کد خبر: ۴۷۴۵۸۸
زمان انتشار: ۱۴:۳۹     ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
گزارش روزنامه «شهروند» درباره هنرمندی که به تازگی نامش در فهرست نادره کاران میراث ملی ثبت شده است را بخوانید.

به گزارش پایگاه 598، گزارش روزنامه «شهروند» درباره هنرمندی که به تازگی نامش در فهرست نادره کاران میراث ملی ثبت شده است را بخوانید.

به تنهایی نام بزرگی است، شاید برای معرفی نیاز نباشد که کسی بداند غلامحسین امیرخانی ‏با محمدرضا شجریان در کلاس خوشنویسی حسین میرخانی، نشسته‌است.

شجریان در دو راهی میان مشق ‏قلم و مشق موسیقی، پیگیر ردیف‌ها و گوشه‌های آوازی شد، امیرخانی مشق نوشتن را ادامه داد. هر دو ‏ماندگار شدند، یکی ماندگاری را در قوس‌های قلم و نستعلیق یافت و دیگری در غلت‌های حنجره. حالا ‏از هفته پیش نام غلامحسین امیرخانی یک بار دیگر بر زبان‌ها افتاد و به‌عنوان گنجینه زنده بشری در ‏خط نستعلیق در فهرست ملی نادره‌کاران میراث‌فرهنگی ناملموس ایرانی جای گرفت، پیرمرد لاغر اندام ‏و سخت‌کوشی که کودکی‌اش همزمان با شروع جنگ جهانی دوم بوده و به تازگی دهه هشتم زندگی خود ‏را به پایان رسانده است.

غلامحسین امیرخانی؛ عصاره خوشنویسی ایران

در این سال‌ها آثار استادان خوشنویسی را زیر ذره‌بین برده، چهره به چهره و مو ‏به مو و آن‌طور که رحیم سلوتی، عضو هیأت علمی دانشگاه میراث فرهنگی و از شاگردان امیرخانی به ‏«شهروند» می‌گوید پس از کالبدشکافی تک‌تک کلمات و حروف آنان درنهایت بهترین و زیباترین الگو را ‏استخراج و به‌عنوان یک شیوه خوشنویسی برای خود انتخاب کرده است.‏

سال ۷۸ نشان درجه ‌یک فرهنگ و هنر را از سیدمحمد خاتمی، دریافت کرد، سه‌سال پس از آن چهره ‏برگزیده همایش چهره‌های ماندگار شد و در‌سال ٨٨ دومین نشان درجه‌یک فرهنگ و هنر را از محمود ‏احمدی نژاد دریافت کرد. شهرت امیرخانی تنها در ایران نبود و‌سال ٩٥ دولت فرانسه درجه شوالیه را ‏به او اهدا کرد. امیرخانی در انجمن خوشنویسان تلاش کرد، فعالیت‌های انجمن را گسترش دهد. به همین ‏منظور در دهه ٦٠ برخی شاگردانش را به شهرهای مختلف فرستاد.

رحیم سلوتی یکی از آنان است که ‏همان سال‌ها از سوی امیرخانی مأموریت یافته بود انجمن خوشنویسان یزد را راه‌اندازی کند: «استاد ‏امیرخانی نابغه خستگی‌ناپذیر قرن اخیر است که بزرگ‌ترین تحول را در امر خوشنویسی، انجمن ‏خوشنویسان و جامعه خوشنویسی ایران به وجود آورده است.

او عصاره ٤٠٠‌سال خوشنویسی ‏نستعلیق در ایران از دوره صفویه تا امروز است. محققی باهوش که روی خطوط استادان گذشته ایران ‏مثل سلطان علی مشهدی، میرعلی هروی و به‌ویژه میرعمادالحسنی، میرزا غلامرضای اصفهانی، ‏میرزای کلهر و عمادالکتاب تحقیق کرد و پس از کالبد شکافی تک تک کلمات و حروف استادان ‏خوشنویسی بهترین و زیباترین الگو را استخراج و به‌عنوان شیوه خوشنویسی برای خود انتخاب ‏کرد. همین امر باعث شد که خط نستعلیق را درنهایت زیبایی و پختگی به جامعه خوشنویسی ارایه ‏کند.»‏

امیرخانی همیشه پرکار بود. وقتی خوشنویسان دیگر یک صفحه در روز می‌نوشتند او ١٠صفحه ‏می‌نوشت. کتاب‌های زیادی هم مثل گلستان سعدی، دیوان حافظ، رباعیات خیام، دیوان خواجوی ‏کرمانی و فرازهایی از شاهنامه و سرو سایه‌فکن با خط منحصربه‌فرد خود نوشته است. «تابلوهای خطی ‏او به قدری است که اگر کتاب‌های زیادی هم چاپ شود، باز هم تمام نمی‌شود.»

سلوتی معتقد است که ‏او در تمام خطوط روح خود را وارد خوشنویسی کرده است: «خوشنویسی ١٢ اصل دارد که همه باید ‏‏١٠ اصل آن را از نظر فنی و تکنیکی یاد بگیرند، دو اصل آخر یعنی صفا و شأن مهم‌ترین قسمت است ‏که درواقع خوشنویس با آن روح خود را وارد خط می‌کند و خوشنویسی امیرخانی هم درنهایت ‏کامل صفا و شأن است. در گذشته سطح‌نویسی، چلیپا‌نویسی و مرقع‌های مختلف وجود داشت اما ‏خطوط بدیعی که در ترکیب‌بندی‌ها خلق کرده تا قبل از ایشان سابقه نداشته است.

انجمن خوشنویسان ‏ایران هم که به همت استادان دیگری ازجمله برادران میرخانی، علی اکبر کاوه و دیگران پایه‌گذاری شد ‏با آمدن امیرخانی که شاگرد همین استادان بود به نتیجه مطلوب رسید. در هیچ دوره‌ای از قاجار تا ‏اواخر پهلوی چنین استقبالی از خوشنویسی در ایران نشده بود، بنابراین شیوه‌های سنتی حالا در ‏دانشگاه‌ها به صورت آکادمیک تدریس می‌شود و کاربرد وسیعی در رشته گرافیک، هنر اسلامی و ‏هنرهای سنتی ایران دارد و تقریبا گل سر سبد هنرهای ایران است. توجه به خوشنویسی از سال‌های پیش ‏از انقلاب با خرید آثار هنری به قیمت گزاف یا ورود خوشنویسی به چاپ کتاب‌های درسی شروع شده ‏بود به همین دلیل هم آدم‌های گذشته اغلب خط‌های خوبی داشتند. البته آن هم بعدها فراموش شد اما به ‏هر ترتیب پس از انقلاب شعبات انجمن گسترش یافت و خوشنویسی جدی‌تر شد.»‏

غلامحسین امیرخانی به همراه محمدرضا شجریان از شاگردان حسین میرخانی، استاد خوشنویسی، ‏موزیسین و کمانچه نواز بوده و درواقع بیشترین تأثیر را هم به‌طور مستقیم از او گرفته ‏است. «عاشق خطِ میرزا غلامرضا است و شاید بتوان گفت به‌طور غیرمستقیم شاگرد کلهر و میرعماد ‏هم باشد. او پس از مطالعه درباره خوشنویسی ایرانی به این نتیجه رسید که میرعماد پایه‌گذار ‏خوشنویسی ایران بوده و زحمت زیادی برای آن کشیده است، بنابراین پیرو سبک ایشان بود.»‏

سلوتی که درحال حاضر استادیار دانشگاه است حس و حال امیرخانی درباره خوشنویسی را این‌طور ‏بازگو می‌کند: «در کلاس پس از پایان خوشنویسی می‌گفت، تازه می‌خواهم پرواز کنم، خطاطی من را ‏به آرامش می‌رساند و پس از آن حالت پرواز به من دست می‌دهد و انگار دیگر در این جهان نیستم. هیچ ‏آرامبخشی به اندازه خوشنویسی بر خوشنویسان اثر ندارد و همین آرامبخش استاد امیرخانی را خستگی‌‏ناپذیر می‌کند. زمانی که از سوی او برای راه‌اندازی انجمن خوشنویسان به یزد رفته بودم، هیچ عایدی ‏از آموزش خوشنویسی و انجمن نداشتم و درواقع رایگان کار می‌کردم. از آنجایی که اول زندگی‌ام بود ‏شرایط کمی سخت بود اما هر بار می‌خواستم کار را رها کنم و به تهران برگردم، استاد امیرخانی تماس ‏می‌گرفت و من را به مقاومت تشویق می‌کرد. می‌گفت که مقاومت کن، اگر رها کنی خوشنویسی در ‏یزد تعطیل می‌شود.»

در این سال‌ها هم که فرم‌های نوینی به خوشنویسی اضافه شده و امیرخانی هم ‏همیشه از آن استقبال کرده است. «می‌گوید خوشنویسی باید جایگاه خود را داشته باشد و فرم‌های ‏نوین هم جایگاه خود را. همان‌طور که این تحول‌ها در دنیا و اروپا به وجود آمد در ایران هم باید ‏تحولاتی ایجاد شود.»‏

ماجرای ثبت آثار ایرانی و فریاد استادان خوشنویسی

مسأله مهمی که این سال‌ها بسیار دیده شده و بسیاری از استادان در تمامی حوزه‌های هنری ازجمله ‏ادبیات، موسیقی و خوشنویسی نسبت به آن انتقاد کرده‌اند به تاراج بردن و به ثبت رساندن هنرهای ‏ایرانی به نام کشورهای دیگر است؛ روزی مولانا، روزی سازهای ایرانی و روزی نگارگری. ‏

همین اواخر هم ماجرای ثبت خوشنویسی اسلامی به نام ترکیه مطرح شد درحالی‌که به گفته رحیم ‏سلوتی، خوشنویسی اسلامی و ایرانی هر دو از ایران به کشورهای دیگر گسترش پیدا کرده است: «‏امیرخانی در سفرهایی که به ترکیه برای نمایشگاه‌ها داشتند بارها با استادان ترکی درباره این مسأله ‏بحث داشتند. آنها مدعی بودند که نستعلیق ترکیه برتر از نستعلیق ایران است و این حتی باعث درگیری ‏شده بود، در صورتی که آنها هنوز ابتدایی می‌نویسند و نمی‌توانند تشخیص بدهند که خوشنویسی ما از ‏آنها برتر است.

به‌هرحال سعی دارند در این زمینه پیشرفت کنند و هر‌سال با دعوت از استادان کل دنیا ‏نمایشگاه برگزار می‌کنند و آثار آنان را با قیمت بالایی می‌خرند.» از نظر امیرخانی خوشنویسی ‏ایران تک است و خیلی از بحث‌های پیش آمده درباره خوشنویسی ناراحت است، تقریبا هر جایی هم ‏بحث شود می‌گوید خوشنویسی باید هر چه زودتر در یونسکو به ثبت برسد تا دیگران ادعای آن را ‏نداشته باشند. «با وجود تمام فریادها اما باز هم مسئولان کاری نکردند تا اینکه ترکیه برای ثبت ‏خوشنویسی اسلامی پرونده تشکیل داد و دوبی هم درحال جمع‌آوری پرونده برای نگارگری است. ‏نستعلیق، شکسته و حتی خطوط عربی در خوشنویسی از ایران به وجود آمده است و در دوره‌های مختلف ‏بسیاری از استادان خوشنویسی ایرانی برای گسترش خط به کشورهای دیگر ازجمله هند و ترکیه ‏فرستاده شدند. حالا خیلی زور است که آنها به ما بگویند ما از شما برتر هستیم.»

همین چند روز پیش هم ‏بسیاری از استادان ازجمله غلامحسین امیرخانی، حمیدرضا قلیچ‌خانی، جواد بختیاری و بسیاری دیگر ‏خواستار اقدام فوری و جدی برای جلوگیری از این اقدامات شدند تا اینکه سرانجام محمدحسن طالبیان، ‏معاون سازمان میراث فرهنگی ایران اعلام کرد که ایران به پرونده ترکیه اعتراض و برای ‌سال ‏‏۲۰۲۱ هم پرونده خوشنویسی خود را به یونسکو ارسال کرده است.‏


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها