

تقریباً تمام میزهای قلیان‌سرای این هتل پر بود و همین موضوع باعث می‌شد تا مشتریان زمان بیشتری را برای دریافت قلیانشان صرف کنند.

یک مشتری: هر شب و بدون استرس با رفقایم  به اینجا می‌آییم و قلیان می‌کشیم
برای اینکه اطلاعات بیشتری به دست بیاورم با چند جوانی که در میز کناری‌ام در حال بحث بر سر مسائل اقتصادی روز بودند به بهانه‌ای هم‌کلام شدم.

یکی از آن جمع که سن کمتری داشت و به ۲۰ یا ۲۲ ساله به نظر م‌رسید در پاسخ به این سوالم که آیا استفاده از قلیان‌های این هتل خطرناک نیست و به کرونا مبتلا نمی‌شویم گفت: «نگران نباش و هیچ خطری وجود نداره، هم ضدعفونی میکنن هم خودشون مراعات می‌کنن»
از این جوان پرسیدم مگه قهوه‌خانه‌ها تعطیل نیست پس این‌جا چگونه باز است؟ که در پاسخم گفت: «اینجا که قهوه‌خونه نیست و قرار نیست پای هرکسی اینجا بازبشه اینجا کافه‌سراست و فقط افراد خاصی اینجا میان؛ من حتی میتونم اسم ببرم که برخی افراد معروف و بازیگرها و حتی آقازاده‌ها هم اینجا میان وقلیون میکشن»

سوال آخرم از این جوان این بود که الان جندوقت است که این کافه‌سرا پس از شیوع کرونا باز است که این‌گونه پاسخم را داد «من خودم الان یک‌هفته‌ای میشه که هر شب مبام اینجا ولی شنیدم قبل از این هم اینجا باز بود»

با طولانی شدن زمان حضورم در آن مکان و مشاهده افرادی‌که بی‌هیچ دغدغه‌ای قلیانشان را برایشان اصطلاحاً چاق می‌کنند و پس از آن در کنار دوستان و یا خانواده‌شان اوقات خوشی را در کنار هم می‌گذرانند این فکر به ذهنم خطور کرد که انگار اینجا از دنیای بیرون جداست و کرونا راهی به آن ندارد. از طرف دیگر چهره صاحبان سفره‌خانه‌های جنوب شهر که محل کسبشان به‌شدت مورد نظارت قرار دارد و با تعطیلی آنها هیچ حمایتی هم از صاحبان این مشاغل به‌عمل نیامده مقابل چشمانم رژه می‌رفتند و از این همه تبعیض حالم دگرگون شده بود.

سرانجام پس از حدود نیم ساعت سرویس ما آماده شد و در این فرصت با کمی وقت تلف کردن و تهیه تعدادی فیلم و عکس از متصدی درخواست رسید کردیم که برای یک سرویس چای و قلیان ناقابل مبلغ یک میلیون و ۵۲۰ هزار ریال پرداختیم و آن سفره خانه که به تعبیری «ترمینال توزیع ویروس کرونا» بود را  ترک کردیم.

کاش مجبور نبودم بگویم اما نمی توانم به یاد نیاورم عزیزانی مثل زنده یاد نرجس خانعلی زاده، پرستار ۲۵ ساله گیلانی برای اینکه مقابل این «وبای مدرن» ایستادگی کنند، جان داده اند و حالا سلامت مردم بازیچه پر کردن حساب بانکی یک صاحب رستوران در این منطقه مرفه نشین تهران شده است.

با وجودی‌که ترس از حضور در این فضا تن و بدنم را به لرزه درآورده بود با خود فکر می‌کردم چطور ممکن است پلیس اماکن، تعزیرات حکومتی و ستاد مقابله با کرونا که آن‌چنان بر تعطیلی مراکز ورزشی، فرهنگی و مذهبی مصر بوده و با جدیت به تعطیلی آنها اقدام کرده اند و هنوز هم با هزار اما و اگر و تازه برخی شهرهای کوچک را با کلی دستورالعمل بهداشتی باز کرده اند و حتی مجلس روضه‌خوانی که با رعایت اصول فاصله‌گذاری اجتماعی برگزار شده بود با آن هیاهو و پس از چند شب تعطیل کردند، برای سلامتی مردم این‌چنین سهل انگاری می کنند و با وجود اطلاع از چنین فعالیت‌هایی اجازه این اقدامات قانون‌شکنانه را می‌دهند و برخورد جدی با متصدیان آن نمی‌کنند؟ چطور ممکن است وجود این چنین مکانهایی که نه به صورت زیرزمینی و غیر علنی و کاملا آشکار برخلاف تمام دستورالعمل ها و اقدامات اضطراری و احتیاطی به کسب درآمد هنگفت مشغولند از نگاه بازرسان نهادهای نظارتی و پلیس دور مانده است؟

کاش مجبور نبودم بگویم اما نمی توانم به یاد نیاورم عزیزانی مثل زنده یاد نرجس خانعلی زاده، پرستار ۲۵ ساله گیلانی برای اینکه مقابل این «وبای مدرن» ایستادگی کنند، جان داده اند و حالا سلامت مردم بازیچه پر کردن حساب بانکی یک صاحب رستوران در این منطقه مرفه نشین تهران شده است!

دستورات ستاد ملی مقابله با کرونا که با پشتوانه مصوبه شورای عالی امنیت ملی صادر می شود، باید جزء جدی‌ترین قوانین محسوب شود تا برای حفظ سلامت مردم بتواند مقابل قانون شکنان ایستادگی کند.

اکنون باید دولت و ستاد ملی مقبله با کرونا و تمام سازمان ها و نهادهایی که بر روی  تخلف آشکار این گونه مراکز چشم بسته اند پاسخ دهند و با قاطعیت باید پاسخگوی جان‌هایی باشند که در این راه از دست رفته است و برخورد بدون اغماض با این ناظران و مراکزی که قانون را زیر پا گذاشته اند کمترین کاری است که می توان انتظار داشت که انجام بگیرد.

منبع: آنا
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها