کد خبر: ۵۵۳۸۰
زمان انتشار: ۱۳:۳۶     ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
مجدالدین معلمی
تیتر نگارنده: نیرو مهم تر از قدرت

نگاهی به پیمان های گروهی دهه ی اخیر و تجربه ی عموما شکست خورده ی احزاب، تشکل ها و جبهه های تاریخ انقلاب اسلامی بیانگر آن است که فعالان سیاسی-اجتماعی در طراحی مدل تشکیلات  بومی ناتوان بوده اند. بسیار ساده انگارانه است که تقصیر شکل نگرفتن تشکیلات فراگیر و پایدار را متوجه روحیه ی فردگرایی ایرانیان انداخت، در حالی که عامل اصلی غالب انشقاق های درون سازمانی اختلافات فردی نخبگان سیاسی بوده اند.

جبهه‎ی پیروان امام و رهبری بود و نبودش فرقی ندارد. شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی به سان رایحه ی خوش خدمت، جبهه ی متحد اصولگرایان و ده ها نام مقطعی دیگر، همبستگی سازمانی اش به دومین رقابت انتخاباتی هم نکشید و از هم پاشید. وضعیت ناکارآمد و بی خاصیت احزاب نیز جای بحث نمی گذارد و این در حالی است که با عنایت به جنس مردمی نظام و نقش آفرینی جدی مردم در شکل دهی به ساختار نظام اجرایی و قانون گذاری، به تشکل هایی که سازمانی هدفمند و غیر احساسی به آرا و افکار عمومی بدهد نیاز مبرم می رود. 

در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار و تاثیرگذارترین تشکیلات "حزب جمهوری اسلامی" است که به همت انقلابیون آن زمان و مدیریت "پدر تشکیلات و قانون" ایران اسلامی، آیه الله دکتر بهشتی شکل گرفت. آیه الله بهشتی پیش از انقلاب نیز به تشکیل مدرسه ی دین و دانش، حوزه علمیه حقانی، مدرسه ی اسلامی هامبورگ و اتحادیه ی انجمن اسلامی دانش آموزان مسلمان اهتمام ورزید و نشان داد کار تشکیلاتی را به مثابه حرکتی انقلابی یا انقلاب ساز می داند.

چرا بر خلاف روال تشکیلاتی مرسوم تمامی سازمان های شکل یافته توسط شهید بهشتی موفق، ماندگار و تاثیرگذارند؟

نگاهی گذرا به سیره ی شهید والا مقام دکتر بهشتی نشانگر آن است که نگاه ایشان به تشکیلات، کانون انسان سازی و تربیت انسان هاست. آیه الله بهشتی ابایی از شرکت در رقابت برای کسب قدرت ندارد ولی تشکیلات را به نحوی تنظیم می کند که فعالیت در آن براساس اعتقادات باشد. سازمان های قوام یافته توسط دکتر بهشتی همگی به غایت منظم و هدفمندند. دیگر خصوصیت آنها فراگیری توجه به نیازهای متنوع مخاطبان و نیاز زمان است. تشکل متبوع دکتر بهشتی جمعی محفلی برای فتح سکویی موقت نیست بلکه چشم انداز رفیع تربیت نیروی طراز جمهوری اسلامی را هدف قرار می دهد.

تجربه بارها ثابت کرده است تجمیع نامداران سیاسی هر چند در کوتاه زمان ردی گذرا از خود برجا بگذارد نمی تواند مقوم مسیری پویا و ماندگار در سیر به قله های رفیع نشانه گیری شده باشد و نتیجه ی نهایی اش زایش گروه های جدید با اسامی ملون و موقت است.

برخلاف آنچه در اذهان ساخته اند نه تشکیلات فساد آور است و نه ایرانیان تشکیلات گریز. مگر نه اینکه بزرگ ترین تشکل های دینی در قالب هیات ها قرن هاست در بطن اجتماع ایرانیان ریشه دوانده است. مشکل تشکل ها و هم پیمانی های امروزین ایران در هدف گذاری های غلط و محوریت یافتن جمعی از افراد معتبر و نامقبول! است. آنچه امروز ایران محتاج آن است اصل قرار دادن رویکرد تربیتی با محوریت یک دین شناس آگاه به زمانه و شجاع در تشکیلات است. کسی که انسان -و تعبیر تشکیلاتی آن "نیرو"- برایش مهمتر از قدرت باشد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۳۹ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۱
۱
۰
این برادرمان مطلب های زیبایی اا می‌گذارند،
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها