کد خبر: ۴۲۴۱۵۱
زمان انتشار: ۱۳:۲۹     ۲۷ خرداد ۱۳۹۶
رئیس‌جمهور روحانی پیروز انتخابات دولت دوازدهم شد. اما اکنون که آب‌ها از آسیباب افتاده؛ اصلاح‌طلبان صحبت‌های عجیب و غریبی را درباره انتخابات و روحانی مطرح می‌کنند.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری فارس، رئیس‌جمهور روحانی توانست پیروز انتخابات دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی باشد و در این میان اصلاح‌طلبان خود را بعنوان حامیان اصلی دولت و عوامل برد آقای روحانی معرفی می‌کنند.

تحلیلگران عوامل زیادی را در علت برد رئیس‌جمهور روحانی دخیل می‌دانند و البته پر واضح است که نمی‌توان به هیچیک از این عوامل و گمانه‌ها به عنوان عامل تامّ و اصلی اشاره کرد.

قسمت عجیب ماجرا اما آنست که اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها در ایام پساانتخابات، مشغول زیر سؤال بردن منتقدان دولت هستند و فی‌الجمله تمام انتقادات مطروحه را زیر سؤال برده‌اند.

آنها ضمن حملات گسترده‌ای که به منتقدان، رقبای انتخاباتی و به‌خصوص به محمدباقر قالیباف صورت داده‌اند در مجموع از این می‌گویند که پیروزی آقای روحانی کار قشر متوسط بوده، مردمی که به نامزد رقیب روحانی رأی داده‌اند آدم‌های فرودستی بوده‌اند که به شعارهای غیر واقعی دل بستند! مردم ایران روش تعامل روحانی با جهان را پسندیده‌اند و...

در این میان و در لابه‌لای این رفتارها و گفته‌ها اما اتفاق جالبی رخ داده است که می‌توان به آن به عنوان یک رخداد مهم در سپهر سیاسی کشور در پسا انتخابات 96 نگریست.

و آن اعترافاتیست که اصلاح‌طلبان و معاریف این جریان سیاسی خاص، در روزهای پساانتخابات درباره فضای عمومی دولت روحانی، صحبت‌های منتقدان و روش‌های پیروز شدن روحانی بر زبان می‌رانند...

 

*اصغرزاده: روحانی با سکوت و قهر جامعه مواجه بود

ابراهیم اصغرزاده، کسی که در ایام دولت یازدهم عبارت «رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان» را برای دولت به کار برده بود، چند روز قبل و در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آفتاب یزد، اشاره‌های مهمی به چیستی دولت آقای روحانی در نظر اصلاح‌طلبان و در پیشاانتخابات کرد.

اشاراتی که با خوانش آنها بهتر می‌توان فهمید چرا اصلاح‌طلبان هیچوقت حاضر نشدند برای رئیس‌جمهور روحانی ستاد انتخاباتی تشکیل بدهند...

او گفته است: «با اینکه به‌نظر می‌رسید روحانی عملا در چهار ساله اول ریاست جمهوری یا نخواست یا نتوانست به وعده گشایش فضای امنیتی و سیاسی عمل کند و از این رو جامعه سکوت و قهر با او را پیشه کرد، اما هفته آخر تبلیغات و از مناظره سوم که دست از دفاع منفعلانه از وضع موجود برداشت و برخی خطوط قرمز فرضی را کنار گذاشت، توانست رادار خودش را با طول موج طبقه متوسط و حاشیه‌نشینان سیاسی و فرهنگی تنظیم کند.»[1]

البته پر واضح است که اصغرزاده مجبور است برای توجیه پیروزی حسن روحانی در انتخابات، تکه‌های مربوط به تنظیم شدن روحانی با طول موج طبقه متوسط و غیره را به تحلیل خود وصل کند اما امر آشکار آن است که از نظر او، بعنوان یک اصلاح‌طلب ستادی،‌ دولت روحانی با سکوت و قهر جامعه مواجه بوده است...

 

*بصورت ناخودآگاه روح ماکیاولی شاد!

نفر بعدی در پرونده این اعترافات، «محمدرضا تاجیک» است.

مشاور سیاسی رئیس دولت اصلاحات و از تئوریسین‌های این جریان خاص سیاسی، به تازگی در بخشی از مصاحبه تفصیلی خود با روزنامه اعتماد در اشاره به علل پیروزی روحانی گفته است:

«یادمان نرود که ماکیاولی در کتاب شهریار به او چه اندرزی کرد. وقتی به شاه و شهریار اندرز می دهد، می گوید :"اگر می خواهی مردم داخل کشور علیه تو شورش نکنند و پشتیبانت باشند، همواره آنها را از یک تهدید بزرگ بیرونی بهراسان. تهدید بزرگ بیرونی موجب انسجام جامعه می شود: موجب می شود علیه تو شورش نکنند و در فضا مشارکت ایجابی داشته باشند، نه سلبی." من نمی خواهم بگویم چنین حادثه ای دقیقا در جامعه ما اتفاق افتاد. لیکن بالاخره ناخودآگاه چنین شرایطی وجود داشت.»

او می‌افزاید: ناخودآگاه شرایطی بود که مردم را از وضعیتی که در جامعه ممکن است، حادث شود می هراساند یا حداقل مردم احساس می کردند که در حضور، هژمونی گرفتن و قدرت رقیب چنین وضعیتی امکان حادث شدن دارد. همین مساله کفایت می کرد تا برای پرهیز از چنین شرایطی به حرکت در بیاید و قطب مقابل را انتخاب کنند.[2]

ماجرای التزام جریان خاص به روش‌های ماکیاولیستی وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم شخصیت «نیکولو ماکیاولی» مورد تقدیس این جریان که البته فتنه سال 88 را نیز بوجود آورده، هست...

حافظه سیاسی ما به یاد دارد که «محمد قوچانی» از ارکان حزب کارگزاران سازندگی و از چهره‌های رسانه‌های اصلاح‌طلب زمانی در یکی از مقالات نشریه صدا و در اشاره به حادثه کودتا در ترکیه نوشته بود:‌

«اردوغان می‌داند که متکای اقتدارگرایی او همان مردمی هستند که نیوکولو ماکیاولی آن را به نیکی توصیف کرده است: در باب آدمیان بر روی هم می‌توان گفت که ناسپاس‌اند و زبان‌باز و فریبکار و ترسو و سودجو و سرسپرده‌ی تواَند تا زمانی که سودی به ایشان رسد و آنگاه که خطری در میان نباشد... به زبان آماده‌اند جان و مال و فرزند خود را فدای تو کنند. اما آن روزی که خطری در میان باشد روی از تو برمی‌تابند. شهریاری را که تنها به نوبه‌های ایشان دل خوش کرده و اندیشه‌ای در کار خویش نکرده باشد سرنوشتی جز نابودی نیست.»

و صدالبته توهین‌های هرروزه اصلاح‌طلبان به مردم مبنی بر اینکه مردم برای جارو هم صف می‌کشند، مردم ایران خشن هستند،‌ آنها که به روحانی رأی نداده‌اند حامی بی‌قانونی و دل بسته‌ی شعارهای بی‌اساس‌اند نیز علاقه شاید ناخودآگاه این جریان خاص سیاسی به روش‌های نیوکولو ماکیاولی را بیشتر آشکار می‌کند.

 

*عباس عبدی: رقبای روحانی راست می‌گفتند

اعتراف بعدی متعلق به عباس عبدی است... او چند روز بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری طی صحبت‌هایی در روزنامه اعتماد گفته بود: «برخی از انتقاداتی که به آقای روحانی در زمان انتخابات می شد، انتقادات درستی بودند. البته دلیلی نداشت ما در آن زمان آن انتقادات را برجسته کنیم.»

او تصریح کرد:‌ حالا که انتخابات تمام شده باید گفت که کابینه آقای روحانی نسبت به انتظارات موجود ضعیف بوده است.[3]

 

*عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاحات: ناکارآمدی دولت اول روحانی محسوس بود!

«علی صوفی» عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز اظهارات جالبی در این زمینه دارد.

او چند هفته قبل، درباره سطح کارآمدی کابینه روحانی به روزنامه آرمان امروز گفته بود:

«وزرای اصلاح‌طلب تحت فشار دولت، همان بدنه مدیریتی که آقای احمدی‌نژاد به ادارات دولتی تحمیل کرده بود را حفظ کردند. استفاده از مدیران اصلاح‌طلب در دولت اول روحانی در همین اندازه بود، به همین دلیل ناکارآمدی دولت اول کاملا محسوس بود، در استان‌ها ناکارآمدی دولت قابل لمس بود».[4]

البته نه صوفی و نه عباس عبدی توضیح ندادند که پاسخ آنها در پیشگاه حقیقت و در مقابل خدماتی که به مردم و بواسطه کم‌کاری‌های دولت مستقر داده نشد، چیست؟!

 

*ناصری: «رحمانی‌فضلی» توانایی برگزاری یک انتخابات بدون مسئله را هم ندارد

عبدا... ناصری، دیگر عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز به تازگی اظهارات مهمی را در تأیید بروز «مسئله» در انتخابات 96 بر زبان راند.

او تغییر در وزارتخانه‌های اقتصادی، آموزش عالی و فرهنگی و اجتماعی را از مهم‌ترین تغییرات احتمالی دولت  دوازدهم دانسته! و بیان کرده بود: وزارت کشور هم از جمله مهمترین وزارتخانه‌هایی است که باید در آن تغییراتی صورت بگیرد. هم در سال 92 و هم در سال 96، توسعه سیاسی و گسترش جامعه مدنی از مهم‌ترین شعارهای آقای روحانی بوده است.

ناصری تصریح می‌کرد:

«متاسفانه انتخاب آقای رحمانی‌فضلی به عنوان وزیر کشور بی‌توجهی به این شعار است اما انتخابات 29 اردیبهشت 96 این نکته را برای همگان اثبات کرد که ایشان حتی از توانایی لازم برای برگزاری یک انتخابات بی مسئله برخوردار نیستند.»[5]

چیزی که در صحبت‌های ناصری وجود داشت و به شدت خود را به رخ می‌کشید، اذعان او به مسئله‌دار بودن انتخابات 96 بود...

 

*حرف آخر

ما نمی‌دانیم تاریخ و مردم ایران درباره این حرف‌ها چه قضاوتی دارند؟!

اما نکته آنجاست که نمی‌توان این اعترافات را از قاموس انتخابات سال 96 و از سرنوشت مشترک دولت و اصلاح‌طلبان منها کرد.

این صحبت‌ها همچنین مانند وعده «حل مشکلات در 100 روز» و «لغو بالمرّه تمام تحریم‌ها» نیز قابل انکار نیستند. و از طرفی صحّت آنها هم تا آن اندازه هست که خود را مانند یک مؤلفه آشکار و عیان شده، دائما در منظر تماشای مردم قرار دهد.

عقلا می‌گویند هیچ حادثه سیاسی در خلأ رخ نمی‌دهد و نمی‌توان از برهم‌کنش رخدادها و گفته‌های مختلف بر حوادث سیاسی امروز و آینده غافل بود.

به این معنی که شاید این حرف‌ها و سخنان، تأثیرات خاصی بر دو انتخابات سال 98 مجلس شورای اسلامی و سال 1400 و دولت سیزدهم داشته باشند.

 

***

 

1_http://aftabeyazd.ir/?newsid=74848

2_http://magiran.com/npview.asp?ID=3573587

3_ http://www.mashreghnews.ir/news/730035

4_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/187325

5_http://akharinkhabar.ir/politics/3531468

 

*تیتر اول، برگرفته از عنوان یکی از کتاب‌های دکتر صادق زیباکلام، از فعالان اصلاح‌طلب است.

 


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها