کد خبر: ۴۷۶۸۲۷
زمان انتشار: ۰۹:۱۵     ۱۶ شهريور ۱۳۹۹
آداب معاشرت؛
مهرورزی به دیگران باید متناسب با میزان نیاز، شایستگی و ظرفیّت آنان باشد، با همه مردم اعمّ از کودک و بزرگسال، نادان و دانشمند، بدکار و نیکوکار بطور یکسان مهربان بودن به معنای نادیده گرفتن ارزشها و ضایع ساختن گوهر محبّت است.
به گزارش پایگاه 598، کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.   

حدود مهربانی

در هـرکـاری میانه روی پسندیده و افراط و تفریط ناپسند است؛ پس تأکید بر ارزش و اهمیت مـهـربـانی به معنای تجویز افراط در آن نیست، زیرا از یکسو ابراز محبت بیش از حد به یک فـرد بـه او شخصیّتی خودخواه، پر توقّع و از خود راضی می دهد، بطوری که همه بدیهای خـود را زیـبـا مـی بـیـنـد و از هـمـگـان انـتظار ستایش دارد.

وقتی چنین ستایشی را از آنان ندید و انتظارش از سوی دیگران عملی نشد، مأیوس، منزوی و سرخورده می شود، دچار عقده روانی می گردد و درصدد انتقام بر می آید.

   

حضرت علی علیه السلام درباره چنین انسانی فرمود:

(مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْهِ) (۲۲۹) آن که از خود خشنود شد، خشم گیرنده بر او بسیار شود.

از سـوی دیـگـر مـهـربـانـی بیش از حد به کسی که ظرفیّت و شایستگی آن را ندارد، موجب می شـود تـا او بـرای احـتـرام کـننده، ارزش و احترام متقابل در نظر نگیرد و در نتیجه حرمت و اُبهّت فـرد مـهـربـان بشکند و شخصیّت و جایگاه اجتماعی او خدشه دار شود.

این آفت، دامنه ای وسیع دارد و تـا حـدودی هـمـه بخشهای جامعه را شامل می شود، بخصوص کسانی را که سرپرستی و مـدیـریـّت یـک مـجـمـوعه را برعهده دارند، مثل پدر در خانواده، مدیر و معلم در مدرسه و کلاس، فـرمانده در مرکز نظامی، کارفرما در کارخانه، رئیس در سازمان و اداره تحت امر خود و ...چنین افـرادی در ایـن جهت باید بیشتر دقّت کنند؛ زیرا صلابت و موقعیّت آنان باید محترم باشد تا رده های پائین تر به انجام وظایف خود پایبند شده، نظام جامعه محکم و پابرجا باقی بماند.

  

نرمی ز حدّ مبر که چو دندان مار ریخت  //  هر طفلِ نی سوار، کند تازیانه اش

  

پس مهرورزی به دیگران باید متناسب با میزان نیاز، شایستگی و ظرفیّت آنان باشد، با همه مردم اعمّ از کودک و بزرگسال، نادان و دانشمند، بدکار و نیکوکار بطور یکسان مهربان بودن به معنای نادیده گرفتن ارزشها و ضایع ساختن گوهر محبّت است.

کـودکـی که احساس کند، چه درس بخواند و چه نخواند، لطف و مهر پدر و مادر و استاد نسبت به او تـغـیـیـر نمی کند، انگیزه درس خواندن را از دست می دهد، جوانی که مرتکب عملی خلاف شده، اگر پی ببرد که دیگران تخلّف او را نادیده می گیرند و همچون گذشته به او ابراز علاقه می کنند، بر انجام تخلّفات بعدی جرأت و جسارت می یابد، سربازی که پست نگهبانی خود را تـرک نـگـفته و نخوابیده، اگر رفتار فرمانده را با خود و فرد دیگری که در انجام وظیفه قـصور ورزیده، یکسان ببیند، بتدریج عشق به انجام وظیفه اش جای خود را به تمرّد و تخلّف خواهد داد.

بـه هـمـیـن دلیـل، اسـلام از سـویـی عـواطـف را تـحـت نـظـارت عقل قرار داده تا انسان آن را با موازین شرعی و مقتضیات عقلی محدود سازد و از افراط و تفریط جـلوگـیـری کند و از سوی دیگر در دستورات متین خود پیروانش را به تقدیر و رعایت اندازه در ابـراز مـحـبـّت نـسـبـت بـه قـشـرهـای مـختلف، دعوت کرده است، گروهی را شایسته هیچ محبّتی ندانسته و از نشان دادن نرمش و ملایمت به آنان نهی کرده و فرموده است:

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، وَالَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلیَ الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ) (۲۳۰)

محمد فرستاده خدا و آنان که با اویند بر کافران سختگیر و میان خود مهربانند.

هـمـچـنین گروهی را شایسته محبّت بیشتر دانسته، در مورد آنان بطور ویژه سفارش کرده است، مانند ناتوانان، زیردستان، کودکان (بویژه کودکان یتیم)، تهیدستان، پدر و مادر، عزیزی که خوار شده و دانشمندی که در بین جاهلان گرفتار آمده است.

  

امـام مـحـمـّد بـاقـر علیه السلام فرمود: کسی که چهار خصلت زیر در او باشد، خداوند برایش خانه ای در بهشت بنا می کند:

(مَنْ اوَی الْیَتیمَ وَ رَحِمَ الْضَعیفَ وَ اَشْفَقَ عَلی والِدَیْهِ وَ رَفِقَ بِمَمْلُوکِهِ) (۲۳۱)

کـسـی کـه یـتـیـمـان را پناه دهد، به ناتوانان مهربانی کند، با پدر و مادرش بنرمی برخورد نماید و با زیردستانش مدارا کند.

امـام صـادق علیه السلام فرمود: من با سه کس مهربانی می کنم و سزاوار است که دیگران نیز به آنان مهر بورزند:

(عَزیزٌ اَصابَتْهُ مَذَلَّةٌ بَعْدَ الْعِزِّ وَ غَنِیُّ اَصابَتْهُ الْحاجَةُ بَعْدَ الْغِنی وَ عالِمٌ یَسْتَخِفُّ بِهِ اَهْلُهُ وَ الْجَهَلَةُ) (۲۳۲)

عـزیـزی کـه پـس از سـپری شدن دوران عزّتش خوار شود و ثروتمندی که پس از بی نیازی، نیازمند گردد و دانشمندی که کسانش و نادانان او را کوچک شمرند.

   

پی نوشت ها:

۲۲۹- شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۳۰۶

۲۳۰- فتح (۴۸)، آیه ۲۹

۲۳۱- بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۹۲

۲۳۲- بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۰۵


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها