کد خبر: ۴۸۷۲۹۴
زمان انتشار: ۱۰:۰۶     ۰۹ خرداد ۱۴۰۰
یادداشت؛
حمید وحیدیان


پرده اول: ترکیب کاندیداهای حاضر در انتخابات باعث شد انتخابات از رونق بیفتد. دیگر خبری از چالشهای سالهای قبل نخواهد بود...

13 خرداد 88 بود. هیجان به اوج خود رسیده بود. مهم ترین مناظره انتخاباتی در حال پخش بود. نفس ها در سینه حبس شده بود. شنیدن برخی حرفها مو بر تن انسان راست می کرد. آقای احمدی نژاد پرونده پرسنلی خانم رهنورد را در دست گرفته بود به آقای میرحسین موسوی می گفت: «آیا ایشان را می شناسید؟»در آنتن زنده از هاشمی رفسنجانی گفت، از زهرا رهنورد گفت و ... . خطاب به میرحسین گفت: «در دوره نخست وزیری شما بسیاری ازمدیرانتان دست خالی آمدند با یک امتیاز دلار هفت تومانی میلیاردر شدند آقای صفائی فراهانی مدیر دولت شماست از دولت شما میلیاردر شد. این هزینه تبلیغاتی سنگین شما از کجا می یاد؟»

در دوره یازدهم و دوازدهم هم اوضاع تقریبا به همین منوال بود. هرچند خبری از مناظره های دو نفره نبود اما باز هم بگو مگوها بالا گرفته بود. آقای روحانی در پنج دقیقه طوفانی آقای رئیسی و قالیباف را به توپ بست. خطاب به آقای قالیباف گفت: «من اگر پرونده سال 84 آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم منتشر بشه اگر اون مردانگی را نکرده بودم شما الان اینجا ننشسته بودی آقای قالیباف. شما که طرحت همیشه لوله کردن بود. می گفتی بذارین من این دانشجوها را ظرف دوساعت لوله می کنم. من هیچ وقت پادگانی فکر نکردم پادگانی عمل نکردم من سرهنگ نیستم من حقوقدان هستم. بعد هم رو کرد به آقای رئیسی و گفت: «آقای رئیسی شما دادستان روحانیت هستید. می توانید علما را هم دستگیر بکنید. باید بپرسید ببینید علماء از شما چه کشیدن.اما یک چیز از شما تقاضا دارم خواهش می کنم امام رضا را برای مردم بگذارید امام رضا را حزبی نکنید. این نهادهای انقلابی و امنیتی که برای تو جمعیت می آورند ببین از کجا می آورند.»

امسال هم توقع داشتیم همین مناظره های داغ بین لاریجانی و رئیسی یا جهانگیری و زاکانی شکل بگیرد اما شورای نگهبان اجازه این کار را نداد... .

پرده دوم: آیا واقعا اتفاقی که در مناظرات 88، 92، 96 می افتاد خوب بود؟ نتیجه مناظرات آن سالها چه شد؟ کسی برنده مناظرات و بگومگوها شد که در اتهام زدن به رقیب بی پروا تر بود. کسی که بی ادب تر بود، کسی که راحت تر می توانست آبروی مردم را به حراج بگذارد. خوب نتیجه آن شد کسی که برای اداره کشور جز ایده مذاکره و گره زدن آب خوردن مردم به غرب و آمریکا هیچ برنامه دیگری نداشت پیروز انتخابات شود. وضعیت اسفبار و غیر قابل دفاع امروز محصول سبک مناظرات دوره های قبل است.در سالهای گذشته مناظرات به جای آنکه محلی برای بیان برنامه ها و اندیشه ها باشد محلی برای تصفیه حساب های سیاسی و عقده گشایی های جناحی شده بود. این مناظره هیچ کمکی به بهبود اوضاع نکرد.

به صحبتهای آقای حسین دهباشی مدیر تیم تبلیغاتی آقای روحانی توجه کنید. ایشان می گوید: من 27 جمله طراحی کرده بودم که قرار بود آقای روحانی آنها را در مناظرات و برنامه های تلویزیونی به کار بگیرد. این جمله که آقای روحانی در مناظره به آقای قالیباف گفت «من سرهنگ نیستم حقوقدانم» را من طراحی کرده بودم. این جمله که «چرخ سانترفیوژ باید بچرخه چرخ زندگی مردم هم بچرخه» را من طراحی کرده بودم. وقتی در ماشین نشستیم برای ساخت فیلم تبلیغاتی دوم آقای روحانی قرار شد من به ایشان بگویم: این حرفهایتان شعاری است، شما که از حال مردم خبر ندارید. اصلا بین مردم نیستید.» قرار شد وقتی من این سوال را می پرسم ایشان یک مکثی بکند، انگار که جاخورده است، بعد بگوید «من هر روز که سر کار می روم از روی چهره مردم نظر سنجی می کنم.»یعنی نه تنها صحبتهای آقای روحانی که حتی مکث ایشان در هنگام پاسخ به سوال از قبل برنامه ریزی شده بود. همه چیز دقیقا مثل یک فیلم سینمایی از قبل طراحی شده بود. فیلمی که سکانسهای آن نه منطبق بر واقعیت که زاییده ذهن کارگردان خلاق آن آقای دهباشی بود.

آقای دهباشی در پایان آن مصاحبه جمله ای می گوید که خیلی تکان دهنده است. می گوید: «امروز آدمهایی انتخاب می شوند که به شومن نزدیک تر هستند تا به سیاستمدار»

بله خروجی مدل مناظرات سالهای گذشته آن شد که بازیگرها از سیاستمدارها پیش بیفتند، چرا که اساسا فضای مناظرات به سمت اعلام برنامه‌ها و نقد آنها نرفت؛ بلکه فضای بی ادبی، بی اخلاقی، تهمت زدن و ... بود. کسی برنده شد که فهرست 27 جمله ای از تکه پرانی ها و تهمت زنی ها را بهتر حفظ کرده بود و بهتر به کار برد. اتفاقا خیلی باید خوشحال باشیم که فضای مناظرات امسال اینگونه نخواهد بود. می توان امید داشت امسال در فضایی اخلاق مدار مردم به برنامه ها و کارنامه های کاندیداها رای بدهند.

البته این بدان معنا نیست که شورای نگهبان این صحنه را طراحی کرده است. شورای نگهبان طبق قانون و بر اساس استعلامهاییکه از نهادهای ذی ربط انجام داده صلاحیت عده ای را احراز کرده است. از خلال صحبتهای برخی اعضای شورای نگهبان بعضی از دلایل رد صلاحیت ها هم روشن شده است. هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد کسی که خودش عامل مستقیم وضعیت کنونی اقتصادی کشور است مجددا سکان مدیریت را به دست بگیرد. این نگاشته ناظر به طی شدن این روال قانونی نیست بلکه ناظر به تغییری است که بر حسب اتفاق در رقیبان تصدی کرسی ریاست جمهوری افتاده است واز قضا کسانی که سابقه طولانی در شانتاژ و ... دارند در زمره این افراد نیستند. از نگاه من به این پیشامد می توان به دید فرصت نگریست نه یک تهدید. حالا می شود امیدوار بود عقلانیت فضایی برای بروز و ظهور داشته باشد، گفتگوها بر اساس منطق و برنامه های کاندیداها صورت بگیرد نه بر اساس تکه پرانی، اتهام زنی و .... و می شود امیدوار بود رئیس جمهور سیزدهم را مهارتهای بازیگری تعیین نکند.

حمید وحیدیان

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها