
به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: نیروی هوائی آمریکا فیلمی با عنوان «بازی خطرناک» را در یوتیوب منتشر کرد که نقشآفرینیاش برای دفاع از اسرائیل در جریان حمله ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ (فروردین ۱۴۰۳) ایران را نشان میدهد. این حمله به تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و با شلیک صدها پهپاد و موشک انجام شد.
این فیلم هر چند با تبلیغات و اغراق و دروغ همراه است اما در عین حال اذعان میکند که هواپیماهای آمریکا در نقش پدافند اسرائیل عمل کرده و ضربات جدی ایران را به چشم دیدهاند.
به گزارش بیبیسی، آن شب خلبانان نیروی هوائی آمریکا هم -در کنار دیگر متحدان اسرائیل- نقشی حیاتی در دفاع از اسرائیل، به ویژه در برابر موج پهپادهای ایران، ایفا کردند. در موج حمله ایران، پهپاد انتحاری شاهد-۱۳۶ از نظر تعداد نقش پررنگی داشت؛ پرندهای ارزانقیمت، با سرعتی حدود ۱۸۰ کیلومتر بر ساعت و پرواز در ارتفاع پایین. الکس هالینگز، تفنگدار دریایی سابق که در این فیلم به عنوان کارشناس تسلیحاتی معرفی شده، توضیح میدهد که مزیت اصلی این سلاح، «ارزان بودن و قابلیت انبوهسازی» آن است.
او میگوید این پهپادها با هزینهای به مراتب کمتر از یک موشک پدافندی پیشرفته، میتوانند موجهایی «اشباعکننده» ایجاد کند و شبکه دفاعی طرف مقابل را خسته و سردرگم کنند. از سوی دیگر، به گفته هالینگز، الگوی رفتاری این پهپاد برای رادارهای هوابردی که برای شکار اهداف سریع و بلندپرواز ساخته شده «مشکلساز» است.
او توضیح میدهد که پهپاد شاهد ۱۳۶ روی رادار رفتاری شبیه خودرو نشان میدهد؛ چرا که در ارتفاع پایین ممکن است با اجسام زمینی متحرک اشتباه گرفته شود. همین مسئله باعث میشود دو مرحله ابتدائی دفاع، یعنی یافتن هدف و تشخیص درست آن، به دشوارترین بخش مقابله تبدیل شود. یکی از خلبانها در فیلم میگوید: «نمیتوانم میزان خطر این ماموریت را توضیح دهم. بعضی وقتها فقط هزار پا بالای زمین پرواز میکردم، در حالی که حداقل ارتفاع ایمن چهارهزار پا بود، یعنی سههزار پا پایینتر از حدی که میتوانست جانم را حفظ کند، چون اصلا زمین دیده نمیشد و نور محیط کافی نبود.»
در میانه این چرخه، تلاشی غیرمعمول هم انجام شد: وقتی موشکها تمام شدند، یکی از خدمه کوشید با بمب هدایت لیزری یک پهپاد شاهد را هدف بگیرد. او میگوید: «بمب را روی پهپاد رها کردیم و سعی کردیم با لیزر هدایتش کنیم. در نگاه اول به نظر میرسید کار کرده، انفجار بزرگی رخ داد و خیلی هیجانزده شدیم. اما لحظهای بعد همان پهپاد از دل انفجار بیرون آمد.» بعد از آن فرمانده پرواز، بیدرنگ در رادیو هشدار داد: «دیگر چنین کاری نکنید.»
خلبانها در این فیلم میگویند وقتی آخرین موشکها شلیک شد و جنگندهها برای سوختگیری و بازگشت به پایگاه آماده میشدند، شاهد بخش دیگری از رویارویی بودند: رهگیری موشکهای بالستیک ایران در آسمان. یکی از افسران پشت بیسیم گفت: «واقعا نمیخواهم الان اینجا باشم.» اما راهگریزی نبود. خلبانان خود را در داخل «چتری ۳۶۰ درجهای از ترکش» میدیدند و مجبور بودند با مانورهای سریع، میان ریزش آوار آتشین عبور کنند.
در همان زمان، پایگاه وارد وضعیت هشدار قرمز شد؛ وضعیتی که به معنای رفتن به پناهگاه بود. اما فرمانده پرواز با نام رادیویی «وودو» روی شبکه اعلام کرد: «هشدار قرمز یعنی بجنگید و بعد به پناهگاه بروید.»
روایت نیروهای زمینی هم فضای پرتنش را نشان میدهد: دویدن به سوی رمپی که مسئول نداشت، پیدا کردن خودرو و راندن در میان صدای آژیرها. بازگشت خلبانها به پایگاه هم بیخطر نبود. یکی از آنها روایت میکند که در مسیر فرود هیچ پاسخی از برج کنترل نمیآمد، شبکهها شلوغ بود و کسی در برج برای راهنمایی حضور نداشت. در همین حین، صدایی از اتاق عملیات رسید: «یک دقیقه تا اصابت، نمیتوانیم صحبت کنیم.» زنجیره مکالمات ناگهان خاموش شد. هیچ توضیحی داده نشد. خلبانان میگویند همه چشم به بیرون دوختند و منتظر ماندند. یکی از آنها میگوید: «این بخشی بود که اصلا آمادگیاش را نداشتم. برای شلیک آماده بودم، اما نه برای بازگشت با سوخت کم، درحالیکه پایگاه زیر حمله است و باید تصمیم بگیری بنشینی یا نه.» خلبانان میگویند وقتی از هواپیما پیاده شدند، همزمان اخبار بینالمللی روی شبکهها با تیترهایی درباره «بزرگترین حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل».