کد خبر: ۴۰۶۲۳۷
زمان انتشار: ۱۰:۲۳     ۰۴ دی ۱۳۹۵
مگر تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر این نبود که همه چیز را مکتوب کنید و به شکل تعهد دربیاورید؟ پس چرا به قول کری بسنده کردید و به‌رغم اینکه گویا خودتان هم احتمال می‌دادید که از این ناحیه متضرر شویم کار را بدون محکم‌کاری پیش بردید؟

به گزارش پایگاه 598، روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی از «امیر استکی» نوشت:

لابد شنیده‌اید که مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای کشورمان و رئیس دستگاه دیپلماسی کشور در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس با قید «محرمانه بودن»، صحبت‌هایی کرده است و لابد این را هم شنیده‌اید که به اشتباه خود در اعتماد به حرف جان کری اعتراف کرده است و لابدتر این را هم می‌دانید که حاصل این اعتماد قرار گرفتن ایران در موضع ضعفی مبهم و منفعلانه در برجام است. موضعی که قویا برای انجام تعهدات ما روشن و صریح است و برای آنچه در ازایش به دست می‌آوریم تاریک و ظن‌آلود و در یک کلمه وابسته به میل و خواست طرف مقابل ما. البته این حرف جدیدی نیست و تقریبا مرحوم خواجه حافظ شیرازی هم کاملا ملتفت شده است که آن آفتاب تابان برجام و فتح‌الفتوح قهرمانان دیپلماسی، آنطورها هم که می‌گفتند پیروزی نیست و در خوش‌بینانه‌ترین حالت یک ضربه فنی محترمانه است از سوی طرف مقابل! اما سوال اساسی اینجاست: در یک مردمسالاری دینی از نوع جمهوری اسلامی که تازه معتدلان و سکولار-محافظه‌کارهایی که اکنون در قدرت اجرایی هستند بر قسمت مردمسالارانه‌اش بیشتر تاکید می‌کنند، مساله‌ای به این مهمی که عمیقا با سرنوشت و رویاها و غرور یک ملت سر و کار دارد، چرا باید محرمانه باشد؟ چرا باید «جلسه استماع» محرمانه باشد؟ چرا باید بینی و بین‌الله از نمایندگان مجلس که وکلای این ملتند خواست گند ماجرا را درنیاورند؟! گندی که همانطور که گفتیم درآمده است و تقریبا هیچ کس برای فهمیدن «تقریبا هیچ بودن عواید برجام» نیاز به اخبار محرمانه ندارد و این تقریبا یک احساس عمومی است که ماحصل آن همه شلنگ و تخته و بگیر و ببند و برو و بیا، آنقدرهایی هم نیست که می‌گفتند. پس آن درخواست برای محرمانگی اعتراف به اشتباه برای چیست؟! شاید بگویید برای عدم سوءاستفاده دشمنان یا جلوگیری از تشویش اذهان مردم نیاز هست که کسی جز مسؤولان رده بالا از ماحصل آن عشق نافرجام(!) آگاه نباشد. در پاسخ باید گفت مردم که خیلی وقت پیش‌تر دل از گرمای آن آفتاب تقلبی کنده‌اند. می‌ماند دشمنان و رقبای مملکت و ملت که دیگر چه چیزی مانده که بخواهند از آن سوءاستفاده کنند؟! سران کشورهای حاشیه خلیج فارس راست راست در چشمان جهانیان می‌نگرند و گستاخ‌تر از همه ادوار تاریخ روابط متقابل‌شان با ایران به اتهام‌زنی و گزافه‌گویی می‌پردازند و مورد حمایت نخست‌وزیر انگلستان نیز قرار می‌گیرند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد و شاید لابد نمی‌شود هم علی‌الحساب آبی را در دل آنها تکان داد! آمریکایی‌ها هم که به اذعان اوباما توانسته‌اند بدون شلیک یک گلوله و ریختن یک قطره خون و خرج حتی یک دلار نگرانی‌ها از برنامه هسته‌ای ایران را به شکلی موثر و قابل احصا و بازرسی و راستی‌آزمایی کنترل کنند و یک پوسته دکوری و دل‌خوش‌کنکی از آن برای ایران باقی بگذارند. با این اوصاف دیگر در این زمینه چیزی باقی نمانده است که بخواهیم برای آن لاپوشانی کنیم. پس دلیل تاکید بر عدم درز اعتراف به اشتباهات برای چیست؟ به نظر ما فقط به این دلیل است که آقایان نمی‌خواهند تبعات اشتباهاتشان را بپذیرند و نمی‌خواهند در عرصه کشور چوب این بی‌تدبیری را بخورند. کل مساله همین است و الا آنها خودشان هم می‌دانند که مطرح شدن بدقولی آمریکایی‌ها می‌تواند در کمیسیون مشترک برجام حداقل قدرت چانه‌زنی ما را بالا ببرد؛ اگرچه کمیسیون مشترک هم شامل جمعی است که به قول آقای روحانی کدخدا دارد! اما همین مصرف داخلی داشتن داستان همواره همراه مذاکرات بود.

از ابتدا هم مذاکرات هسته‌ای تحت تاثیر مصرف داخلی آن برای روحانی و دولتش قرار گرفت و این دلیل آن همه عجله و شتاب بود. مساله پیچیده‌ای که برای نیل به سرعت به بهای مبهم شدن طرف منافع ایران، ساده‌سازی شد و تهش به اینجا رسیده که ماحصل آن برای ما به مردانگی جان کری و ایستادنش سر قولی که به جناب قهرمان دیپلماسی داده‌اند وابسته شده است! معامله‌ای که همان روز تایید مشروط رهبری قرار شد مابه ازایش تعهد مکتوب گرفته شود تا ضمانت‌های حقوقی‌اش لحاظ شود اما نشد و سرنوشت ما را وابسته کردند به قول شفاهی وزیر خارجه آمریکایی که یک روز هم سابقه خوش با ملت ما ندارد!

اینگونه معامله کردن یا از سر سوءنیت نسبت به ایرانیان است یا از سر حماقت! البته قهرمان داستان ما گویا در همان جلسه کذایی گفته است اگر به پلن خودم عمل کرده بودم اینگونه نمی‌شد. نکته‌ای فوق‌العاده مهم که از آن جلسه مغفول مانده است! ما هم می‌پرسیم که چرا به پلن خودتان عمل نکردید؟ عمل نکردید چرا که به دنبال سرعت بودید و عجله داشتید که میوه برجام را در باغ سیاست داخل کشور بچینید اگرنه همه می‌دانند که عجله در هر معامله‌ای یعنی ضرر! مگر تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر این نبود که همه چیز را مکتوب کنید و به شکل تعهد دربیاورید؟ پس چرا به قول کری بسنده کردید و به‌رغم اینکه گویا خودتان هم احتمال می‌دادید که از این ناحیه متضرر شویم کار را بدون محکم‌کاری پیش بردید؟ گفتیم چون به سرعت نیاز داشتید. این ملت نبود که به سرعت نیاز مبرم داشت این جناب روحانی بود که وعده داده بود اگر ما به قدرت برسیم غائله را سریع حل‌وفصل می‌کنیم و همه چیز را گلستان می‌کنیم و از باغ میوه برای‌تان سیب و گلابی سوغات می‌آوریم. معلوم است که پلن جایگزینی که به شما فشار می‌آورد که زودتر مساله را حل‌وفصل کنید هم از کجا بوده! که نشانه‌هایش از حضور بی‌ربط حسین فریدون در تمام طول مذاکرات هویدا بود! برنده این میدان تا همین چند وقت پیش جناب روحانی بود و بازنده ملت و رویاها و غرورشان اما اکنون که شلنگ تخته‌ها و غوغای دولت و دنباله‌هایش درباره سود خالص بودن برجام تمام شده است و تقریبا بسیاری کسان فهمیده‌اند که طبل برجام بیش از آنچه که فکر می‌کردند توخالی است، بازنده علاوه بر ملت، دولت یازدهم و در راس آن حسن روحانی است. هر چقدر هم اخبار منفی درباره دستاوردهای آن را محرمانه کنند، محقق نشدن آنچه خود درباره‌اش وعده می‌دادند ملت را ملتفت ماجرا خواهد کرد پس دست و پا زدن برای جاخالی دادن از عواقب آن تا حدود زیادی مسخره و بیهوده خواهد بود. هر چند به ادعای امثال هاشمی‌رفسنجانی، آنهایی که می‌گویند برجام سود چندانی نداشته است، «حرف بیخود می‌زنند» و در تعبیر رئیس‌جمهور بی‌سوادند ولی آنچه ملت به جان می‌فهمند همان داستانی است که در سطور بالا گفتیم!


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها