
به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: تقی آزاد ارمکی در مصاحبهای که اعتماد، تیتر «عبور از کلیشهها برای توافق» را برای آن انتخاب کرده، گفت: تفاهم با آمریکا، ناترازی ها را حل کرده و پروسه توسعه و رشد را محقق میکند. اما حتی اگر فرض بگیریم که مذاکرات به نتیجه مورد نظر نرسد، جامعه خود را در بخشی از جامعه جهانی قرار داده و یک زیست جهانی دارد. طرفی که در این میان از عدم توافق ضرر میکند، نظام سیاسی است. نظام سیاسی باید مذاکرات را به نتیجه برساند، چون مردم این را میخواهند.
وی افزوده است: چرخشی که نظام سیاسی اخیراً صورت داده، چرخش عظیمی است. ساختاری که سالها مرگ بر آمریکا میگفت، امروز با آمریکا مذاکره میکند.
وی با ادعای اینکه ما به انتهای یک چرخه رسیدهایم و مهیای رسیدن به یک دوره تازه هستیم، گفت: رسیدن به این پیچ به این معنا نیست که ایران به اضطرار و با فشار اینگونه حرکت میکند. آمریکا ما را به این نتیجه نرسانده است. ما پذیرفتهایم که باید تغییر کنیم.
ارمکی همچنین ادعا کرد: قصد طرف مقابل به نتیجه رساندن مذاکرات است. آنها از ورود به جنگ و تنش اجتناب میکنند. یکسال پیش گفتم ترامپ به سمت تنازع با ایران نمیرود. حتی به فرض شکست خوردن مذاکرات میدانند باید وارد فاز گفتوگوهای دیگری شوند وی درباره نتیجه مذاکرات هم گفت: «من بسیار خوشبین هستم، حتی اگر امروز هم مذاکرات بدون نتیجه تمام شود، جمهوری اسلامی را پیروز میدانم، چون جمهوری اسلامی خود را از یک کلیشه نجات داد و آن کلیشه آمریکای دشمن است که دیگر قدرت ایران را پذیرفته و حاضر به مذاکره با ایران شده است. آمریکای دشمن، ستیزهگر و...حاضر به مذاکره و معامله با ایران شده است. این روند باعث تغییر دیدگاه همه ما به شرق و غرب شده است».
درباره گزارههای غلط و مغالطهآمیز طرف مصاحبه روزنامه اعتماد گفتنی است:
۱) این ادعا که «تفاهم با آمریکا، ناترازیها را حل کرده و پروسه توسعه و رشد را محقق میکند»، گزاره ابطال شدهای در دولت «برجام و دیگر هیچ» است. تجربه برجام نشان داد که آمریکا تفاهمپذیر و توافقبردار نیست و بنا هم ندارد تحریمها را بردارد. بنابراین در این دوره، بدترین دوره رشد و توسعه اقتصادی را تجربه کردیم و جالب این که همین آقای ارمکی، ۲۵ اردیبهشت ۹۷ به روزنامه فرهیختگان گفته بود: «روحانی جز برجام کار دیگری بلد نیست. برجام پروژه او بود و تمام شد. او ۱۰۰ سال دیگر هم بماند، هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. نه توانایی کار دیگری دارد، نه نیروهای او این چیزها را میفهمند. روحانی هیچ کار دیگری از جمله رفع مشکلات اقتصادی را نمیتواند انجام دهد.».
ارمکی همچنین مهرماه ۱۳۹۷ در گفتوگو با روزنامه آرمان و درباره اینکه «دولت نه به وعدههای خود عمل کرده و نه پاسخگوی مطالبات بوده»، اظهار داشت: «دولت روحانی، بعد از برجام تمام شد. چون تمام هویت دولت را به برجام گره زده بود. او هیچ ایده دیگری جز برجام نداشت. جامعهای که این همه بحث نابرابری اقتصادی در آن میرود، یک نفر در کابینه نیست که بحث تز یا رفاه اجتماعی را مطرح کند. دولت از تز اقتصادی، مناسبات اجتماعی و فرهنگی، تهی و پایان یافته است».
اکنون گوینده همین سخنان با عقبگرد ذهنی ادعا میکند «تفاهم با آمریکا، ناترازیها را حل کرده و پروسه توسعه و رشد را محقق میکند»!
۲) در حالی که طرف آمریکایی یکبار برجام را زیر پا گذاشته و حالا هم به هیچ منطقی تن نمیدهد (نه حقوق ایران در ان پی تی، نه اکتفا به نظارت آژانس، نه مقایسه حق برابر کشورها در بهرهبرداری صلحآمیز از برنامه هستهای)، این سخن بیربطی است که کسی بگوید: «نظام سیاسی باید مذاکرات را به نتیجه برساند، چون مردم این را میخواهند». ملت رشید ایران، توافق محترمانه و توأم با تأمین منافع ایران را میخواهد و با دیکته نوشتن و خسارت دیدن مخالف است.
۳) مرگ بر آمریکا، شعار امروز و فردای ملت ایران و واکنشی انسانی و خردمندانه به جنایتها و خباثتهای دامنهدار طرف آمریکایی است که حتی دارو را تحریم میکند، خود از بمب اتمی رونمایی کرده اما استفاده صلحآمیز از برنامه هستهای را تهدید علیه امنیت جهانی میداند، و اصلیترین پشتیبان نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه بوده است. از طرف دیگر، چه کسی گفته که مذاکره کردن یعنی عبور از اعلام انزجار نسبت به جنایتها و خباثتهای آمریکا؟!
۴) در حالی که طرف آمریکایی در هر پنج دور مذاکره دبه کرده و نهایتاً مدعی شده برنامه غنیسازی ایران باید کاملاً تعطیل شود، شبه تحلیلگر همه فن حریف اعتماد، چگونه توانسته استنباط کند که قصد طرف مقابل، به نتیجه رساندن مذاکرات است؟! این قصد را وسط یاغیگری و زورگویی ترامپ به همه کشورها از کجا دریافته است؟!
۵) این ادعا که «جمهوری اسلامی خود را از یک کلیشه نجات داد و آن کلیشه آمریکای دشمن است. آمریکای دشمن، ستیزهگر و...حاضر به مذاکره و معامله با ایران شده است.»، هم ادعای مبتذل و سستی است. دشمنی آمریکا، کلیشه نیست؛ واقعیت رفتاری دولت آمریکاست که حالا در قبال نزدیکترین دوستان کاخ سفید هم اعمال میشود. اما این که حاضر به معامله با ایران شده، محل تردید است. بله میتوان منطق و مطالبه ایران را در مذاکرات با دشمن بر کرسی نشاند، به شرط آن که غربگرایان به تضعیف موضع مقتدرانه و حکیمانه کشور نپردازند و تصویری عقلانی و متعادل از دشمن ترسیم نکنند، بلکه خارج از سواد و دانش خود، اظهار فضل نکنند.