کد خبر: ۶۴۹۱۲
زمان انتشار: ۱۰:۴۲     ۱۳ تير ۱۳۹۱
بازخوانی بیانات رهبر انقلاب؛
از دیدار عوامل هنرهای نمایشی سیما، با رهبر انقلاب دو سال می‌گذرد. توصیه‌های ارزشمند ایشان به مدیران سیما و سایر هنرمندان، به مرور و بازخوانی نیاز دارد. آیا آنچه رهبر در این دیدار و هشت ماه قبل از آن، در تمدید حکم جناب ضرغامی سفارش فرمودند اجرا شده است؟ به نظر چنین نمی‌رسد.
مشرق - شنبه دوازده تیر ماه 1389 حدود 350 نفر از دست اندر کاران ساخت فیلم و سریال‌های تلویزیون و مدیران رده‌های مختلف صداوسیما با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند؛ دیداری خوب و صمیمی که در آن، 10 نفر از حضار پیش از ایشان سخنرانی کردند: عزت الله ضرغامی، مسعود جعفری جوزانی، سیروس مقدم، محمدرضا ورزی، پروانه معصومی، شهاب حسینی، محمد حسین لطیفی، مهدی سجّاده چی، ضیاءالدین درّی، و ابوالقاسم طالبی. یکصد دقیقه از وقت به این ترتیب گذشت و فقط 30 دقیقه باقیمانده تا اذان ظهر، به رهبر رسید.

خلاصه‌ای از سخنان رهبر
رهبر معظم انقلاب در ابتدا بر اهمیت هنرهای نمایشی تأکید داشت و اینکه این اهمیت امروز بیش از همیشه است و لذا ما باید برای آن سرمایه گذاری مادی و معنوی بکنیم. ایشان سپس بر سخن مشهور امام خمینی(ره) در دانشگاه خواندن این رسانه تکیه نمودند که صدا و سیما عمده‌ترین مرکز هدایت فکر است و باید از طریق آن معارف صحیح الهی و انسانی و سیاسی به سوی مردم سرازیر شود. بعضی از هنرمندان در سخنان خود از عدم امنیت شغلی گله کرده بودند و رهبر انقلاب مقداری از آن را ناشی از روح ظریف هنرمند دانسته و در برخی موارد دیگر به آنها حق دادند و از حضار خواستند تا در مصائب این طریق مقاومت کنند. برخی دیگر از حاضران به مسائل ممیزی ایراد کرده بودند و خود آقای ضرغامی نیز در سخنانش متعرض شده بود که بسیاری از متحجران، مانع کار ما می‌شوند و در انتها از رهبر خواسته بودند تا مشکل را بر طرف کنند.

اما رهبر فقیه انقلاب در پاسخ ایشان فرمودند: «آقای ضرغامی گفتند که به مراجع قم بگویید ....» ما چه باید بگوییم؟! آیا آنچه را که برای اسلام ضرورت دارد یا نه؟ ایشان سپس به ذکر حکایتی از یکی از مراجع مشهدی به نام حاج آقا فاضل پرداختند که در حدود یکصد سال قبل رخ داده است. یک مست، شبانه حاج آقا را می‌بیند و با لهجه مشهدی به ایشان می گوید: «شما که هر حِرومی رِ حِلِل مِکنین و هر حِلالی رِ حِروم، بیا امشب و این پیاله رِ حِلِل کن!». حضار جمیعاً خندیدند. لهجة مشهدی آقا نیز بسیار زیبا بود. رهبر فرمودند که برخی می خواهند تا موانع را بردارند تا دستشان باز باشد. این رابطه های دختر و پسری و این عشق های مربع و مثلث در فیلم ها نباید باشد. رهبر معظم سپس با اشاره به بخشی از سخنان جناب درّی که از یک الگوی جدید برای ممیّزی سخن گفته بودند، از وی خواستند تا این الگو را ارائه کنند. سپس فرمودند که ما بیشتر نگران حدود اخلاقی و شرعی هستیم تا مسائل سیاسی.

ایشان فرمودند: اشکالی ندارد که در فیلم ها انتقاد صحیح هم باشد که در کنار نشان دادن ضعف ها، قهرمان فیلم بتواند بر آن مشکلات غلبه کند و پیروز شود. اینچنین فیلمی، مردم را ناامید نمی کند. اما برخی فقط دوست دارند نق بزنند و خرده بگیرند. نشان دادن شرور در فیلم اشکالی ندارد به شرطی که حرکت خیر را نیز نشان دهید که قوی تر از آن است و بر آن غالب می شود. اگر اینچنین باشد من به عنوان یک روحانیِ مسئول اجازة این کار را می‌دهم وگرنه، نه. اگر فقر را نشان دادید و نگفتید که در این مملکت انگیزه برای رفع آن وجود دارد این یأس آور می شود و بر خلاف واقعیت هم هست.
ایشان به دشمنی بی سبب قدرت های بزرگ علیه کشورمان اشاره کرده، این موقعیت کنونی را بسیار حساس دانستند، و اینکه نقش هنرمندان در این عرصه بسیار مهم است. رهبر انقلاب افزودند که اگر شما هنرمندان این ایستادگی و این دشمن شناسی را عمل کردید آنگاه خود شما قهرمان یک داستان حقیقی در نزد خداوند متعال هستید. آنگاه است که خواهیم دید که فیلم و اثر شما گرم تر و جذاب تر خواهد شد.
ایشان فرمودند که قدر کارهای نمایشی و زحمات هنرمندان را می‌دانند و با نام بردن از مراحل مختلف فیلمسازی، زحمات و بی خوابی هایی را که دوستان متحمل می شوند ستودند و گفتند که گلایه های شما به حق است.
با نزدیک شدن به لحظۀ اذان ظهر رهبر معظّم فرمودند: حرف های ما ناتمام ماند و لازم است یک زمان دیگری را اختصاص دهیم. ایشان خبر دادند که چهارده توصیه برای دست اندرکاران یادداشت کرده بودند. در این لحظه برخی از حضار از ایشان خواستند تا برخی از آن موارد را متذکر شوند و ایشان یک مورد را برشمرد که لزومی ندارد که زبان فیلمهای تاریخی ما زبان کتابت قدیم باشد. چون آنها که به این زبان صحبت نمی کرده اند. این زبان، مخاطب عام را از فیلم دور می کند و مخاطب خاص هم می فهمد که تقلید این نویسنده از سعدی و بیهقی درست نیست. بهتر است به همین زبان امروزی خودمان سخن بگوییم و فضای تاریخی را به نحوی دیگر القاء کنیم. (قابل توجه نویسندگان سریال های یوسف پیامبر و ملاصدرا و همچنین شب دهم. این آخری با زبان مطنطن خود فقط مال شصت سال قبل بود و در عصر پهلوی اول می گذشت).
رهبر در انتها فرمودند که دست ما به شما هنرمندان نمی‌رسد ولی به آقای ضرغامی چرا. ایشان خیلی بایست تلاش کنند، همانطور که در حکم چند ماه پیش ایشان گفته بودم. این تلاش بایست در خصوص هنرهای نمایشی بیشتر باشد. شما باید از عهدة دست و پنجه نرم کردن با این رقبای بی‌انصافی که دارید برآیید.

این سازمان کج بنیاد
با پایان یافتن دو دورۀ پنج سالۀ ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما که از 24 بهمن 1372 آغاز شده بود، رهبر انقلاب ریاست این سازمان را در سوم خرداد 1383 به مهندس عزت الله ضرغامی سپرد و در شانزدهم آبان 1388 آن را تمدید فرمود. جناب ضرغامی در حکم اولیه مأمور شده بود تا به آنچه در احکام انتصابات قبلی رهبر آمده عمل کند و صداوسیما را  از همه جهت به آن نقطه‌ای برساند كه شايستۀ جمهوری اسلامی ايران باشد. رهبر معظم در تمدید حکم ایشان، پنج شاخص مهم برای برنامه‌های صداوسیما به دست دادند: دین، اخلاق، امید، آگاهی و همچنین اهمیت نهاد خانواده.

واضحاً جناب ضرغامی و مدیران او نتوانسته‌اند در این هشت سال به این افق برسند. فرصت جناب ضرغامی بیشتر به آزمون و خطا گذشته است. او کسی همچون دکتر مرتضی میرباقری را که یک نا آشنا در موضوع رسانه بود، از شهریور 1384 به مدت پنج سال به معاونت سیما منصوب کرد و مدیریت شبکه‌های تلویزیون را به او سپرد.
برای اجرای دستورات رهبر باید علمای حوزۀ علمیه و اهل معرفت را به کار گرفت. اما آیا آنها به این سمت میل خواهند کرد؟ دکتر لاریجانی در همان اوایل کار، مرکز تحقیقات اسلامی صداوسیما را در قم دایر کرد. اما این مرکز هم با این شیوۀ مدیریتی که بر کل سازمان حکم‌فرما است عملاً کاری از پیش نمی‌برد. آخرش هم تصمیم می‌شود که نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی سریال‌های مهم دینی و تاریخی را به آدمهایی بسپارند که...

سیستم صداوسیما بر اساس التماس از پایین و چانه‌زنی از بالا می‌چرخد. به همین سبب علما و صاحب نفسان حق دارند که به این سازمان روی خوش نشان ندهند. سازمان صداوسیما هنرمندان را حقیر و ذلیل می‌کند. کسی که می‌خواهد با این سازمان کار کند باید ابتدا عزت خود را پایمال شده بداند. البته این مسئله چیزی نیست که بشود از آن گذشت. یعنی ائمۀ اطهار توصیه کرده‌اند که از سرمایۀ عزت نباید خرج کنید. وقتی در سال 1384 مهندس ضرغامی به عیادت منوچهر نوذری رفت او حقوق معوقۀ خود را مطالبه کرد و ایشان دستورات لازمه را داد. وقتی کسی همچون نوذری به این مصیبت دچار باشد تکلیف بقیه معلوم است. چه اینکه خبرهای بسیاری می‌رسد که بحران بودجه در صداوسیما کاملاً فراگیر است!

ذهن هنرمندان و دست اندر کاران در زمانی که برای تلویزیون کار می‌کنند به عوض تمرکز بر کار، به مسائل اقتصادی و حقوق آخر ماه مشغول است. فیلم و سریال‌های بسیاری به سبب نرسیدن بودجه به تعطیلی چند ماهه دچار شده‌اند. می‌خواستم متذکر شوم وقتی تلویزیون هنرمندان و کارکنان خود را ذلیل می‌کند آیا انتظار دارید که چنین افرادی بتوانند امید و آگاهی و دین و اخلاق را ترویج کنند؟! نتیجه این نظامِ غلط می‌شود همین فیلم و سریال‌های مأیوس کننده و یأس‌آور که سراسر تلویزیون را پر کرده‌اند، آثاری که به راحتی از تیغ ممیزی می‌گذرند و کفریاتی را به اسم دفاع از حقوق زن ترویج می‌کنند.

صداوسیمای جمهوری اسلامی تفاوت چندانی با تلویزیون شاهنشاهی ندارد. اولین کسی که شنیدم این مسئله را مطرح کرد سید مرتضی آوینی بود که در یکی از نوارهایی که از او باقی است به تقسیم بندی گروه‌های تلویزیونی انتقاد می‌کند که چرا گروه دین و معارف از گروه سیاسی جدا شده است؟ مگر قرار نبود دیانت ما عین سیاست ما باشد؟ نگاهی به جلد مجلات به اصطلاح زرد بیاندازید که برای فروش خود از چهرۀ زیبای کودکان یا هنرپیشگان زن استفاده می‌کنند. تلویزیون ما نیز مثل آنها برای اقبال بیشتر مخاطب ترجیح می‌دهد که قهرمان فیلم و سریال‌ها زن باشند. بنده این مسئله را باور نمی‌کردم تا اینکه یکی از دوستان فیلمنامه‌نویس بنده خبر داد که گروه فیلم و سریال شبکه سه به ایشان توصیه کرده است که قهرمان مرد این سریال را به قهرمان زن تبدیل کن!!

می‌خواستم بپرسم که چه چیز این صداوسیما به جمهوری اسلامی می‌ماند؟ اگر قانون مطبوعات مانع آن مطبوعات زرد نمی‌شد آیا آنها ابایی دارند که برای فروش بیشتر مثل قبل از انقلاب از تصویر زنان بر جلد خود استفاده کنند؟ به همین طریق قیاس کنید وضع تلویزیون را که با استفاده بیش از نیاز از تصویر و موضوعات زنان، عملاً مخاطبان فرهیختۀ خود را از دست داده است. اما عموم خانواده‌هایی که به سلامت تلویزیون اطمینان دارند در بسیاری از اوقات مغبون می‌شوند وقتی که کفریات فمینیسم از تلویزیون ما به راحتی ترویج می‌شود.

*امیر اهوارکی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۵۶ - ۱۳ تير ۱۳۹۱
۵
۰
سريالي در ايران تهيه نمي شود كه دو سه بار تشيح جنازه .سر قبر رفتن و...توش نباشدمردم به قدر كافي افسرده اند جمع كنيد اين سريالهاي تكراري و....
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۲ - ۱۳ تير ۱۳۹۱
۱
۰
نظر من هممينطور است
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها