
به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی نسیم قم: ۲۸ اسفند در تقویم ایران، “روز ملی تکریم همسایه” نامگذاری شده است؛ شاید از آن دست روزهایی که در ظاهر سادهاند، اما حامل مفاهیم عمیق اجتماعیاند. این روز یادآور ارزشهایی است که به نظر میرسد در سایه زندگی شهری پرشتاب امروز، کمکم رنگ میبازند، ارزشهایی مانند روابط همسایگی، مسئولیت اجتماعی، و فرهنگ زندگی جمعی.
در شهر قم، که در دهههای اخیر رشد سریع جمعیت و مهاجرت را تجربه کرده، ضعف در فرهنگ شهروندی و آپارتماننشینی به یکی از موضوعات پرچالش تبدیلشده است. این شهر که با بافت سنتی و مذهبیاش شناخته میشود، امروز با شکاف بزرگی میان ساختار سنتی و زیست مدرن شهری مواجه است؛ شکافی که بیش از همه در روابط اجتماعی روزمره، ازجمله همسایگی، خود را نشان میدهد.
شهری که آدمها در آن باهم زندگی نمیکنند، بلکه کنار هم
در بسیاری از محلههای قم، مردم سالهاست در یک ساختمان زندگی میکنند بدون آنکه حتی اسم همسایه روبهروییشان را بدانند. ساختمانهایی با دهها واحد، بدون شوراهای فعال، بدون ارتباط مؤثر، با اختلافات روزمره بر سر هزینههای مشترک، صدا، نظافت و پارک خودرو.
دکتر حسینی جامعهشناس شهری در قم به خبرنگار نسیم قم میگوید: قم در ۲۰ سال گذشته یک جهش جمعیتی را تجربه کرده است. جمعیت مهاجر از شهرهای کوچک و حتی کشورهای دیگر، به بافت شهری هجوم آوردند بدون آنکه سازوکاری برای انطباق فرهنگی و آموزش شهروندی در نظر گرفته شود. که نتیجهاش، زندگیهای کنار هم است، نه باهم.
فرامز بهاری نیز بهعنوان یک همسایه در یک مجتمع ۵۲ واحدی از واحد مجاور خود تنها صدای تلویزیون و گاهی سروصدای مهمانی شنیده است و نمیداند چند نفر در این خانه ساکن هستند و در چه شرایطی زندگی میکنند.
این اتفاق البته فقط مختص قم نیست، اما در شهری با بار مذهبی، فرهنگی و جمعیتی خاص، نمود آن متفاوت است. شکلگیری برجهای مسکونی بیهویت، نبود فضای گفتوگو میان همسایگان، و فاصله گرفتن از سنتهای همسایگی، آسیبهایی است که ساختار اجتماعی شهر قم را شکنندهتر کرده است.
جای خالی آموزش شهروندی در آموزشوپرورش
در نظام آموزشی ایران، چیزی به نام “آموزش عملی فرهنگ شهروندی” یا “چگونه در یک مجتمع مسکونی زندگی کنیم” وجود ندارد. کودکان از همان ابتدا با مدلهای فردمحور رشد میکنند، بدون آنکه با مفاهیم زیربنایی مانند “احترام به حقوق دیگران، گفتوگوی سازنده، مشارکت در فضاهای مشترک، یا مسئولیتپذیری در اجتماع” آشنا شوند.
زهرا شاکری، معلم مقطع ابتدایی در یکی از مدارس قم میگوید: ما در کتابهایمان شاید درباره کمک به دیگران حرف بزنیم، ولی بچهها هیچوقت تمرینی برای رفتار شهروندی در زندگی واقعی نمیبینند. اصلاً نمیدانند در یک راهپله چطور باید رفتار کرد، یا وقتی همسایهشان مریض است چه واکنشی نشان دهند.
البته سیدمحمد موسویمنش سرپرست سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری قم با اشاره به اینکه توسعه فرهنگ شهروندی موجب کاهش هزینههای مدیریت شهری میشود خبر از فعالیت دوباره حوزه فرهنگ شهروندی در سازمان و تهیه و تدوین برنامه مناسب در این حوزه داده است،
اما همین خبر نیز نشان میدهد حتی برای سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری که مهمترین متولی آموزشهای فرهنگ شهروندی است حتی سرفصلهای آموزشی و اجرایی مشخص و روشن نیست و بهصورت کلی بر اهمیت این موضوع تأکید میکند.
پیامدهای خاموش بیتفاوتی
نتیجه این غفلت، شکلگیری جامعهای است که در آن شهروندان نسبت به مسائل عمومی بیتفاوتاند. وقتی رابطهای با همسایهات نداری، احتمالاً هیچ مشارکتی هم در نظافت محله، مراقبت از فضای سبز، حل مشکلات محلی یا حتی کمک به افراد آسیبپذیر نخواهی کرد.
همچنین، غفلت از روابط اجتماعی خرد میتواند تبعات کلانی هم داشته باشد که کاهش سرمایه اجتماعی، افزایش احساس تنهایی، بروز بحرانهای روانی، و رشد بیاعتمادی جمعی، بخشی از پیامدهایی هستند که بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان به آن هشدار میدهند.
قم، با همه ویژگیهای مذهبیاش، میتوانست الگویی باشد برای همسایگی فعال و همدلانه. نهادهای مذهبی و فرهنگی، مساجد و حسینیهها، ظرفیت بالایی برای بازسازی روابط اجتماعی دارند. اما به دلایل گوناگون بسیاری از این ظرفیتها خنثی یا حتی حاشیهای شدهاند.
برخی فعالان اجتماعی میگویند احیای فرهنگ همسایگی در قم، نیازمند ارادهای مشترک میان مدیریت شهری، آموزشوپرورش، روحانیت، رسانههای محلی و حتی نهادهای مردمی مستقل است. در غیر این صورت، شهرها پر تر میشوند و انسانها تنهاتر.
درنهایت، یک شهر خوب فقط آن نیست که خیابانهای آسفالته و ساختمانهای بلند دارد؛ شهر خوب، جاییست که آدمها در آن، “باهم”زندگی میکنند.