کد خبر: ۵۴۵۱۶۳
زمان انتشار: ۰۸:۰۷     ۰۶ خرداد ۱۴۰۴
امام جواد علیه‌السلام، جوان‌ترین امام شیعه، در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیدند. منابع تاریخی از نقش ام‌الفضل، همسر ایشان، و تحریکات معتصم عباسی در این توطئه سخن گفته‌اند. شهادت امام نهم با استفاده از سم صورت گرفت، روشی رایج برای حذف مخالفان سیاسی در آن دوره.

به گزارش پایگاه خبری 598، برنامه تلویزیونی "پرسمان تاریخی" میزبان حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا جباری بود.

در این گفتگو، به بررسی ابعاد مختلف زندگی امام جواد علیه السلام، چالش‌ها و مناظرات ایشان با مأمون عباسی پرداخته شده است.

این برنامه به مخاطبان فرصت می‌دهد تا با نگاهی عمیق‌تر به تاریخ اسلام و نقش مهم اهل بیت (علیهم‌السلام) در تحولات آن دوران آشنا شوند و اهمیت علمی و معنوی امام جواد (علیه‌السلام) را در کنار دیگر امامان معصوم بهتر درک کنند.

متن این گفتگو را در اختیار شما مخاطبین گرامی قرار می‌دهیم.

 

مجری:

امام جواد علیه‌السلام یکی از جوان‌ترین امامان ما هستند که در سن بیست و پنج سالگی به شهادت رسیدند.

اولین سوال این است در خصوص عامل شهادت امام جواد علیه السلام چند دیدگاه وجود دارد؟

 

در مورد عامل شهادت ایشان، چند دیدگاه وجود دارد. یکی از روایات معتبر این است که ام‌الفضل، دختر مأمون و همسر امام جواد، در واقع مجری توطئه‌ای برای شهادت ایشان بود.

در مورد ازدواج ام‌الفضل با امام جواد (ع) نیز نکاتی وجود دارد که باید توضیح داده شود. به طور کلی، در میان ائمه معصومین، دو امام هستند که به دست همسرانشان به شهادت رسیده‌اند.

ام‌الفضل به تحریک عمویش معتصم، برادر مأمون به این توطئه دست زد. مأمون نیز به نحوی ام‌الفضل را به تزویج امام جواد در آورد و خود ام‌الفضل نیز بی‌تقصیر نبود و در واقع یکی از عوامل این ماجرا به شمار می‌رفت. 

او از امام جواد نزد عمویش معتصم شکایت کرد و این شکایت ناشی از این بود که امام جواد صاحب فرزند نشد و خداوند او را عقیم کرده بود.

 

مأمون در واقع میخواست دخترش را به تزویج امام جواد(ع) در آورد و از او صاحب فرزندی شود و به نحوی خود را به خاندان آل پیامبر منتسب کند و از این موضوع به عنوان مستمسکی برای تقویت موقعیت خود استفاده می‌نمود. 

این امر به ویژه در زمان امام رضا علیه‌السلام اهمیت داشت، زمانی که علویون و معترضان به بنی‌هاشم در تلاش بودند تا علیه بنی‌عباس قیام کنند. هرچند این تلاش‌ها در ابتدا شکست خورد، اما تدبیر امام رضا علیه السلام به گونه‌ای بود که ارتباط و همبستگی با علویون را تقویت کند و نشان دهد که او از نسل پیامبر و نوه ایشان است و و خداوند اراده کرد که این محقق نشود.

امام جواد علیه السلام نیز از برخی کنیزان صاحب فرزند شد، از جمله سمانه مغربیه که صاحب امام هادی علیه‌السلام شد. امام هادی در سال ۲۱۲ هجری قمری به دنیا آمد، زمانی که امام جواد تقریباً ۱۷ ساله بود و تازه با ام‌الفضل عقد کرده بود.

امام جواد علیه‌السلام، صاحب اولادی از کنیزان شده بود. سه دختر ایشان در قم که در کنار حضرت معصومه (ع) دفن هستند از جمله زینب، در جوار حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها دفن شده‌اند و زینب قُبه اولیه بر قبر حضرت معصومه (سلام الله علیها) بنا کرد.

و نکته دیگر توجه امام هادی (ع) به این فرزندان و بی‌توجهی حضرت به ام‌الفضل، باعث حسادت او شد. 

ام‌الفضل شکایتی نزد معتصم عمویش کرد و گفت که به او کم توجه است. همچنین، برادرش جعفر بن مأمون که فردی خبیث و بدطینت بود، او را تحریک می‌کرد. این عوامل در کنار هم، به شهادت امام جواد علیه‌السلام منجر شد و عاقبت بدی برای آن‌ها به همراه داشت و این موضوع باعث شد که ام‌الفضل به تحریک معتصم وادار به این اقدام شود.

 

معتصم محرک اصلی شهادت امام جواد علیه السلام بود و عاقبت بدی نیز پیدا کرد. جعفر، در حال مستی به چاهی افتاد و مردانش او را از آن چاه بیرون آوردند. این سرنوشت نتیجه توطئه‌ای بود که نسبت به امام جواد علیه السلام انجام دادند.

آنها از انگور استفاده های عجیبی کردند؛ هم در رابطه با امام رضا (ع) و هم در رابطه با امام جواد (ع). 

در ارتباط با امام رضا علیه‌السلام دو نقل وجود دارد که با هم قابل جمع است. یکی از این نقل‌ها به ماجرای آب انار مسموم اشاره دارد و انگور مسموم.

در رابطه با امام جواد علیه‌السلام تعبیر انگور است و به وسیله آن مسموم شده است.

نقل دیگری وجود دارد که می‌گوید ام‌الفضل، دستمالی را مسموم کرده و سم از طریق پوست آن به بدن امام جواد علیه‌السلام وارد شده است. 

این دو نقل ممکن است با هم جمع شوند و هیچ تناقضی ندارند؛ به این معنا که ممکن است از هر دو طریق برای مسموم کردن استفاده شده باشد.

 

همچنین، دو نقل دیگری وجود دارد که می‌گوید معتصم یکی از درباریان یا منشیان را تحریک کرد تا امام جواد علیه‌السلام را به خانه‌اش دعوت کند. با این حال، حضرت از این دعوت إبا داشت. 

حضرت وارد خانه شد و یک غذای مسمومی را به حضرت داد و بعد حضرت می خواست از خانه خارج شود از او پرسید کجا؟ و حضرت پاسخ داد که من در خانه تو نباشم، بهتر است و حضرت به نحوی اشاره کرد به این که می دانم تو چه کردی و این نقل دوم است که مرحوم شیخ صدوق نقل دومی را نقل کرده است.

 

در نقل سوم به این صورت است که معتصم یک شربت مسموم که آب ترنج مسموم بود، توسط خادمی به نام اشناس به خدمت امام جواد (علیه‌السلام) فرستاد و گفت که خلیفه این شربت را پسندیده و می‌خواهد که شما نیز آن را بنوشید. 

او همچنین اشاره کرد که این شربت خنک‌تر و بهتر است و این اقدام نیز به عنوان عاملی برای شهادت حضرت مطرح می‌شود.

 

در مجموع، چندین نقل وجود دارد که نشان می‌دهد معتصم ممکن است از هر سه طریق برای اطمینان خاطر اقدام کرده باشد. 

به عنوان مثال، ممکن است مباشر قتل حضرت، ام‌الفضل نیز از این دو طریق استفاده کرده باشد. این موضوع نشان می‌دهد که ممکن است در یک یا دو روز، معتصم از هر سه طریق برای اقدام علیه امام هادی (علیه‌السلام) استفاده کرده باشد.

 

نکته عجیب و عبرت‌آموز درباره ام‌الفضل این است که او مشمول نفرین حضرت قرار گرفت. زمانی که او دستمال مسموم را به حضرت داد، مسمومیت دستمال از طریق پوست به ایشان منتقل شد و حضرت او را نفرین کرد.

ام‌الفضل بعداً به خاطر این عملش گریه کرد و به نوعی از کار خود پشیمان شد. حضرت به او فرمود که خداوند تو را به بلایی مبتلا کند و چاره‌ای از این بلا برایت پیدا نخواهد شد و واقعاً همین‌طور شد؛ او دچار فقر و بیماری شد؛ به طوری که از اعضای بدنش ناچار شد برای درمان بیماری‌اش، تمام دارایی‌اش را صرف کند.

پس از این وقایع، او به حرمسرای معتصم رفت، اما حتی در آنجا نیز حمایتی از او نشد.

 

مجری:

بنده داشتم به نحوه شهادت امامان دقت می کردم و اینکه حضرت امام حسین علیه السلام در اوج ناجوانمردی در میدان جنگ به شهادت رسید اما درباره سایر امامان اینطور بوده که با مسمومیت به شهادت رسیدند.

 

بله، بسیاری از آن‌ها به طرز مسمومیت جان خود را از دست دادند. این نوع شهادت، به نوعی نشان‌دهنده‌ی ظلم و ستمی است که بر آن‌ها روا داشته شد. به نظر می‌رسد که در آن زمان، استفاده از سم و تکنیک‌های ترور، به عنوان یک روش خاموش و بی‌سر و صدا برای حذف مخالفان وجود داشته است.

در مورد سموم قوی، نقل‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از این سموم به قدری قوی بودند که می‌توانستند به راحتی جان افراد را بگیرند. این موضوع نشان‌دهنده‌ی عمق و پیچیدگی تاریخ و چالش‌هایی است که امامان ما با آن‌ها مواجه بودند.

 

مسئله سم یک عامل خاموش و بی‌سر و صدا بود که در گذشته، حتی سموم بسیار قوی وجود داشت که به نقل از تاریخ، جعده برای امام حسن (ع) از طرف معاویه فرستاده بود. 

این سم قوی به گونه‌ای طراحی شده بود که اثرگذار باشد. در آن زمان، استفاده از سم به عنوان یک روش رایج و پیشرفته برای از بین بردن رقبای سیاسی به شمار می‌رفت و این روند تا دوره‌های مختلف تاریخی، از جمله دوره قاجار و صفویه، ادامه داشت.

حاکمان آن زمان، ائمه (ع) را رقبای خود می‌دیدند و به همین دلیل از این روش‌های پنهانی استفاده می‌کردند. 

به عنوان مثال، امام کاظم (ع) در زندان مسموم شدند و به شهادت رسیدند. پس از این وقایع، فقها و علما به صحنه آورده می‌شدند تا این مسائل را بررسی کنند و مدعی می‌شدند که بصورت طبیعی از دنیا رفته است و در آن زمان چون آزمایشگاهی نبوده است، به ظاهرِ قضیه نگاه می‌کردند.

راز تلخ شهادت امام جواد (علیه‌السلام) / چه کسی دستور قتل امام را صادر کرد؟

 

نکته مشهوری که وجود دارد این است که ما باید به شهادت امام توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

در برخی منابع متاخر، به ویژه در دو یا سه قرن اخیر، اشاره شده که بدن مطهر امام جواد (ع) را پس از شهادت روی پشت بام گذاشتند و از آنجا به پایین انداختند و چند روز در این وضعیت باقی ماند. همچنین گفته می‌شود که کبوترها بر روی بدن او سایه می‌افکندند.

اما از نظر تاریخی و وثاقت، باید اشاره کرد که در متون کهن ما، حتی در کتاب شریف «بحارالانوار» که حدود سه یا چهار قرن پیش تألیف شده، چنین چیزی مطرح نشده است. م

رحوم علامه مجلسی نیز گاهی روایات متاخر را نقل می‌کند، اما این موضوع در منابع معتبر قدیمی وجود ندارد.

 

تحلیل تاریخی این موضوع نشان می‌دهد که افرادی مانند معتصم و مأمون، برای پنهان کردن جنایات خود، به ظاهرِ عزاداری و احترام به اهل بیت (ع) متوسل می‌شدند. 

به عنوان مثال، معتصم که امام رضا (ع) را مسموم کرد، به مدت چند روز به قبر ایشان رفت و با نان و آبی ساده، خود را عزادار نشان داد تا به نوعی از مسئولیت خود شانه خالی کند.

این نوع سیاست‌ورزی و شیطنت‌های سیاسی، با توجه به شرایط آن زمان و وجود شیعیان، به خوبی قابل درک است.

 

همچنین، در مورد جریان معروف پاسخ امام به سوال فقهی معتصم، می‌توان گفت که این موضوع نشان‌دهنده عمق دانش و فقه امام (ع) و همچنین تلاش معتصم برای به چالش کشیدن ایشان بود. 

معتصم از فقهای عامه مانند احمد بن ابی دعا خواسته بود تا در مورد اجرای حد سرقت نظر دهند، هر کدام قسمتی گفتند و به آیه ای استناد کردند.

بعضی گفته‌اند که باید از مچ قطع کنیم و برخی دیگر معتقدند که باید از آرنج قطع شود. به هر حال، دلایل و مستندات مختلفی برای این نظرات وجود دارد. سپس از امام جواد علیه السلام سوال کردند که نظرشان چیست؟

حضرت ابتدا إبا کردند، اما با اصرار گفتند که باید چهار انگشت قطع شود. دلیل این امر این است که آیه شریفه قران می‌گوید: "المساجد لله، مساجد محل سجده‌ها از آن خداست." کف دست یکی از محل‌های سجده هفت‌گانه است. این هفت قسمت شامل کف دو دست، پیشانی، دو زانو و دو نوک انگشتان می‌شود. بنابراین، حق ندارید برای سجده، کف دست را قطع کنید، زیرا سجده بر روی زمین قرار بگیرد.

 

احمد بن ابی دعا خبیث می‌گوید: "دو یا سه روز بعد، به نزد معتصم رفتم و گفتم که تو از ما استفتا می‌کنی و سپس نظر امام جواد را ترجیح می‌دهی، در حالی که من به امامت او معتقد هستم و بخشی از این امت نیز به امامت او اعتقاد دارند.

این عوامل در نهایت به تصمیمات معتصم برای شهادت امام جواد (ع) منجر شد.

همچنین، در مورد پشیمانی ام‌الفضل، نقل‌هایی وجود دارد که او بعد از انجام چنین عملی، به گریه و ندامت می‌پردازد و می‌گوید: "گریه چه فایده‌ای دارد بعد از اینکه چنین غلطی انجام دادی؟"

 

مجری:

علت و زمان ازدواج حضرت امام جواد (علیه‌السلام) با ام‌الفضل چه بوده است؟

 

دو نکته اصلی در این زمینه وجود دارد: یکی دلایل این ازدواج و دیگری زمان آن.

از نظر سبب، این ازدواج به پیشنهاد مأمون صورت گرفت و امام جواد (علیه‌السلام) چاره‌ای جز پذیرش نداشت. مأمون در سفری که امام را به ظاهر دعوت و در واقع احضار کرد، از مدینه به بغداد، به دنبال راهی برای کنترل و نظارت بر امام جواد بود. بغداد در آن زمان مرکز خلافت عباسی بود و مأمون باید به آنجا می‌رفت تا قدرت خود را تثبیت کند. 

مأمون در سال ۲۰۳ هجری امام رضا (علیه‌السلام) را به شهادت رساند و بعد از آن به بغداد آمد و به این نتیجه رسید که باید فکری هم برای امام جواد (علیه‌السلام) که مقتدا امام و مرجع شیعیان بکند.

 

زمان ازدواج امام جواد با ام‌الفضل به سال‌های بعد از شهادت امام رضا (علیه‌السلام) برمی‌گردد. در سال ۲۰۳ هجری، امام جواد حدود هشت سال داشت. مامون آن موقع خیلی احساس خطر نمیکرد و بعد حضرت را احضار به بغداد کرد .

برخی از نقل‌ها می‌گویند امام جواد در حدود نه سال یا یازده سال سن داشت که به بغداد احضار شد، اما نظر محققین در این زمینه متفاوت است.

 

جناب استاد محمد هادی یوسفی غروی، محقق و استاد برجسته، در جلد هشتم کتاب خود که به تاریخ اسلامی اختصاص دارد، به بررسی این موضوع پرداخته و نظرات قابل توجهی ارائه کرده است. 

ایشان اشاره می‌کند که احتمالاً امام جواد (علیه‌السلام) در سال ۲۱۱ هجری موفق به اقامه نماز جماعت در بغداد شده که نشان‌دهنده بلوغ و شایستگی ایشان است و از این جهت نظر به ازدواج‌ ایشان در همین سال تقویت می‌شود.

 

در سال ۲۱۵ هجری، چهار سال پس از عقد امام جواد و ام‌الفضل، مراسم زفاف آن‌ها برگزار شد. این مراسم در حین سفری که مأمون به منظور فتوحات در مناطق رومی داشت، انجام گرفت. بعد از این مراسم، امام جواد (علیه‌السلام) به مدینه بازگشت و همراه با ام‌الفضل زندگی را شروع کردند.

به طور طبیعی، مردم بغداد عمدتاً از اهل تسنن بودند و به همین دلیل ممکن بود که به راحتی برای اقتدای به امام جواد (علیه‌السلام) مجوزی نداشته باشند. این نکته یکی از دلایل تاریخی برای پذیرش تاریخ ازدواج امام جواد با ام‌الفضل به حساب می‌آید. به نظر می‌رسد که این دیدگاه که تاریخ ازدواج به سال ۲۱۱ هجری مربوط می‌شود، قوی‌تر است.

 

نکته دیگری که در این زمینه قابل توجه است، این است که در سال ۲۱۱ هجری ام‌الفضل به عقد امام جواد (علیه‌السلام) درآمد. اما مراسم زفاف و آغاز زندگی مشترک آن‌ها چهار سال بعد، یعنی در سال ۲۱۵ هجری، برگزار شد. در این مدت، امام جواد (علیه‌السلام) به سن بیست سالگی رسید و در این زمان مأمون برای فتوحات به مناطق روم شرقی سفر کرد.

مراسم ازدواج امام جواد و ام‌الفضل در منطقه تکریت، جایی که مأمون حضور داشت، برگزار گردید. پس از این مراسم، امام جواد (علیه‌السلام) به مدینه بازگشت و در کنار ام‌الفضل زندگی را آغاز کردند.

مأمون، از بغداد به سمت فتوحات روم حرکت کرد. در این مسیر، امام رضا (علیه‌السلام) به شهادت رسید و مراسم ازدواج امام جواد (علیه‌السلام) با ام‌الفضل در همین دوران برگزار شد. این ازدواج به‌ظاهر نشانه‌ای از ارتباط مأمون با آل رسول (ص) بود، اما در واقع مأمون قصد داشت با کنترل بیشتر بر امام جواد، وی را تحت نظر داشته باشد.

 

مأمون به دنبال ایجاد نسبی از میان نوادگان پیامبر (ص) بود تا از این طریق مشروعیت بیشتری به سلطنت خود ببخشد. از طرف دیگر، اما شواهد تاریخی نشان می‌دهد که نیت مأمون چندان صالح نبوده و به دنبال پیدا کردن راهی برای کنترل بیشتر امام جواد (علیه‌السلام) بود.

مأمون در برنامه‌ریزی در سال ۲۱۵ هجری به برگزاری جشن‌های مفصل و دعوت از نوازندگانی برای شبی که امام جواد (علیه‌السلام) در آن حضور داشت، اقدام کرد. او تعدادی کنیز زیبا را دعوت کرد تا در کنار نوازندگان صف بکشند و جام‌های گوهری در دست داشته باشند. هدف مأمون این بود که توجه امام جواد را به این مراسم جلب کند و از این طریق به نوعی آبرو و اعتبار خود را با استفاده از شخصیت امام جواد تقویت کند.

با این حال، امام جواد (علیه‌السلام) هیچ توجهی به این کنیزها نکردند و به محل نشستن خود رفتند. زمانی که یکی از نوازندگان از امام خواست تا به موسیقی گوش دهد، امام جواد با یک جمله مؤثر او را وادار به ترس کرد و آبروی مأمون را تحت تأثیر قرار داد.

در واقع سیاست‌شان  این بود که با نزدیک شدن به اهل بیت(ع)، چهره‌ای موجه از خود ارائه کند، اما نیت‌های او فراتر از اینگونه ادعاها بود. سیاست‌های مأمون نسبت به اهل بیت و به‌ویژه امام رضا (علیه‌السلام) در قالب تلاش برای کنترل و نفوذ به آن‌ها بود.

این نقش پیچیده‌ای که مأمون در تاریخ ایفا کرد، نشان‌دهندهٔ تغییراتی است که در روابط سیاسی و مذهبی دوران عباسیان به وقوع پیوست و تأثیراتی که بر زندگی ائمه (علیهم‌السلام) گذاشت.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام