
به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، مریم فتحی پناه: در هشتم شهریور ۱۳۶۰، تنها چند هفته پس از آغاز کار دولت شهید رجایی، جلسه شورای امنیت کشور در نخستوزیری برگزار شد. در این جلسه، یک بمبگذاری تروریستی توسط گروهک منافقین (سازمان مجاهدین خلق) انجام شد که منجر به شهادت شهید محمدعلی رجایی رئیسجمهور و شهید محمدجواد باهنر نخستوزیر و چند تن از مسئولان امنیتی کشور شد.
این ترور وحشیانه، یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر ایران را رقم زد، اما درعینحال پایداری ملت ایران در برابر تروریسم را به جهانیان اثبات کرد و نشان داد که دشمنان ایران، حتی به مسئولان منتخب مردم نیز رحم نمیکنند و چهره واقعی خود را به جهان نشان دادند و این روز به نام روز مبارزه با تروریسم در ایران نام گذاری شده است.
خبر بد این است که ایران در چهار دهه گذشته، یکی از اصلیترین قربانیان تروریسم در جهان بوده است. بر اساس گزارشهای رسمی و منابع امنیتی، بیش از ۱۷۰۰۰ نفر از مردم و مسئولان ایران در بیش از ۳۰۰ عملیات تروریستی کشته یا زخمی شدهاند.
بعضی از این ترورها شامل:
ترور شهید سید محمد بهشتی و ۷۲ نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ توسط گروهک فرقان با حمایت سرویسهای خارجی در دفتر حزب جمهوری اسلامی.
ترورهای خیابانی دهه ۶۰ که بیش از ۴۰۰۰ نفر شامل مسئولان قضایی، نظامی و مردم عادی توسط گروهکهای منافقین، فرقان، کومله و دموکرات شهید شدند.
ترورهای دهه ۷۰ و ۸۰ علمی و هستهای مانند ترور شهید مصطفی احمدیروشن۲۱دی ۱۳۸۹ توسط موساد رژیم صهیونیستی.
ترور شهید مسعود علیمحمدی۲۲ دی ۱۳۸۸ توسط موساد.
ترور شهید داریوش رضایینژاد۲۴ مرداد ۱۳۹۰ توسط عوامل موساد.
ترورهای دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ که به ترورهای سایبری و پهپادی معروف است ازجمله:
ترور شهید قاسم سلیمانی۱۳ دی ۱۳۹۸توسط نیروهای آمریکایی در عراق.
ترور شهید محسن فخریزاده ۶ آذر ۱۳۹۹ توسط موساد با استفاده از سلاح سایبری و رباتیک.
حمله تروریستی به حرم شاهچراغ ۵ مهر ۱۴۰۱ توسط تکفیریهای داعش که ۱۵ شهید و ۴۰ زخمی داشت.
نکته قابل توجه این است که در برابر اینهمه خونی که بهناحق ریخته شد هیچ صدای از جهان شنیده نشد.
هیچگاه ترورهای دهه ۶۰ از طرف سازمان ملل و شورای امنیت محکوم نشد و حتی دولتهای غربی ازجمله آمریکا و فرانسه، از این گروهک حمایت مالی و سیاسی کردند.
در مورد ترورهای دانشمندان هستهای ایران نیز دادگاه لاهه پروندهای تشکیل نداد و حتی رسانههای غربی مانند نیویورکتایمز، این ترورها را “اقدامات ضروری” خواندند!
حتی در جریان ترور سردار سلیمانی باوجود تشکیل جلسهای اضطراری در شورای امنیت هیچ قطعنامهای تصویب نشد و دولت آمریکا بهصراحت این ترور را “دفاع از خود” نامید!
اینجا است که توخالی بودن شعارهای جهان در مبارزه با تروریسم رخ مینماید.
زیرا که وقتی ترور علیه ایران است نتیجه آن سکوت یا تأیید است اما وقتی ترور در اروپا است فریاد “مبارزه با تروریسم” چنان بلند است که گوش فلک را کر میکند.
این که تاریخ در آینده این دوگانگی و ریاکاری را چطور قضاوت میکند روشن است و امید داریم روزی نه خیلی دور جهان در برابر این دوگانگی و فریبکاری دولتهای غربی و صهیونیسم در مبارزه با تروریسم به پا خیزد و این ریشه سرطانی را در جهان خشک کند.
تا آن روز ایران در برابر این جنایت بزرگ خواهد ایستاد و در بزرگداشت ۸ شهریور میکوشد.